آموزش بازی‌ های قدیمی و سنتی ایرانی ها (1)

آموزش بازی‌ های قدیمی و سنتی ایرانی ها (1)

بازی های امروز بیشتر جنبه انفرادی دارد و از تحرک بسیار کمی برخوردار میباشد که خود این دچار بسیار از مشکلات در کودک و جوان امروزی می شود.

 

برای یادآوری روش بازی این سرگرمی ها تعدادی از آنها را انتخاب کرده و برایتان توضیح داده ایم. بلکه وسوسه بشوید تا به یاد دوران کودکی آنها را با دوستان خود دوباره تکرار کنید.

 

 

آموزش بازی‌ های قدیمی و سنتی ایرانی ها (1)

بازی محلی والیبال کتکی

 



افراد بازی: حداقل 6 نفر

 

در این بازی همه حلقه میزنند و یک نفر بازی را شروع می کند. همه بازیکنان باید به هم باس (والیبال) بدهند. در این بین اگر کسی توپ را بد انداخت یا خیلی دور انداخت باید برود و وسط حلقه بنشیند.

 

بقیه که در حال پاس‌کاری به یکدیگر هستند، می توانند فردی که وسط نشسته را بزنند. اما اگر توپ به شخص وسط نخورد فرد پرتاب کننده هم باید برود و در وسط زمین بنشیند.

 

اگر شخصی که در وسط حلقه نشسته است بتواند بدون جابه‌جایی توپ را بگیرد باید جای خود را با آخرین نفری که دور حلقه بوده است عوض کند.

 

بازی زمانی تمام می شود که فقط یک نفر دور حلقه بماند.

 


گرگم و بره می برم

 



تعداد بازیکن: 8 الی 15 نفر

 

ابتدا بازیکنان، دور هم جمع می شوند و از میان خود یکی را به عنوان گرگ و یکی را به عنوان گوسفند تعیین می کنند. بقیه به عنوان بره پشت سر گوسفند، در حالی که دو دستی از کمر یکدیگر را گرفته اند، تشکیل یک ستون مرتب را می دهند. گرگ در مقابل گوسفند، به طور روبرو، ایستاده است. بازی با خواندن عبارت زیر، هم‌زمان با انجام حرکات موزون مربوط به عبارت اجرا می شود.

 

بره ها: ننه من گرسنمه (هماهنگ و همصدا)

 

گوسفند: صدا نکن، گرگ اومده (با حالت هیس)

 

گرگ: گرگم و بره می برم (با دستهای باز)

 

گوسفند: تا جون دارم نمیذارم (با زدن دست بر سینه)

 

گرگ: چنگال من تیزتره (با پنجه کردن دست ها)

 

گوسفند: دنبه ی من لذیذتره (با لرزاندن دست ها)

 

گرگ: بابام میگه دنبه بیار (با اشاره به پشت)

 

گوسفند: دنبه ندم چی می کنی؟ (با دستهای گره کرده؟)

 

گرگ: خورد و خمیرت می کنم دنبه به جونت می کنم!

 

جست و خیز کنان جواب می دهد و حمله را شروع می کند، در این حال گوسفند جان خود و بره هایش را در خطر می بیند، دست‌هایش را به شکل صلیب باز می کند و با حرکت به چپ و راست که عنوان دفاع را دارد، بدون اینکه گرگ را بگیرد از بره هایش محافظت می کند و می گوید: خونه خاله کدوم وره؟

 

و همچنین تمامی بره ها برای حفظ ردیف ستون به تبعیت از او، در حالی که پشتا پشت به این سوی و آن سوی می روند جواب می دهند؛ خونه خاله از این وره، از این وره و از اون وره … از اون وره … و گرگ همچنان سعی در گرفتن دست‌کم یکی از بره ها دارد و مشخص است بره ای که تنبلی کند و از ستون خارج شود، با لمس دست گرگ، به دام می افتد و اسیر می شود و در کنار محوطه بازی را تماشا می کند.

