مصاحبه خواندنی از بهنام تشکر بازیگر سریال دودکش

مصاحبه خواندنی از بهنام تشکر بازیگر سریال دودکش

این مصاحبه ی جالب از آقای بهنام تشکر است که شاید با ایشان آشنایی نداشته باشید» ایشان در فیلم دزد م پلیس و دود کش و هفت سنگ بازی کرده اند: بعد از سریال «دزد و پلیس» مشغول کار جدیدی شده‌ای؟-راستش را بخواهی نه، چند پیشنهاد داشته ام که روی آنها فکر می‌کنم. یکی دو سریال پیشنهاد شد که قبول نکردم. یکی دو فیلم سینمایی هم پیشنهاد شد که در ژانر کودک بود و من چون کار کودک کرده بودم، قبول نکردم، چون دوست داشتم بیشتر به کار جدی‌تر فکر کنم. چند تئاتر هم بود که قبول نکردم، اگر چه اردیبهشت ماه کار بهرام تشکر را اجرا خواهم کرد.

در کل نظرت راجع به ورود به سینما چیست ؟- (می خندد) چی بگویم! در کل نظری نمی‌توانم داشته باشم، جز اینکه بگویم حس می‌کنم امروز دیگر چیزی از تئاتر نمانده، چیزی از سینما نمانده، چیزی از موسیقی نمانده گویا. .. !حس می‌کنم برخی مواقع نمی‌فهمم! نمی‌دانم اصلاً چگونه می‌توانم امیدوار شوم! (می‌خندد) بعد از کار سعید آقاخانی، وسواس تو در انتخاب بیشتر شد یا شباهت در نقش‌های پیشنهادی تو را ملزم به رد پیشنهادها کرد؟

– آره یک مقدار وسواسم بیشتر شد، چون احساس می‌کنم امروز باید دیگر با وسواس بیشتری کار کنم. راستش را بخواهی یک مقدار از خودم بدم می‌آید. وقتی در کاری بازی می‌کنم که احساس می‌کنم کار خوبی نیست. وقتی در چنین کاری می‌روم و خروجی اش را می‌بینم و همان می‌شود که می‌دانستم دیگر از خودم خوشم نمی‌آید! از کاری که کرده ام، ناراحت می‌شوم!

امروز مجبور هستی برای خودت چند درصدی را بگذاری که آیا کار خوب می‌شود یا خیر!؟ پس باید با قبول یک نقش، حداکثر تصور من از خوب شدن آن ایجاد شود. کار سعید یکی از کارهای خوبی بود که من در آن بازی کردم. سریال ساختمان پزشکان از آن دست کارهایی بود که من از حضور در آن راضی هستم. یکی دو کار سینمایی دارم که قطعاً اگر اکران شود، برایم خوب خواهد بود. راست می‌گویی! تصمیم گرفته ام یک مقدار سخت گیر شوم چون سینما و تلویزیون همین طوری کارهای خوبی تولید نمی‌کند. حالا اگر باری به هر جهت یک پیشنهاد را قبول کنی که کلاهت پس معرکه خواهد بود!

می دانی که این وسواس گاهی خطرناک هم خواهد بود؟!-بله، یک دفعه آدم را خانه‌نشین هم شاید بکند!در واقع در شرایط فعلی باید بین بد و بدتر انتخاب کنی؟- دقیقاً درست می‌گویی !ضمن اینکه سطح تولیدات تلویزیون هم خیلی پایین آمده همین شبکه سوم سیما پس از سریال ما مگر چند کار در دست تولید دارد؟سعید آقاخانی به رغم اینکه می‌دانست با انتخاب بهنام تشکر و هومن برق نورد ممکن است متهم به استفاده از یک فرمول موفق پیشین شود، اما این کار را انجام داد و.. .

-راستش را بخواهی خودم هم نمی‌خواستم در این کار حضور داشته باشم، چون اصلاً خارج از کشور درگیر کار بودم. متن را محراب برای من فرستاد تا بخوانم. اما از آنجا که صحبت ازساخت ساختمان پزشکان 2 بود ، من قطع به یقین مصمم بودم این کار را انجام ندهم تا در ساختمان پزشکان 2 هم باشم. تا اینکه ساخت سریال ساختمان پزشکان 2 به دلایلی منتفی شد و..-بله و از آنجا که پس از منتفی شدن این سریال کار آن سریال خارج از کشور هم برای من به اتمام رسید. محسن چگینی، پیمان و محراب گفتند خودت بیا! من هم استقبال کردم.
 
