لحظات بد زندگی را چگونه کنترل کنیم (بخش اول)

لحظات بد زندگی را چگونه کنترل کنیم (بخش اول)

آموزش ومشاوره درمورد این که چگونه می توانیم لحظه های بد زندگی مان را در دست کنترل بگیریم. یک پزشک – علیرضا مجیدی: در طول زندگی ممکن است ما با ناملایمات و تنش‌ها و بحران‌هایی روبرو شویم. این استرس‌ها می‌توانند چیزهایی مثل قبول شدن در دانشگاه در یک شهر دور، از دست دادن یک عضو نزدیک خانواده، ورشکستگی مالی، تجربه صحنه‌هایی مثل تصادفات وحشتناک رانندگی و … باشد. هر یک از ما، نسبت به این رویدادها و حوادث‌های واکنش‌های روانی متفاوتی بروز می‌دهیم که از واکنش طبیعی و ملایم تا انواعی که باعث به هم خوردن آرامش و زندگی ما می‌شوند، متفاوت باشند.

 

در این نوشته می‌خواهم در مورد این واکنش‌های روانشناختی برایتان توضیح بدهم و اینکه کی باید نگران شوید و به روانپزشک مراجعه کنید و مثلا یک واکنش طبیعی سوگ و داغدیدگی، چه تفاوتی با اختلال استرس پس از سانحه دارد.

 

تصور کنید که یکی از دوستان یا اعضای خانواده شما مبتلا به سرطانی کشنده شود، آیا فکر کرده‌اید که از نظر روانی چطور باید عمل کنید؟ آیا باید حقیقت را از او پنهان کنید؟ چطور باید حقیقت را به او عرضه کنید؟

 

تصور کنید که یکی از نزدیکان شما مبتلا به بیماری شدید کلیه شود و پزشکان تشخیص بدهند که از این به بعد، این فرد که پیش از این خود را سالم یا تقریبا سالم می‌پنداشته، باید هفته‌ای دو بار دیالیز شود. حالا همین فرد ناگهان واکنش‌های عجیبی از خود بروز می‌دهد، مثلا ادعا می‌کند که پزشکان چیزی نمی‌فهمند و تشخیص آنها را قویا زیر سؤال می‌برد، در این صورت چه باید کرد؟

 

تصور کنید که یک عضو خانواده شما پس از تصادف یا زلزله، دچار دوره‌های کوتاه اما شدید علایم روانی می‌شود، او چه بیماری‌ای دارد و چطور می‌شود به او کمک کرد.

آیا پس از اینکه کسی پدر یا مادر خود را از دست داد، باید او را غرق در داروهای آرام‌بخش کرد و از بیم ناراحتی‌اش، مرگ آن عزیز را به یادش نیاورد یا برعکس باید به پذیرش حادثه، کمک کرد؟

 

در این پست می‌خواهیم در مورد همین موارد صحبت کنیم.

 

واکنش نسبت به تجارب استرس‌‌آمیز را می‌‌توان به انواع: واکنش‌‌های بهنجار نسبت به استرس، اختلال استرس حاد، اختلال استرس پس از سانحه، و اختلالات تطابقی تقسیم کرد.

 

واکنش‌‌های بهنجار نسبت به استرس شامل اضطراب و افسردگی، همراه با مکانیزم‌‌های روانشناختی کاهندۀ پاسخ اولیه به حدود قابل تحمل، ‌‌است. این مکانیزم‌‌ها هم ارادی هستند («تدابیر مقابله‌‌ای») و هم غیرارادی («مکانیزم‌‌های دفاعی»)، چنین پاسخ‌‌هایی را در بیمارانی می‌‌بینیم که از نظر جسمی بیمارند یا تحت عمل جراحی قرار خواهند گرفت و نیز در پاسخ به سایر رخدادهای زندگی.

 

اختلال استرس حاد شبیه پاسخ نرمال نسبت به استرس است اما پاسخ هیجانی شدیدتر و اثرات مقابله‌‌ای و دفاعی آشکارترند و به صورت احساس گسیختگی، کندی هیجانی و اجتناب از یادآورهای رخدادهای استرس‌‌آمیز ظاهر می‌‌گردند.

 

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) پاسخی نابهجار نسبت به رویدادهای فوق‌‌العاده استرس‌‌آمیز، نظیر تصادف شدید یا سانحه‌‌ای طبیعی است. حالت برانگیختگی فوق‌‌العاده گسستگی شدید و کرختی و فروپاشی گذرنده این مکانیزم‌‌ها، به صورت خاطرات مزاحم و رؤیاهای رخدادهای تروماتیک مشاهده می‌‌شود. اختلال استرس پس از سانحه در هر فرد درگیر رخدادهای استرس‌‌آمیز شدید مشابه ظاهر نمی‌‌گردد، اما معلوم نیست چه چیزی مردم را نسبت به این نوع واکنش مستعد می‌‌سازد.

 

اختلالات انطباقی؛ واکنش‌‌های روانشناختی نابهنجار نسبت به شرایط تغییریابنده هستند. اختلال تطابقی ممکن است مثلاً در نتیجۀ جدایی، تولد کودکی معلول، یا ورود به دانشگاه پدید آید. نسبت به این نوع رویدادهای استرس‌‌آمیز، ممکن است شخص با اضطراب و افسردگی و اجتناب و انکار، نظیر سایر موارد استرس‌‌آمیز پاسخ دهد.