 

دوباره بازی با عبارت: ننه من گرسنمه شروع و تا اسیر شدن یکی از بره ها ادامه می یابد و همین طور بازی تکرار می شود تا تمامی بره ها اسیر شوند و یک دور بازی تمام شود، در دور بعدی جای و نقش گرگ و گوسفند عوض می شود.

 

 در بعضی مناطق، اجرای این بازی به اشکال متفاوت صورت می گیرد، مثلاً در مراغه بدین گونه است که گرگ فقط نفر آخر ستون را می تواند با دست لمس کند و بعد جای و نقش او و گرگ و گوسفند عوض می شود و یا در جایی دیگر، بره ای که اسیر شد، دوشادوش گرگ در شکار بره فعالیت می کند.


 

کلاغ پر

يك نفر به انتخاب ديگران اوستا (يا اوسا) مي شود و همه به شكل دايره در كنار هم مي نشينند و انگشت هاي اشاره خود را روي نقطه اي در كنار هم قرار مي دهند.

 

 وقتي اوستا مي گويد: «اوستابدوش» انگشت خود را به شكل مستقيم عقب مي كشد و بقيه هم اين كار را انجام مي دهند. اگر اوستا از روي عمد بگويد: «زن اوستاندوش» و كسي انگشت خود را عقب بكشد بازنده حساب مي شود و طبق قرار بازيكنان تنبيه مي شود. اين بازي دقت و سرعت عمل را بالا مي برد.

 

 


 

صندلی بازی

تعداد بازیکنان: ۴ نفر به بالا

 

 ابزار بازی: تعدادی صندلی (یکی کمتر از تعداد شرکت کنندگان)

 

در این بازی همه بازیکنان در یک گروه قرار می گیرند. قبل از آغاز بازی یک داور از بین خودشان انتخاب می کنند و داور تعداد بازیکنان را می شمارد و به طور مثال اگر ۷ نفر باشند، تعداد ۶ صندلی را به گونه ای منظم و در یک ردیف می چیند و بازیکنان جلوی صندلی ها به صف می ایستند.

 

 با پخش موسیقی، افراد دویدن و چرخیدن به دور صندلی ها را آغاز می کنند. این چرخش هم چنان ادامه می یابد تا این که داور در یک زمان مناسب موسیقی را قطع می کند. در این مرحله، بازیکنان باید به سرعت روی صندلی ها بنشینند.

 

با نشستن بازیکنان و با توجه به تعداد صندلی ها، یک نفر، صندلی برای نشستن پیدا نمی کند و باید از بازی خارج شود و در ضمن برای دور بعد یک صندلی را نیز کم می کنند.

 

این بازی با ۶ نفر باقی مانده و با سوت داور یا صدای موسیقی ادامه می یابد و دوباره به دور صندلی ها می چرخند. این چرخیدن و نشستن ادامه دارد تا جایی که دو بازیکن با یک صندلی باقی می ماند.

 

در دور آخر با صدای سوت داور، هر کدام از بازیکنان، موفق شود روی صندلی بنشیند، به عنوان برنده بازی معرفی می شود.

 


 

طناب بازی

 



تعداد بازیکنان: ۵ نفر به بالا

 

ابزار بازی: یک ریسه طناب به طول تقریبی ۲ متر (با افزایش تعداد بازیکنان طول طناب افزایش می یابد) که به سر آن چیزی نظیر یک توپ می بندند.

 

در این بازی، همه بازیکنان در وسط میدان می ایستند و از بین خودشان، یکی را انتخاب می کنند. نفر برگزیده در وسط میدان می ایستد و طنابی به طول ۲ متر را در دست می گیرد و برای سنگین شدن طناب به سر رها شده طناب چیزی را می بندند که به راحتی بتوان آن را به دور سر چرخاند.

 

 فرد برگزیده، طناب را به شکل دورانی روی زمین می چرخاند و بازیکنان در فاصله یک تا یک و نیم متری بازیکن می ایستند و هر گاه طناب به بازیکنان نزدیک شود، بازیکنان باید از روی طناب بپرند تا طناب به پایشان برخورد نکند. چرخش طناب و پریدن بازیکنان هم چنان ادامه پیدا می کند تا زمانی که طناب به پای یکی از بازیکنان برخورد کند.

