شعر زیبای سهراب سپهری، بانگي از دور مرا مي خواند

مجموعه : فرهنگ و هنر
شعر زیبای سهراب سپهری، بانگي از دور مرا مي خواند

شعر زیبا و خواندنی از شاعر بزرگ ایران، سهراب سپهری

 

نصیحت زیبای سهراب سپهری

زندگی خالی نیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد

 

ديرگاهي است در اين تنهايي

رنگ خاموشي در طرح لب است

بانگي از دور مرا مي خواند،

ليك پاهايم در قير شب است.

رخنه اي نيست در اين تاريكي

در و ديوار به هم پيوسته

سايه اي لغزد اگر روي زمين

نقش وهمي است ز بندي رسته.

نفس آدمها

سر به سر افسرده است

روزگاري است در اين گوشه پژمرده هوا،

هر نشاطي مرده است

دست جادويي شب

در به روي من و غم مي بندد.

مي كنم هر چه تلاش،

او به من مي خندد.

نقش هايي كه كشيدم در روز،

شب ز راه آمد و با دود اندود.

طرح هايي كه فكندم در شب،

روز آمد و با پنبه زدود.

 ديرگاهي است كه چون من همه را

رنگ خاموشي در طرح لب است.

 جنبشي نيست در اين خاموشي،

دستها، پاها در قير شب است.