از آن ابتدا مشخص شده بود که در این سریال قرار است دوباره رودرروی هومن برق نورد باشی؟-حضور هومن و خانم شقایق دهقان مشخص شده بود. البته هنوز برای نقش من به قطعیت نرسیده بودند. جالب اینکه خودم به چگینی پیشنهاد داده بودم که چه کسانی بیایند و این نقش را بازی کنند. گزینه‌های دیگری هم بود، اما دوستان لطف داشتند و به من گفتند. از سوی دیگر، من جنس بازی هومن را می‌شناختم و او هم همین طور. می‌دانستیم چه پاسکاری هایی قرار است با هم داشته باشیم و از این رو مطمئن بودم نتیجه بدی عایدمان نخواهد شد. درواقع خیال گروه هم راحت بود.

و حتی سعید آقاخانی هم..-شاید ابتدا سعید یک مقدار دودل بود که خوشبختانه با گذشت زمان کوتاهی همه چیز برطرف شد. خیلی زود سعید خودش هم چیزهایی را به ما دو نفر اضافه می‌کرد. جنس کمدی سریال دزد و پلیس هم از آن دست است که شخصاً همیشه به حضور در آنها علاقه نشان می‌دادی؟ در واقع با این انتخاب آن مراقبتی که مدام از آن در انتخاب هایت صحبت می‌کردیم نیز اتفاق افتاد-همین طور است. جنس کمدی این کار دلچسب من است و همان چیزی است که قبلاً با هم در موردش خیلی صحبت کرده ایم.

از آن کارهایی که بازیگرش لازم نیست هیچ کار خاصی انجام دهد. بعضی جاها فقط کافی است که جمله خودت را درست بگویی ، یعنی اینکه فیلمنامه را درست بفهمی و بدون اینکه چیزی اضافه کنی تنها به یک لحن درست دست پیدا کنی! به نظرم محراب آنقدر خوب نوشته و آنقدر به لحاظ سلیقه‌ای به هم نزدیک هستیم که من هنگام بازی کار سختی نداشتم. جالب اینکه محراب بیش از این سیناپس این کار را با نام بهنام به جای ناصر نوشته بود و خیلی تاکید داشت من این نقش را بازی کنم که البته نظر لطف شان است! به نظر من در این سریال هم کاراکتر مراقب خودش است که مسیر اشتباهی نرود و هم به قول تو بازیگر مراقب خودش است بازیگر به همراه نقش ضمن اینکه

به سمت لمپن شدن نمی‌روند، لحظات کمدی کار هم در می‌آید. در حقیقت این لحظات از دل بده بستان‌های بازیگری میان من و هومن در می‌آید. امیدوارم این اتفاق البته رخ داده باشد. خودم هم اینجور موقعیت‌های طنز را بیشتر دوست دارم. مدل دیگری هم بلد نیستم.قبول دارم که بلد نیستی.. .-واقعاً اگر بخواهم برخی از کارها را برای طنازی انجام دهم، جواب نمی‌دهد و خیلی خیلی بدهم می‌شود. به نظرم تماشاگر هم با دیدن این نوع رفتار کمیک از تو که همراه با ادا واصول و حتی نوع خاص دیالوگ گویی است، لذت نمی‌برد و حتی شاید نسبت به تو موضع بگیرد. در حالیکه برخی از بازیگران با همان جنس بازی جزو مطرح ترین‌های طنز تلویزیونی و حتی سینمای ما هستند.