 

 در این صورت بازیکن می سوزد و باید جایش را با بازیکن طناب به دست عوض کند و طناب را به دستش بگیرد و کار چرخاندن را آغاز کند. بازی تا زمان دلخواه ادامه پیدا می کند.

 

 

 


یک گل دو گل

 



تعداد بازیکن: بیشتر از دو نفر (۲ تا ۱۰)

 

ابزار بازی: ۵ سنگ گرد که کمی بزرگ تر از فندق باشد

 

ابتدا با جفت یا تک آمدن، آغاز کننده بازی را مشخص می کنند، به این گونه که یکی از بازیکنان سنگ ها را در مشت می گیرد تا دیگری بگوید زوج است یا فرد این بازی چندین مرحله دارد و بازیکن با اجرای موفق هر مرحله، به مرحله دیگر راه می یابد، ولی اگر در هر مرحله مرتکب اشتباه شود، می بازد و باید بازی را به نفر بعدی واگذار کند.

 

مرحله اول (قل اول): پنج سنگ را به گونه ای که جدا از هم باشد روی زمین پخش می کنند، آغاز کننده بازی یکی از سنگ ها را بر می دارد و به بالا می اندازد و در فاصله زمانی پایین آمدن سنگ، یکی از سنگ های روی زمین را بر می دارد و با همان دست، سنگ بالا انداخته را که در حال سقوط است می گیرد و به همین شیوه همه سنگ ها را بر می دارد.

 

مرحله دوم (دو قل): ۵ سنگ را به گونه ای که دو به دو قرار بگیرد، روی زمین پخش می کند؛ یکی را برمی دارد و به بالا می اندازد و سنگ ها را دوتایی از روی زمین بر می دارد.

 

مرحله سوم (سه قل): مانند مراحل مذکور است؛ با این تفاوت که چهار سنگ روی زمین را باید در دو حرکت یک تایی و سه تایی بردارد.

 

مرحله چهارم: یک سنگ را به هوا می اندازد و چهار سنگ را با هم از روی زمین بر می دارد و سنگ معلق در هوا را می گیرد.

 

مرحله پنجم (قرتک): یک سنگ را به هوا می اندازد، در حالی که چهار سنگ دیگر در مشت است انگشت سبابه را به زمین می کشد، بعد سنگ را در هوا می گیرد.

 

مرحله ششم: بازیکن سنگ ها را پخش می کند یکی را بر می دارد و بالا می اندازد، در فاصله بازگشت، یکی از سنگ های روی زمین را بر می دارد و سنگ هوا را می گیرد و با یک پرتاب دیگر، سنگی را که از روی زمین بر می دارد با یکی از سنگ ها عوض می کند و به همین روش، مرحله را با تعویض تمامی سنگ ها به پایان می رساند.

 

مرحله هفتم: در این مرحله، بازیکن بعد از ریختن سنگ ها روی زمین، دست چپ را در یک طرف آن ها به شکل عمودی بر زمین می گذارد و دیواری درست می کند.

 

با دست راست یکی را بعد از برداشتن به طرف بالا می اندازد و دو بار می گیرد و دراین فاصله باید یکی از سنگ ها را بردارد و آن سوی دیوار بگذارد و این حرکت را برای تمامی سنگ ها اجرا کند.

 

مرحله هشتم: در این مرحله، بازیکن سنگ ها را یک جا به طرف بالا می اندازد و در فاصله بازگشت آن ها، به سرعت دست ها را به هم می چسباند و با دو کف دست، سنگ ها را می گیرد. دوباره آن ها را در همان حالت با دو دست به طرف بالا می اندازد و در این فاصله دست ها را وارونه می کند و از ناحیه انگشت سبابه به هم می چسباند و آن ها را با پشت دست هایش می گیرد و سپس سنگ ها را به بالا پرتاب می کند و با کف دو دست می گیرد. افتادن حتی یک سنگ موجب سوختن است و هر کدام از بازیکنان که این مراحل را بدون اشتباه بگذرانند، برنده بازی معرفی می شوند و اگر در هر مرحله بسوزند، باید بازیکن حریف بازی را ادامه بدهد.

