ازطرف دیگر، تغییرات سریع جسمانی نوجوان سبب میشود تا احساس نامتناسب بودن نماید. این تغییرات فیزیكی منجر به اختلال تصویر فرد از خود (self image) میشود. این تصویرذهنی با تصویری كه فرد ازخود در آئینه میبیند متفاوت است وشامل درك فرد از وضعیت جسمانی خود میباشد.
بنابراین، تحول بلوغ و نوجوانی، تصویرذهنی نوجوان از جسم و هویت شخصی اش را تهدید میكند. نوجوان، در نظر گرفتن تجربیات گذشته وقبول تحولات بلوغ، هویت خویش را از نو بازسازی میكند. حتی مخالفت وستیز نوجوان باوالدین و عصیان دربرابر ارزشها و قدرتها ودخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت وجدا نمودن هویت خویش از سایرین است.
این عوامل یعنی اغتشاش نقش و نیاز به ایفای نقش به عنوان یك فرد بالغ،اختلال در تصویر فرد از خود و نیاز به پذیرفته شدن از طرف دوستان و استقلال،نوجوان را به رفتارهائی مانند سیگار كشیدن یاسوءمصرف مواد دیگر سوق میدهد.
استراتژیهایی كه اطلاعات،نگرشها و رفتار كودكان و نوجوانان در مورد مواد و مهارتهای تطابقی و اجتمای و نیازهای آنان را مورد هدف قرار میدهند، درحقیقت شایع ترین روشهای پیشگیری هستند.
الف ـ دادن اطلاعات در مورد مضرات مصرف مواد:
این برنامه براین باور استوار است كه مصرف مواد به دلیل فقدان آگاهی صحیح از زیانهای مصرف مواد صورت میگیرد. اگر چه مطالعات نشان داده اند كه استفاده از این روش به تنهائی تاثیر چندانی دركاهش اعتیاد ندارد، با این حال میبایست همواره به عنوان یكی از ( راههای اصلی مداخله دربرنامههای جامع پیشگیری، مورد استفاده قرار گیرد.)
ب ـ تاثیر برارزشها و نگرشها ( تغییر نگرشهای مثبت و تثبیت نگرشهای منفی نسبت به مصرف مواد مخدر:
نگرشها (attitudes) عبارتند از باورهای فرد درمورد نتیجه و عاقبت هركار و ارزشی كه فرد برای این نتیجه قائل است. نگرشها دلایل منطقی بروز رفتارهای هر فرد خاص میباشند. بدیهی است كه قبل از شروع فعالیتهای پیشگیری، مطالعه وشناخت باورها و نورمهای هراجتماع اهمیت بسیاری دارد. مطالعات ثابت كرده اند كه افرادی كه نسبت به مواد نگرشها و باورهای مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیشتر از كسانی است كه نگرشهای خنثی یا منفی دارند. لیكن تغییر یاایجاد نگرشهائی كه به طور طولانی باقی بمانند كارآسانی نیست. تقویت نگرشهای منفی یا تغییرنگرشها از خنثی به منفی آسانتر از تغییرنگرش مثبت به منفی است.
متاسفانه اغلب برنامههای آگاه سازی از مدارس شروع میشوند درحالی كه كودكان را باید از سنین كوچكتر كه هنوز باورهایشان به طور كامل شكل نگرفته است مورد هدف قرا داد. نگرشها و ارزشهائی كه برپیشگیری از سوء مصرف مواد موثرند عبارتند از:
ـ ارزشهای مذهبی
ـ اولویت دادن به ارزشهای اجتماعی (Social values) به جای ارزشهای شخصی و فردی (personal values)
ـ ارزش حس مسئولیت فردی
ـ ارزش سلامت فردی
ـ هرمصرفی ممكن است منجر به اعتیاد شود.