-به شدت موافقم. اول خودم آزار می‌بینم و بعد از خودم هم تماشاگر اذیت می‌شود. فکر می‌کنم این کار نسبت به دیگر کارهای کارنامه سعید آقاخانی نیز متفاوت باشد، چون نوع دیگری از طنز را ارائه می‌کند. طنزی را که او را وادار به این کرده در انتخاب و چیدمان بازیگرانش نیز تفاوت محسوسی را ایجاد کند؟-بله و فکر می‌کنم سعید آقاخانی نیز خودش همین نظر را داشته باشد.آیا این تفاوت نگاه در فیلمنامه هم وجود داشت یا..-بله یک بخش از این مسئله در خود فیلمنامه هم وجود داشت. نمی‌دانم قبول داری یا نه؟ هر چقدر این مراقبت در شما (بازیگران) و تیم پشت دوربین (خودکارگردان) وجود داشته باشد ، ولی در قصه نباشد، به کلیت پروژه لطمه می‌زند.

مصاحبه خواندنی از بهنام تشکر بازیگر سریال دودکش

-واقعاً همین طور است. ضمن اینکه سرنوشت شخصیت ناصر در قصه نیز به من مراقبت هایی را تحمیل می‌کرد و نیازمند آن بود که من با یک شناخت درست کار کنم و بدانم که کاراکتر یک نقطه شروع و پایانی دارد پس از چارچوب خارج نشوم. می‌بینید که این شخصیت در حقیقت مکمل طنزی است که از روی داود (بابازی هومن برق نورد) آغاز می‌شود. من همیشه خودم به اندازه بازی معتقد بودم اینکه ما رعایت کنیم طنزی را که قرار است ارائه شود چه مقدار و از چه جنسی است! دوست نداشتم ایفاگر نقشی باشم که طنزش از اندازه عادی خارج شود. بخشی از این در فیلمنامه بود و بخشی هم از سوی ما مدنظر قرار گرفت. یک چیزی هم بگویم، سرنوشت قصه و کاراکترهایش طوری بود که تیم نویسنده واقعاً کار سختی داشتند. محراب و پیمان خیلی زحمت کشیدند تا طبق چارچوب شان کار پیش برود و این تعادل در کار ما هم بود.

تصادف و از دست دادن حافظه اتفاقی بود که در دو کار متفاوت با دو شرایط متفاوت یکی پس از دیگری تجربه کردی؟-بله.. . خودم هم سر این قضیه مردد بودم. این مسئله را با تیم نویسنده و کارگردان مطرح نکردی-چرا ! با خود محراب هم در این باره صحبت کردم. حتی به فرهاد اصلانی هم گفتم که فیلمنامه دیگری هم به من پیشنهاد شده که در آن هم یک تصادف و فراموشی درراه است ! (می خندد) فرهاد گفت اتفاقاً باید قبول کنی! محسن چگینی و پیمان قاسم خانی هم همین را گفتند! در واقع آنها معتقد بودند بیا و با ایفای دو کاراکتر متفاوت یک چیزهایی را برای خودت ثابت کن!

در واقع با تفکر قبلی قبول کردی..-بله دقیقاً! چون در کار قبلی ما از اواسط کار تقریباً دیگرفیلمنامه ای نداشتیم، اما اینجا یک فیلمنامه کامل در دست ما بود که کلی هم ماجرا داشت. ضمن اینکه به لحاظ بازیگری هم برای خودم تجربه ای نو بود. واقعاٌ ابزارهایی که خود متن در اختیار من قرار می‌داد کلی انگیزه بود تا این نقش را حتماً بازی کنم. تو و هومن برق نورد با توجه به سبقه تئاتری تان قطعاً جدا از بحث فیلمنامه و حتی خود كارگردان بر سردر آمدن لحظات بازی‌تان گپ و گفت‌‌هایی مفصل داشته اید و فكر می‌كنم یك اعتماد دو سویه بین شما عامل موفقیت تان در ساختمان پزشكان و البته سریال«دزد و پلیس» بوده است؟

– جواب من در سؤال تو بود؛ سبقه تئاتری! شاید چون هر دو تئاتری هستیم، این رابطه به خوبی بین مان ایجاد شد. (كمی‌مكث می‌كند) البته شاید!(فكر می‌كند) نه، حرفم را پس می‌گیریم.اصلاً به همین دلیل كه هر دو تئاتری هستیم این تعامل خیلی خوب بین ما ایجاد شد. نمی‌خواهم از خودم یا جفت‌مان تعریف كنیم، اما من به یك چیزی اعتقاد دارم و آن بینش بازیگری است. شاید این كلمه یا جمله خیلی قلمبه سلمبه باشد و بخواهی آن را تغییر دهی، اما من معتقد هستم به آن! وقتی ما هر دو به یك سكانس فكر می‌كنیم، واقعاً دیگر به خودمان فكر نمی‌كنیم.

