عقاید خواندنی قرائتی در مورد ازدواج حجاب زنان

عقاید خواندنی قرائتی در مورد ازدواج  حجاب زنان

قرائتی از محبوب ترین چهره های تلویزیونی است، چیزی فراتر از یک واعظ. دیدگاه های او به خاطر نفوذ کلامش تاثیری آشکار بر بخشی از بینندگان تلویزیون دارد. او را با برنامه «درس هایی از قرآن» و تخته سیاه همیشه همراه معروفش می شناسیم. سبک تدریس او ابتکاری است و با تخته سیاه معروفش مسائل دینی را به زبان ساده و شوخ طبعانه آموزش می دهد… او طی 35 سال حضور در تلویزیون مطمئنا بیش از بسیاری از سازمان های عریض و طویل فرهنگی مثمر ثمر بوده اما شاید این اعتبار و نفوذ چندین ساله او را در ابراز عقاید ویژه اش مصرتر ساخته است.

 

او بار دیگر بحث ازدواج های دبیرستانی را پیش کشید و آن را به ازدواج دانشجویی ارجح دانست. بر پایه دیدگاه شیخ محبوب کاشان، ازدواج بیش از هر چیز برگرفته از نیازهای جنسی است که خب حرف درستی است و با توجه به خطوط قرمز شرعی، قرائتی با رد کردن مفهوم ازدواج دانشجویی و در حرکتی رادیکال مبلغ ازدواج دبیرستانی است و به شدت هم بر این دیدگاه پای فشاری می کند.

 

در این زاویه دید مسئله آمادگی ذهنی و شخصیتی زوج های جوان در نظر گرفته نمی شود. رشد شخصیتی مسئله کوچکی در نظر گرفته می شود و بر مهرورزی نوجوانانه تاکید می شود…

 

مانند صحبت هایش درباره ازدواج که گفت: «مشکل دو سوم جوانان امروز مسئله ازدواج است که معتقدم باید دختران در دوران دبیرستان ازدواج کنند… بنده با ازدواج دانشجویی مخالفم و معتقدم که باید ازدواج دبیرستانی را راه اندازی کنیم چرا که با راه اندازی این نوع ازدواج از بسیاری از آسیب های جامعه در امان خواهیم بود. والدین نباید به بهانه نداشتن شغل مناسب، سربازی، مدرک و سن پایین؛ ازدواج فرزندان خود را به تاخیر بیندازند.»

 

با توجه به ضریب نفوذ چشمگیر و بیان گرم قرائتی باید صاحبنظران مذهبی و اجتماعی این مقوله را بهتر و بیشتر بررسی کنند. هر چه هست قرائتی از جمله معدود روحانیونی است که به شکل ویژه به یافتن راه حل هایی برای معضلات جنسی جامعه و جوانان آن هم در چارچوب شرعیات تلاش می کند. اینجا برایتان گزیده ای از دیدگاه های معمولا جالب، متفاوت و گاه بحث برانگیز حجت الاسلام قرائتی را نقل می کنیم. در دو حوزه دختران و جوانان و مسائل متفرقه دیگر…

 

1- صحبت های حجت الاسلام قرائتی درباره ازدواج، حجاب و زنان

25/مهر/87

* بهره بردن از همسر، لیسانس و دیپلم نمی شناسد

بعضی ها یک گیرهایی برای ازدواج گذاشته اند که خیلی عجیب است؛ «اول لیسانس ام را بگیرم، بعد…» در اسلام اینطوری نیست؛ بهره بردن از همسر که لیسانس و دیپلم نمی شناسد. چرا وقتی شما تشنه ای، نمی گویی اول لیسانس ام را بگیرم، بعد آب بخورم؟! «اول دختر اول باید ازدواج کند، بعد دومی.» چه ربطی دارد؟ آمدیم و دختر اول هیچ وقت نخواهد ازدواج کند. یک خانمی چند وقت پیش برای من نامه نوشت که از دست پدر و مادرم خیلی شاکی ام؛ آن موقع که من پیش دانشگاهی بودم، خواستگارهای خوبی داشتم، نگذاشتند ازدواج کنم. حالا دانشگاهم را هم رفته ام اما دیگر خواستگار ندارم. ما روی میخ نشسته ایم، هی می گوییم آخ! خب از روی میخ بلند شو.

