جملات و دلنوشته های عاشقانه با موضوع سیگار

مجموعه : عاشقانه
جملات و دلنوشته های عاشقانه با موضوع سیگار

امیدواریم هیچ گاه سیگاری نباشید و اگر هم هستید به فکر ترک آن باشید .

 

 

برو ای دوست که درد دل ما بسیار است

مرهم دود دل ما فقط این سیگار است

روح دریایی خود را تو مینداز به آب

پشت دریا نبوود شهر بدان دیوار است

هم دم ما شده این پاکت سیگار جدید

مرگ یا زندگی …..ههه…طرف بیکار است

ملک الموت کجایی نکند نعشه شدای

ارزش ما به هم این دود ز تو بسیار است

کفر گفتند به تیراژ زیاد چاپ شده..

مرگ یا زندگی در دست..مگر سیگار است…..

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

عادت کردم روزی چند بار رویایم را لای کاغذ میپیچم ، آتش میزنمش و دودش میکنم

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

سردی نگاهم را پای بی احساسی ام نگذار .

داغ دلم را از سیگارم بپرس

که شب و روز به یاد خاطراتت خاکستر شد

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

خندم گرفت

که چقدر راحت گفت بای

خندم میگره انقدر راحت سیگار میکشم

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

سیگار:

گذارم لبم را بر ته تو

زنم آتشی داغ بر سر تو

میکشم از ته دل از وجودت

کوتاه میشی و دودی از درونت

کند حال مرا خوب و سرانجام

شوی له زیر پایم نا بهنگام

سیگار پشت سیگار

منم یه زن بی کار

سیگار پشت بیکار

بیکار پشت سیگار

جیبم میزند زار

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

تنها یک نخ سیگار باقی مانده

از تمام سیگارهای دنیا

چند سال من پک زدم تورا

این بار

تو مرا پک بزن

چه تو او را پک بزنی ، چه او تو را پک بزند … در آخر سیگار میسوزد و تو را میسازد

این مرام سیگار است … مرامی که در هیچ انسانی پیدا نمیشود

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

جا سیگاریم را گم کرده ام…

تو ندیدیش…؟!

خودش مهم نیست…

زیرش دردهایم را قایم کرده بودم…!

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد

من اینجــــا نشسته ام

و با همین سیـــــ ـگار

قــــطار می آفرینم

نمی شنـــوی …!؟

سرم دارد سوتــــــ ــ ـ می کشد …

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

مردی که روبروی تو سیگار می کشد»

در فکر گفتگوی تو سیگار می کشد

وقتی که می روی و دلش تنگ می شود

بی شک به جستجوی تو سیگار می کشد

این بار بی تو فاصله ها را نمی دود

در سوگ آرزوی تو سیگار می کشد

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

دلم گرفته …

احساس میکنم دیگه کم آوردم…

فقط یه تلنگر کوچیک میخوام تا بکشم کنار و دیگه نیام تو زمین …

برم اون دور دوراا …

تنهایی با یه بطری الکل و چند تا نخ سیگار …

یا یه اتاق 10 در 10 واسه خودم بسازم که نه پنجره و نه در داشته باشه ، بشینم توش برم رو ریتمه

موزیک و زار زار گریه کنم …

هیچی دیگه نمیخوام !!!

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

بعضی آدمها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن

تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون

فقط برای تو ضرر داره…!!!

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

گفتی دهانت بوی شــیر میدهد

رفتـی…

حالا بوی سیـگـار

بوی مــشـــروب

بوی دروغ هم می دهد…

برگرد!

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

زنیــــ که در روبرویـــــــ تـــــو سیــــــگار می کشد

در فکر گفتگویـــــــــــ تو  سیــــــگار می کشد

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

چرا ترک کنم سیگار لعنتی را

که فریاد میزند نبودنت را؟

که در دست میگیرم بدن نرمش را جای دستهای سردت

که کام میگیرم از لبان گرمش جای لبهای سردت که حس میکنم بودنش را

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

هـــی کـــافـــه چـــی!

دستـــور بــده

سیـــگــار بیـاورنــد

… و پاســور هـــم…

و مـــردهـا را دور میــز مــن جمـع کــن! …

بگــو بنــوازنــد……..

.

.

.

شایـــد غیرتــی شـــد و بــرگشت!!

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

سیگار می کشم ،

یعنی برای دیدن خورشید روز نو

میل ام نمی کشد …

سیگار میکشم

یعنی سکوت من از شب

تاریک تر شده ..

راه عبور من از تو

باریک تر شده …

سیگار میکشم ،

یعنی نه عاشقم و نه تنها

اما گسسته ام …

سیگار میکشم

یعنی هنوز حس میکنم که باز

راهیست سوی تو …

از پشت ویرانه های تخیل ، از پشت قصه ها …

از دوردست نگاه کودکان ، وقتی که می دوند ،

سوی شکوه و طراوت یک لحظه زندگی …

سیگار میکشم

یعنی که در تمام غزل ها

من می نوشتمت ،

اما دگر نه من آنم ، نه تو سرود من

سیگار های من ، تنها رفیق لحظه سردی که می روی

بی تو نشسته ام … اینجا کنار آتش سرد وجود خویش …

آتش کشیدی و اکنون خاکسترم به جاست…

سیگار زیر لب….

دودی غلیظ..

ریه ام بی تقصیر است

…دارد تاوان

ندانم کاری طبقه پایینیش اش را پس میدهد…

سیگار میکشم تا دود کنم خیال بودنش را…

تا سیاه کم دوران زجرم را….

زندگی بی رحم است….

زندگی لحظه به لحظه شده است…

زندگی شوق ندارد دیگر…

زندگی کام …

زندگی کام به کام سیگار…

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

گاهی دوست دارم بدون یک پک زدن

فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من ….

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

زندگی من ٬

چون سیگاری بر لبانت ٬

دود شد و به هوا رفت …

نمی

دانم میان این

خاکسترهای سوخته ٬

هنوز به دنبال کدام رد

خیانتی ؟؟؟

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

میخواهى بدانى چه مى کشم ؟

فقط یکبار سیگار را

از آن طرف که مى سوزد بکش !

 

 

 (̅_̅_̅_̅(̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅̅_̅()ڪے

 

 

چون نیست میسر که زنم لب به لب یار

با یاد لبش بوسه زنم بر لب سیگار……….

 

 

 منبع : مجله مراحم