خیلی جا‌ها هومن به من تذكر داده و خیلی جا‌ها هم من به او گفته ام كه اگر اینجا را اینگونه بازی كنی، بهتر است! گاهی حتی به من می‌گفت این كلمه و جمله مال تو نیست، پس نگو! به شدت خدا را شكر می‌كنم كه با اعتماد كامل به حرف یكدیگر گوش می‌دهیم! و این نیازمند یك احترام دو طرفه است، احترامی‌كه اعتماد می‌آورد…و سعید آقاخانی چقدر در این مسیر دست شما را باز می‌گذاشت و اعتماد می‌كرد- نمی‌دانم، شاید اگر اشتباه نكنم، یك مقدار ابتدای كار این ارتباط میان من و هومن سؤال برانگیز بود، اما این خیلی طول نكشید كه سعید هم سر ذوق آمد! او هم به عنوان كارگردان یك سری ریزه‌كاری و راكورد بازی را گوشزد می‌كرد كه خیلی خوب بود. او مراقب بود كه به هیچ وجه به كاراكتری كه در ساختمان پزشكان بازی می‌كردم، نزدیك نشوم.

به نظر من كاری كه كارگردان با بازیگرانش بنشیند، مشورت كند، پیشنهاد بگیرد، بدهد و در نهایت با خلوص نیت همه به هم كمك كنند، از آن یك اتفاق خوب بیرون خواهد آمد. اتفاقی كه اینجا هم رخ داد. ما واقعاً آنقدر صادقانه سركار بودیم كه همه با دلسوزی به كار خودشان و بقیه توجه داشتند. سعید هم در مقام كارگردان بسیار جایگاه درستی داشت. قرار نبود كسی از دیگری پیشی بگیرد. قرار نبود كارگردانی از بازیگری پیش بگیرد یا بر عكس. همه در این كار مكمل هم بودیم، چه كارگردان ، چه نویسنده و چه تیم بازیگری و این عامل موفقیت كار بود. البته اگر موفق بوده باشیم. واقعاً این كار از آن كارهایی بود كه با پایانش همگی دلمان برای هم تنگ شد. یادم نمی‌رود من و هومن در آخرین سرویس پس از پایان كار، بدون هیچ مقدمه ای رخ در رخ شدیم و گفتیم این كار هم تمام شد! واقعاً لذت بردیم!

هیچ گاه این تیم كه از تعامل میان شان گفتی، در كنار هم نشستند و بگویند این كار با فرمت و ساختار نو و جدیدش ممكن است نگیرد؟!- (مكث می‌كند) گرفته حالا؟به نظرم مخاطب تا به حال كار را دوست داشته است و می‌بیند.- به اندازه ساختمان پزشكان كار گرفته؟ بدون رودربایستی بگو؟به هر حال این یك ساختار جدید از طنز تلویزیونی است و مهم این است كه عواملش پای آن بایستند!- موافق هستم.  به نظرم یك سوم پایانی این كار در موفقیت اثر نقش بسیار اساسی دارد و فیلمنامه است كه اینجا می‌تواند حرف اول را بزند!- درست می‌گویی!ولی تو جواب سؤال مرا ندادی؟- (می‌خندد) آن طور كه خیلی رسمی‌ بخواهیم دور هم بنشینیم و از تردید مان راجع به گرفتن و نگرفتن كار صحبت كنیم نه، اما بعضاً صحبت می‌شد كه در این راستا سعید به شدت امیدوار بود!معلوم است كه از نتیجه كار راضی هستی؟- بله، خیلی زیاد چون كاراكتری بود كه او را دوست داشتم و در تنهایی‌های خودم از حضور در این كار راضی هستیم و سعی می کنم اکثر کارهایی که به این گونه است را کار کنم زیرا به سبک کار ها و بازی ها علاقه ی خاصی دارم.