در یکی دو سه هفته پیش، اینجا و آنجا در شبکههای اجتماعی ویدئوهایی پخش میشد که کسانی در حال دادن هشدارهایی جدی در مورد وقوع سیلهای قریب الوقوع در سراسر ایران بودند. شاید بسیاری از ما اهمیتی به آنها نمیدادیم و آنها را در ردیف شایعه پراکنیهای رایج در این شبکهها یا ایجاد رعب و هراس در بین مردم ارزیابی میکردیم.
اما زمانی که در هفته گذشته در حالی که در منزل یا محل کار خود بودیم صدای آذرخشهای آسمانی و متعاقب آن بارشهای شدید باران و تگرگ ما را به تحیر واداشت به یاد آن پیشگوییها افتادیم. و زمانی به باور بیشتر آن پیشبینیها رسیدیم که فردای آن روز یا شب، و چند فردای دیگر، شنیدیم که سیلهای ناگهانی جاری شده در بیشتر استانهای کشور تلفات و خسارات قابل توجهی به بار آورده است.
برای من، به عنوان یک ناظر معمولی ایرانی، وقتی این پیشبینیها باز هم باورپذیرتر شد که صبح یکی از همین روزها متوجه شدم نام دانشجویی که او را میشناختم و مدتی در گذشته مرتباً به محل کار من مراجعه داشت در میان قربانیان سیل ثبت شده است. او در روز حادثه برای گرفتن پرینت رنگی و صحافی گاینگور پایاننامهاش سوار تاکسی شده بود و عازم مقصد بود که سیلاب به طور ناگهانی خودرو حامل او را بلعید و به میان رودخانه کشاند.
بسیاری از دانشجویان و حتی فارغ التحصیلان غیربومی به خاطر نبود خوابگاههای استاندارد کافی مجبور به اسکان در خوابگاههای خصوصی غیراستاندارد ارزان هستند که در شرایط عادی هم از ایمنی کافی برخوردار نیستند چه برسد به شرایطی مثل سیل و زلزله. شرایط سخت معیشتی، بسیاری از آنها را مجبور کرده است که با تحمل چنین شرایطی همزمان با تحصیلشان دنبال کار و درآمد نیز باشند.
سیلابهای اخیر بسیاری از جادهها را مسدود کرد، و به همین خاطر امدادرسانیها به سختی صورت میگرفت. سیلزدگانِ بسیاری، که دیگر امکان ماندن در خانههای آب گرفتهشان را نداشتند، مجبور به اسکان موقت در سرپناههای فراهم آمده توسط دولت و مؤسسات امداد رسان مردمی و افراد نیکوکار شدند. در همین راستا دانشجویان غیربومی بسیاری نیز در شهرهای کوچک و بزرگ محل تحصیل خود گیر افتادند و برخی مانند آنچه گفتیم دچار سانحه شدند.
وسعت و خسارات و ناگهانی بودن سیلابهای اخیر آن را واقعاً به یک فاجعه ملی تبدیل کرد، و سیل زدگان واقعاً دچار مصیبت شدند. برای شخص من، حداقل همین که آن دانشجو، که میتوانست نقشی در حد خود درخشان در آینده این مرز و بوم داشته باشد، دیگر وجود ندارد تا قیمت پرینت سیاه و سفید یا رنگی و تایپ فوری را از من بپرسد، یک مصیبت است.
سیل اخیرا تاکنون دهها کشته و مفقود الاثر داشته است. همچنین بر اثر آن خسارتهای مالی گستردهای به مناطق مختلف کشور بهویژه مناطق روستایی و نواحی کشاورزی وارد آمده است، و گل و لای، بسیاری از مناطق روستایی را پوشانده است. بارش تگرگ همچنین بسیاری از محصولات باغی را از بین برده است. همچنین دامهای بسیاری تلف شدهاند. همچنین بخش قابل توجهی از بافت تاریخی در برخی شهرها در پی سیل اخیر نابود شده است. در مجموع باید گفت خسارات وارده فاجعهبار است.
آنچه این سیل را به یک تراژدی تبدیل کرده است درست همان چیزی است که هر کدام از سیلابهای مشابه سالیان اخیر ایران را به تراژدی تبدیل کرد. و غمبارتر از همه، تکرار این تراژدیهای پیاپی است. گویا مردم چارهای جز انتظار برای تکرار هر چند وقت یک بار یکی از این تراژدیها ندارند. بخش بزرگی از علل این تراژدیها البته در طبیعت نهفته و خارج از کنترل ماست، چنان که مصیبتهایی مشابه، کشورهای پیشرفته صنعتی را نیز در مینوردد. اما بخشی نیز به مشکلات اقتصادی و اجتماعی و به بیتدبیریهای ما برمیگردد.
اما بیایید ببینیم علت سیل 1401 در ایران چیست؟ و اصلاً علت این همه سیل در ایران چیست؟ و آیا راههایی برای پیشگیری از آن و یا کم کردن صدمات آن وجود دارد؟ البته پرداختن به همه اینها مجالی وسیع میخواهد. بنابراین در اینجا فقط به اختصار به آنها میپردازیم.
در اوج گرمای تابستان، هوا ظرفیتی خیلی بیشتر برای حبس بخار آب در خود دارد. این بخارهای آب ممکن است در توده هواهای موجود بر روی اقیانوس هند و یا دریاهایی مثل دریای مدیترانه حبس شوند. هنگامی که این تودههای هوا بر اثر بادهای موسمی به طرف سرزمین ما روان میشوند در برخورد با هوای خنکتر موجود در کشور، سرد شده و بخار آب فراوان خود را در طی تندرها و رعد و برقها به صورت بارش باران و تگرگ فرو میریزند.
بارشهای رگباری باعث جاری شدن آب فروانی بر روی زمین میشود. در جاهایی که زمین بکرتر و دست نخوردهتر است خاک به اندازه کافی نرم و نفوذ پذیر است و اجازه میدهد بخش بزرگی از این آبها به داخل خاک و زمین نفوذ کند و سفرههای آب زیرزمنینی را غنی کند. اما در جاهایی که به خاطر عملیات کشاورزی و مزرعهداری یا ساخت و ساز شهری و جادهسازی، زمین سفت و غیر قابل نفوذ شده است آب جاری شده امکان نفوذ ندارد و به صورت سیلاب جاری میشود.
در این حال، اگر از قبل فکری برای زهکشی یا سدسازی و کانال کشی این آب (و فاضلاب) نشده باشد یا موارد موجود کفاف شدت روانآبها را ندهد آبهای جاری به هم پیوسته و سیلابهای عظیمی به راه میافتد که غیر قابل کنترل هستند، هرچند قابل پیشگیری و حتی بهرهبرداری در جهت مثبت بودهاند.
آن چه وظیفه ماست این است که در همین موارد فکر و برنامهریزی بلند مدت و ثابت، نه مقطعی، داشته باشیم، مثلاً با نفوذ پذیر کردن سطح زمین میتوان به جذب آب و جاری نشدن آن به صورت سیل کمک کرد، یا با جلوگیری از قطع درختان جنگلی میتوان از وجود موانع طبیعی در برابر سیلابها استفاده کرد. در حقیقت علم پیش بینی وضعیت هوا و سیل، بسیار پیشرفت کرده و امروز اغلب میتوان جاری شدن سیل را پیش بینی کرد و در مقابل آن مقاوت و حتی از آن برای ذخیره آب و غنای سفرههای آب زیرزمینی استفاده کرد. بیایید همت کنیم و ما هم چنین کنیم.