 

11/آذر/93

* ازدواج دبیرستانی شود

مشکل دو سوم جوانان امروز مسئله ازدواج است که معتقدم باید دختران در دوران دبیرستان ازدواج کنند. باید زمینه ازدواج آسان را برای جوانان فراهم کنیم چرا که اگر این اقدام صورت نگیرد با وجود ماهواره خطرات زیادی مورد توجه خانواده ها و مسئولین است. بنده با ازدواج دانشجویی مخالفم و معتقدم که باید ازدواج دبیرستانی را راه اندازی کنیم چرا که با راه اندازی این نوع ازدواج از بسیاری از آسیب های جامعه در امان خواهیم بود. والدین نباید به بهانه نداشتن شغل مناسب، سربازی، مدرک و سن پایین؛ ازدواج فرزندان خود را به تاخیر بیندازند.

 

* ازدواج آسان ترویج شود

بر اساس روایات قرآن، امر ازدواج بعد از اکسیژن و آب و نان به عنوان سومین نیاز بشر محسوب می شود. یکی از مهمترین مشکلات جامعه فعلی ما این است که آموزش و پرورش کشور آنطور که باید باشد نیست، امر ازدواج ربطی به تحصیل و … ندارد. متاسفانه بعضی از شهرداری ها در سطح کشور بودجه فرهنگی این مملکت را به آتش کشیده و در جایگاهش هزینه نمی کنند. به عنوان مثال شهرداری ها می توانند با بنا کردن چندین سالن و … موجبات ترویج ازدواج آسان جوانان را در سطح جامعه مهیا کنند.

 

25/مهر/92

* زنان ذاتا آرایش را دوست دارند

آرایش زن چیست؟ زن ذاتا دوست دارد آرایش کند و این جزو ذات زن است. متاسفانه بعضی از این حاج خانم های پیرزن در خانه تا می بینند دخترشان آرایش می کند، یا عروسش، (خنده حضار) یک تعبیرات زشتی می کنند. خانم! تو پیری؟ خجالت نمی کشند، طوری نیست خجالت نکشند. مگر می خواهد برود بیرون خودش را نشان جوان ها بدهد. خودش را آرایش می کند. ما زن داریم دو لیتر گریه می کند برای امام حسین (ع) اما اگر بفهمد پسرش با عروسش یک بستنی خورده کودتا می کند. (خنده حضار) روضه هفتگی، ختم انعام، ختم قرآن، همه دعاها و نمی دانم «امن یجیب» مهرش، جانمازش اندازه یک بقچه حمام است اما اگر بفهمد که این مثلا با عروسش رفته فرض کنید حالا بگردند، دری وری می گوید. زن نژادش این است.

 

* جوان دوست دارد شیک بپوشد

شما یاد بگیرید از امیرالمومنین (ع)، با غلامش رفتند پیراهن بخرند، پیراهن قشنگ را داد به غلامش، گفت: آقا من قنبر غلام هستم. فرمود: مگر جوان نیستی؟ خب جوان دوست دارد شیک بپوشد. سر به سر بچه ها نگذارید. در آرایش حلال، وقتی به آرایش حلال گیر دادی، آنها سمت آرایش حرام می روند. خیلی از گیرهایی که می دهند اینها ضررش به خودشان برمی گردد.

 

* زن بیوه حق دارد ازدواج کند

آرایش یک ارزش است. دختر و پسرها در آرایش حلال نباید مزاحم داشته باشند. مثل اینکه یک کسی شوهرش مرده اسلام گفته چهار ماه و 10 روز فاصله بگیرد، بعد از چهار ماه و 10 روز، قرآن آیه دارد می گوید: اگر خانم خواست عقد کند، کسی حق ندارد جلوی او را بگیرد. آیه قرآن است، متن قرآن است. زن بیوه! خواهند گفت عجب زن بی حیایی بود، چه زود شوهر کرد.