ـ عادی نبودن مصرف مواد
ـ استفاده از ارزش دادن نوجوانان به ظاهر خود و پذیرفته شدن از طرف دیگران
ـ قابل اعتماد نبودن افراد معتاد
پ ـ آموزش مهارتهای اجتماعی و تطابق با استرسها
پ ـ آموزش مهارتهای اجتماعی و تطابق با استرسها
مهارتهای اجتماعی یعنی «توانائی انطباق كافی در روابط بین فردی». این روش برتئوری یادگیری اجتماعی (social learning Theory) استوار است. براساس این تئوری، یادگیری اجتماعی باتقویتهای مثبت و منفی كه فرد در نتیجة رفتار خود كسب میكند و مشاهدة رفتار دیگران و عواقب آن شكل میگیرد. به تدریج فرد توانائی پیش بینی عواقب رفتار خود و نگرش دیگران را در مورد رفتار خود كسب مینماید. این توانائی موجب تنظیم رفتار و درونی كردن تشویقها و تنبیهها و درنتیجه تغییر آن میشود. مطالعات مختلف نشان داده اند كه آموزش مهارتهای اجتماعی میزان سوء مصرف مواد ورفتارهای وابسته به آن مانند پرخاشگری، انزوا، فرار از مدرسه وخانه و سرقت را كاهش میدهد. برخی از مهارتهای اجتماعی كه كسب آن در پیشگیری از اعتیاد اهمیت دارد عبارتند از:
مهارتهای ارتباطی (Communication skills)، توانائی اظهار نظر (assertiveness) توانائی مخالفت ورد كردن (rehearsal and resistance skills).
بهترین روش برای آموزش مهارتهای اجتماعی استفاده ازتكنیك modeling میباشد كه مبتنی بر تئوری یادگیری اجتماعی است.
ت ـ آموزش مقاومت در مقابل فشارهای دوستان:
ارتباط و دوستی با همسالانی كه مبتلا به سوئ مصرف مواد هستند،عامل مستعد كنندة قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد میباشد. طبق نتایج حاصل از تحقیقات در بیش از 60 درصد موارد،اولین مصرف باتعارف دوستان و همسالان صورت میگیرد. به خصوص همسالان درشروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثرند. برای خنثی نمودن تاثیرنگرشها و فشارهای دوستان، از آموزش مقاومت در مقابل فشار دوستان استفاده میشود. درحال حاضر،استفاده از این روش بسیار متداول شده است، وهمراه با روش ایجاد نگرش منفی نسبت به مواد به كار میرود. مطالعات نشان داده اند كه استفادة همزمان از این دو روش میزان بروز سوء مصرف مواد را كاهش داده و سن اولین مصرف را نیز به تاخیر میاندازد. با این روش، به كودكان و نوجوانان میآموزیم كه چگونه و با چه پاسخهایا رفتارهائی خود را از موقعیتهای ناراحت كننده ای كه در اثر فشار دیگران به وجود میآید،رها نمایند.
ث ـ شناسائی افراد در معرض خطر و اقدامات لازم:
عوامل شخصیتی مختلفی بامصرف مواد در نوجوانان ارتباط دارند. از این میان، بروز برخی از صفات بیشتر نشان دهندة احتمال اعتیاد فرد در آینده هستند وبه طور كلی فردی را تصویر میكشد كه با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی (مانند خانواده، مدرسه، مذهب) پیوندی ندارد. این صفات عبارتنداز: كمبود اعتماد به نفس،طغیان گری،عدم پذیرش ارزشهای سنتی، تمایل شدید به كسب هیجان،تمایل شدید به انحراف،مقاومت درمقابل قدرت، نیاز به شدید استقلال، احساس عدم كنترل بر زندگی خود. علاوه برموارد فوق شواهد مختلفی از استعداد ارثی ابتلا به اعتیاد وجود دارد.
برخی از اوقات فرد هنگام روبرو شدن با استرسهای گوناگون درمعرض خطر قرار میگیرند.
انواع استرسها عبارتند از :
ـ حوادث مهم زندگی
ـ مشكلات روزمره
ج ـ ارضای نیازهای اجتماعی و روانی نوجوانان
چ- الگوبخشی و آموزش از طریق همسالان