 

مرحله آخر: مرحله تنبیه است و دو بازیکن رو به روی هم می نشینند؛ بازنده کف دستش را به زمین می چسباند و نفر برنده سنگ ها را یکی یکی با اسامی تنبیه ها مانند: «نوازش و برداشتن عسل از کندو» پشت دست او می چسباند، سپس باید با یک حرکت همه سنگ ها را به سوی بالا بیندازد و با کف دست بگیرد، اگر توانست همه را بگیرد تنبیهی متوجه او نیست اما اگر سنگی روی زمین بیفتد به تعداد سنگ های افتاده برای او جریمه تعیین می کنند.

 

 


هُپ هُپ

تعداد بازیکنان: ۳ نفر به بالا

 

در این بازی، ابتدا یک نفر از افراد را به عنوان استاد انتخاب می کنند. استاد یک عدد را انتخاب می کند، به طور مثال عدد ۵ را انتخاب می کند (انتخاب عدد اختیاری است.)

 

 بقیه افراد به شکل دایره وار می نشینند و استاد، یکی از افراد را انتخاب می کند. آن فرد باید از عدد یک شروع کند، یعنی او باید شماره یک بگوید، بعد به ترتیب، نفر دوم عدد دو، نفر سوم عدد سه و نفر چهارم عدد چهار را باید بگوید. در این جا نفر پنجم باید بسیار حواسش جمع باشد و به جای عدد ۵ کلمه «هپ» را بگوید.

 

 چون عدد ۵ را استاد انتخاب کرده بود به همین روش نفرات شش، هفت و … باید اعداد مربوط به خود را بگویند.

 

 وقتی عدد ۱۰ می رسد باز باید کلمه «هپ» گفته شود. به همین ترتیب به جای مضارب عدد ۵ باید کلمه «هپ» را بگویند.

 

این عدد شماری به شکل دوره ای ادامه پیدا می کند. کسانی که به اشتباه به جای کلمه «هپ» عدد بگویند یا کلمه «هپ» را به جای عددی غیر از مضارب ۵ بگویند، می سوزند و از بازی خارج می شوند.

 

بازی تا زمانی ادامه پیدا می کند که تنها یک نفر باقی بماند. آخرین نفر باقی مانده در دایره بازی به عنوان برنده شناخته می شود.

 

 


قایم باشک

 



تعداد بازیکنان: ۴ نفر به بالا

 

این بازی در محیطی باز در حالی که مکان هایی برای مخفی شدن وجود دارد (به دو روش گرفتن و دیدن) انجام می گیرد. ما در این جا به نوع گرفتن یا لمس کردن می پردازیم.

 

در آغاز بازی یک نفر از بچه ها با روش قرعه کشی به عنوان گرگ انتخاب می شود. او کنار دیوار چشمش را می بندد، بقیه بازیکنان هر کدام در جایی پنهان می شوند و شخصی که چشمش را بسته است تا شماره ۲۰ می شمارد و بعد چشمانش را باز می کند و دنبال افرادی که مخفی شده اند، می رود و اگر بتواند یکی از بچه ها را پیدا کند و دستش را به بازیکن بزند، برنده می شود.

 

 آن شخص باید جای گرگ را بگیرد و چشم ببندد، ولی اگر نتواند بچه ها را پیدا کند و بچه ها خودشان را به جایگاه نشانه برسانند، شخص گرگ شده دوباره باید چشم ببندد و بازی دوباره آغاز شود. این بازی تا خسته شدن گروه ادامه دارد.

 

 شخصی که چشمش را بسته است به جای شمارش از یک تا بیست می تواند از این شعر زیر نیز استفاده کند: «ده، بیست، سی، چهل، پنجاه، شصت، هفتاد، هشتاد، نود، صد، حالا که رسید به صدتا، ما می گوییم سیصدتا، هاجر خانم حاضر باش من اومدم به کنکاش، دستمال آبی بردار، پر از گلابی آبدار.»

 

 

منبع :bartarinha.ir