 

* زن برای شوهرش آرایش کند

زنان بیوه یک چیز غلطی در سرشان است، می گوید: من می خواهم وفادار باشم. چون می خواهد وفادار باشد، ازدواج نمی کند. اصلا قاطی کرده والله نمی دانم قاطی کرده. اینها جزو دین نیست. جزو لغت نیست. جزو قرآن نیست. بالاخره حالا من 50 سال است دیگر آخوند هستم. 15 سالگی آخوند شدم. حالا 65 سالم است. بعد از 50 سال آخوندی، 32 سال برای شما حرف می زنم. وفا این نیست که انسان ازدواج نکند. تقوا این نیست که انسان برای شوهرش آرایش نکند. به خانم می گوییم: آخر این چه قیافه ای است؟

 

12/اردیبهشت/92

* آرایش دختران باعث سلب تمرکز می شود

آرایش کردن دختران در دانشگاه از نظر حقوقی ظلم است. آرایش دختران سبب سلب تمرکز علمی سایر دانشجویان می شود. بی هویتی، ما را به بی ریشگی کشانده است. همچنین بی توجهی به علوم مطرح در مباحث دینی قابل انتقاد است. عدم تعقل برخی دانشجویان به حدی شده که به بهانه روشنفکری حاضر به تقلید از عالِم نیستند، در حالی که مراجع تقلید از اساتید کت و شلواری تقلید می کنند و هیچ مرجع تقلیدی به بهانه اینکه دلیل تجویز یک دارو را نمی داند از دستور پزشک سرپیچی نمی کند. اکنون سرطان اخلاقی در دانشگاه های ما رواج پیدا کرده است و از نظر اخلاقی در حال سقوط هستیم.

 

12/آبان/91

* 50 مورد خواستگاری رفتم

ازدواج را به تاخیر نیندازید. ازدواج را مالیخولیایی نکنید و سخت نگیرید. بنده 50 مورد خواستگاری رفتم در هیچ کدام جواب نگرفتم و خدا خواست و 51 مین شد.

 

5/مهر/91

* دختران و پسران جدا شوند

لباس مشکی برای خیابان است و برای کلاس باید با رنگ های روشن چون رنگ کرم، سبز کم رنگ و … حضور یابند، چرا که رنگ ها در روح اثر دارند. دختران و پسران باید در دانشگاه از هم جدا شوند، به عنوان نمونه آقایان صبح ها و خانم ها بعدازظهرها سر کلاس درس حاضر شوند. (در مورد ازدواج موقت در دانشگاه ها) من قبلا در این باره صحبت کردم اما برداشت اشتباهی از این موضوع شد. در حالی که مسئله ازدواج موقت به این معنا نیست که دخترها در محیط دانشگاه صیغه شوند.

 

دانشجویان پسری که امکان ازدواج ندارند اما تمایل دارند که ازدواج کنند، می توانند با زنان بیوه جوانی که آمادگی دارند ازدواج کنند تا پس از اینکه تحصیلات شان به پایان رسید بروند و ازدواج کنند. در گذشته از سوی دادستان تهران اعلام شد 500 هزار زن جوان بیوه در کشور وجود دارد. شاید اکنون تعداد این زن ها به یک میلیون نفر رسیده باشد، در این زمینه این زن ها چه راهکاری برای اینکه به گناه نیفتند، باید در پیش گیرند؟ آیا باید همه این افراد خودشان را حفظ کنند؟ یا اینکه باید گناه کنند و بسوزند و بسازند؟ ازدواج موقت تنها راه زنان بیوه است و جز ازدواج موقت، راه حلی نیست، منشأ تهاجم فرهنگی در کشور ما از غریزه جنسی است.

 

30/فروردین/91

* رنگ مشکی خوب نیست

سر کلاس باید رنگ معلم شاد باشد. چادر سیاه برای خیابان است. چه گناهی کرده یک دختر می خواهد یک چیزی یاد بگیرد، هفت ساعت سیاه نگاه کند. تخته سیاه را هم سفید کردند، وایت بردش کردند، سبزش کردند، لباس مشکی برای خیابان خوب است. البته نه شادی که چشمک بزند. شاد آرام، شاد دلنواز، رنگ مشکی خوب نیست. رنگ قرمز هم خوب نیست. روایت داریم. ما یک جایی بودیم هر وقت می خواستیم بخندیم این مربی ما می گفت: آقا شما یک ربع دیگر بخند. خب یک ربع دیگر خنده ام نمی گیرد. (خنده حضار) اینکه دست خودم نیست.

 

2- صحبت های حجت الاسلام قرائتی درباره موضوعات دیگر

12/آبان/92

* مگر اذان بلال استاندارد بود

الان صدا و سیما قفل است. 11 تا اذان دارند می گویند فقط همین ها پخش شود. 11، 12 نمی شود. می گوییم چرا؟ می گویند اینها استاندارد است. مگر بلال اذانش استاندارد بود؟ بلال اشهد را نمی توانست درست تلفظ کند می گفت اسهد. می گفتند یا رسول الله اذانش استاندارد نیست. فرمود بگذارید بگوید. بعضی پیرمردها میکروفن مساجد را دست می گیرند ول هم نمی کنند. مگر ارث پدرت است. تازه صداش هم خوش نیست.

