اشعاری به مناسبت شهادت امام سجاد (ع)

مجموعه : دینی
اشعاری به مناسبت شهادت امام سجاد (ع)

سری اول از اشعار زیبا به مناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام

 

بیمار غیر شربت اشک روان نداشت
بودش هزار درد و توان بیان نداشت

 

دانی چرا ز آل پیمبر کشید دست
نقشی دگر به کار ستم آسمان نداشت

 

تنها زمین نداشت به سر دست از فلک

پایی به عزم پیش‌نهادن، زمان نداشت

یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ

آمد ولی زباغ نصیبی خزان نداشت

دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت

تا کوفه زنده ماندن او را گمان نداشت

از تب زبس که ضعف بر او چیره گشته بود

می‌خواست بگذرد ز سر جان، توان نداشت

یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک

می‌رفت، یک ستاره به هفت آسمان نداشت

در ترکش دلش که دو صد تیر آه بود
می‌برد و غیر قامت زینب کمان نداشت

 

 *******************************

 

این زهر، دردی از تب دردم دوا نکرد
هیچ عقده ای از این گلوی بسته وا نکرد

آنچه که آرزوی من آن بود آن نشد
سی سال دیر آمد و فکر مرا نکرد

طوفان گرفت و دار و ندارم به باد رفت
روزی که غم وزید و به ما جز جفا نکرد

غم های من ز عصر مصیبت شروع شد
وقتی که دشمن آمد و رحمی به ما نکرد

در گیر و دار غارت معجر ز دختران
خلخال و گوشواره ای آرام وا نکرد

عمه رسید و گفتم “علیکن باالفرار”
یعنی کسی ز آل پیمبر حیا نکرد

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
دشمن ز بی حیایی و ظلمی ابا نکرد

اما میان این همه رنج و غم وبلا
جایی تلافی ستم “شام” را نکرد

بازار داغ برده فروشی شامیان
داغی به دل گذاشت که کرب و بلا نکرد

در بین کوچه های یهودی نشین شهر
ما را کسی به اسم مسلمان صدا نکرد

دیدم میان بزم شراب حرامیان
چوبی که دو لب پدرم را رها نکرد

عمری به یاد این همه غم سوختم ولی
این زهر، دردی از تب دردم دوا نکرد

 

 *******************************

 

بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد

بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینه ها سهم تو شد

بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد

بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبه ی اشک برای شهدا سهم تو شد

بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبه ی «لا» سهم تو شد

بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد

خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد

بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد

بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من
مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد

بعد از آن واقعه ی سرخ ، حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد

 

 

منبع:tishehayeashk.parsiblog.com