 

* من در زندگی 5 کار کردم که موجب جهشم شد

1- گفتم همه می روند برای بزرگ ها حرف می زنند، من برای بچه ها صحبت می کنم؛ 2- دیدیم همه آقا را دعوت می کنند، گفتیم بدون دعوت می رویم در خانه بچه ها صدایشان می کنیم؛ 3- دیدیم همه مردم را می گریانند، گفتیم به جز روز عاشورا و چند روز دیگر مردم را می خندانیم؛ 4- دیدیم می نشینند، ما می رویم کنار تخته سیاه می ایستیم؛ 5- دیدیم محرم و صفر منبر می روند، گفتیم همه طول سال منبر می رویم.

 

* لباس وزنه بردارها را گشاد کنید

به یک مسئول ورزشی گفتیم لباس وزنه بردارها را کمی گشادتر کنید، برگشت گفت این لباس ها استاندارد است. گفتم اسرائیل 60 سال است تمام قوانین بین المللی را نقض می کند، تکان نخورده، آن وقت تو می خواهی دو سانت لباس را گشاد کنی می گویی استاندارد است. بعضی مسئولین ما بی عرضه هستند.

 

* نمی توانم روضه بخوانم

چند سال پیش به روستایی رفتم که روضه بخوانم، نتوانستم، به جای روضه همه به من خندیدند؛ چون یاد نداشتم روضه بخوانم. حتی برای فاتحه پدرم به منبر رفتم و هفت بار به من خندیدند.

 

* مردم می فهمند

خیلی ها پس از نیم ساعت که با آنها حرف بزنید نمازخوان می شوند. مردم حرام زاده نیستند، می فهمند. به قولی کنار حوض خودت 40 تا ماهی وجود دارد، می خواهی از اقیانوس اطلس ماهی بگیری. دانشجویان بسیجی باید پس از اینکه مدرک گرفتند، عبارت اشهد انک قد اقمت الصلاه را نیز یدکش شوند.

 

10/شهریور/93

* با هم بخندیم

من در 34 سال یک شب جمعه برنامه ام را تعطیل نکردم. فکر نمی کنم در هیچ کجای دنیا برنامه ای چنین رکوردی داشته باشد. مردم ما به خنده نیاز دارند. ما قرار نیست مدام به ترک و کاشانی و لر و عرب و عجم گیر بدهیم تا بخندیم. من در برنامه های 34 ساله ام 10 هزار خنده حلال دارم و آنها را سر و سامان داده ام.

 

* لزوم سانسور

ما برای سانسور در قرآن آیه داریم. قرآن به این موضوع اشاره می کند که یکسری چیزهایی را نباید مردم عادی بفهمند چون شر می شود. تلویزیون هم سانسور می کند و هم باید این کار را انجام بدهد. شفاف سازی همیشگی غلط است. مثلا اگر دو سیلو گندم برای مملکت مانده باشد و همه بفهمند که چاقوکشی می شود.

 

7/خرداد/93

* مدرک گرایی آفت جامعه

مدرک گرایی یکی از آفت های مهم در جامعه اسلامی است. چرا همه چیز را در جامعه با مدرک گره می زنیم؟ گرفتن مدرک به ازدواج چه ارتباطی دارد؟ اگر کسی تشنه است، می گوید: آب می خواهم. می گویم: آب می خواهی؟ ان شاءالله بعد از لیسانس به تو آب می دهم! این حرف منطقی است؟ الان تشنه است؛ سن ازدواج بالا رفته و این اتفاق جدی جامعه اسلامی را تهدید می کند. سن ازدواج برای دختران 14 و برای پسران 17 سالگی است. آیا درس خواندن در جامعه اسلامی باید 10 سال ازدواج و عاقبت به خیری جوانان را به عقب بیندازد؟ هر چه ازدواج ها در جامعه دیرتر و با سن های بالاتر انجام شود، گره خوردن و پیوند دختر و پسر با هم کمتر خواهد شد، در نتیجه طلاق ها و بی مهری ها نیز در جامعه گسترش خواهد یافت.

 

22/اسفند/92

* نباید گول کلمه پژوهش را بخوریم

نصف درس های حوزه و دانشگاه که امروز طلبه ها و دانشجویان می خوانند نه تنها واجب نیست بلکه مستحب نیست و به درد نمی خورد. متاسفانه وقتی تصویب شد که در دبیرستان ها درس قرآن تدریس شود، یک درس عربی گذاشتند و بچه ها را درگیر الفاظ کردند و خدا لعنت کند آن دست هایی که درس های عربی و معارف ما را به این راه کشاندند که جوان های ما از قرآن لذت نبرند. نباید گول کلمه پژوهش و حوزه و دانشگاه را بخوریم. علم غیر از اصطلاح است، علمی که به ما نور ندهد و ما را به بندگی خدا نزدیک نکند به درد نمی خورد.

 

25/مهر/92

* به جوان ها زور نکنید

بعضی از جوان ها تا حالا چند مورد آمدند، به من گفتند: حاج آقای قرائتی من به خاطر شما یک سیلی خوردم. گفتم: چرا؟ گفته: من می خواستم آن کانال فوتبال ببینم، پدرم گفت: آن کانال قرائتی را ببینیم. من هی زدم فوتبال، او هی زد قرائتی! آخرش یک سیلی به من زد. من از همه اینهایی که از پدرشان یا پدربزرگ شان کتک خوردند، معذرت می خواهم. آخر این قرائتی تحمیلی درست نیست. اسلام گفته آزادی، حتی اگر آمدی پشت سر این آقا نماز خواندی، رکعت دوم آزادی! قصد فرادا کن برو. اصلا نماز مغرب را خواندی، نماز عشا را آزاد هستی، رها کن برو.

 

اسلام به ما آزادی داده است. اگر ما به حلال ها قناعت کنیم، همه مردم مسلمان می شوند. گیر اینکه بعضی ها اسلام به آنها سنگین است، در همین نماز جمعه دیروز، نماز جمعه گذشته رفتیم، به ما گفتند: بین دو نماز صحبت کن. گفتم: سخنرانی بین دو نماز گروگان گیری است. گفت: فرار می کنند. گفتم: خب فرار کنند. مگر می خواهی مردم را اسیر کنی؟ کم حرف بزن، خوب حرف بزنی فرار نمی کنند، حالا فرار هم کردند، کردند.

 

28/تیر/1391

* ارتفاع هیمالیا به بچه ها ربطی ندارد

ما سه نوع علم داریم؛ علم مفید، علم مضر و علمی که نه مفید است نه مضر. علم مفید علمی است که ارزش دارد، پیغمبری صد سال بمیرد و بعد دوباره زنده شود تا چیزی را بیاموزد. بعضی از علم ها مضر هستند. مثلا خداوند در قرآن می گوید ندانستن بعضی چیزها برای شما بهتر است. مثلا ما اگر در سیلوهای مان گندم نداشته باشیم و به مردم اطلاع رسانی کنیم، همین الان توی نانوایی ها چاقوکشی می شود؛ پس بهتر است نگوییم. بعضی علم ها هم دانستن و ندانستن شان فایده ندارد. مثلا دانستن تعداد اصحاب کهف، اصل آن کاری است که انجام داده اند نه تعدادشان.

 

قرائتی در ادامه با برشمردن مثال هایی برای واضح شدن علم مضر گفت: «مثلا یک نفر به مکه رفته بود و وقتی برگشت به من گفت من در این چند روز هفت متر موز خوردم. انگار او هر موزی که می خورده متر می کرده و در دفتر خاطراتش می نوشته یا خیلی از اطلاعاتی که در کتاب های دانشگاهی و کتاب های مدارس آمده است لغو و بیهوده است. مثلا به بچه های ما چه ربطی دارد که کوه هیمالیا چند متر است. به شما چه، پدرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ مادرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ خودت می خواهی بروی؟ یا اینکه تاریخ سلجوقیان چه ربطی به بچه ما دارد.»

 

29/آبان/90

* نمی توانم مردم را به گریه بیندازم

بسیار دوست دارم که روضه خوان خوبی باشم اما نیستم. همسرم می گوید اگر من بتوانم مردم را بگریانم و حجت الاسلام صدیقی بتواند مردم را بخنداند امام زمان ظهور می کند. در آینده قصد دارم سایتی برای خنده درست کنم. به شدت به اشک روضه ها اعتقاد دارم.