درك این كه خدای تعالی شاهد اعمال و رفتار ماست خود شیوهای است. شهادت به معنای حضور است و با توجه به آن، نظام هستی، دستگاه شاهد و مشهود است. «اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللهَ یَرَی.» آیا او نمیداند كه خداوند او را میبیند.
|
شیوههای شناختی و معرفتی
در این نوشتار تلاش بر این است كه یا به ایجاد علم ومعرفت1 در مربی پرداخته و یا این كه شناخت و بینش او را تصحیح كرده و آن را پایدار سازیم.
اعطای بینش:
در این بخش بر آنیم تا كه بینش متربّی را مورد توجه قرار دهیم، اگر او بینشی ندارد او را دیدی مستقیم و جهت دار داده تا بتواند طی طریق كند، و اگر بینش و دید او انحرافی و غلط است آن را اصلاح کرده و رو به صلاح و سداد جهت دهیم. این روش اعطای بینش را در چند فرعی كه به دنبال خواهد آمد به بررسی خواهیم گذارد.
الف. روش اعطای بینش در مورد نظام هستی:
باید قبل از هرچه مربّی به اصول بنگرد تا که بتواند در آن پایه های فکری متربّی را در راستای دانشی صحیح استقرار بخشد. از این رو قدری به سنن الهی درباره انسان در این باب می نگریم تا که راه گشای جدی برای مربّی و متربّی باشد.
1. او عامل محرکه عالم:
توجه به این که نظام هستی عالم تنها به دست آن یگانه¬ای است كه هیچ شریک و انبازی ندارد. چنان که خود فرمود: «كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأنٍ.»2 هر روز او به کاری است. چرا که او فعال علیالاطلاقی است كه لحظه ای از كار نایستاده و به کار است.
2. او روزی دهنده:
دیگر این كه همه چیز و از جمله روزی و ارزاق همه گان به دست اوست. پس از این که درباره هدف خلقت صحبت کرده و فرموده «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ.» ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای عبادت؛ بحث از روزی را مطرح فرموده: «مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ.» ما از انسان توقّع روزی نداریم. چرا که «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» البته خداوند خودش روزی دهنده صاحب نیرو و متین است.
3. انسان خود عامل تنگی روزی:
پاسخ این سؤال را که چه عاملی روزی انسان را محدود می سازد؟ را در صریح کلام الهی می یابیم که فرمود: «فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ، فَیَقُولُ رَبّی أَكْرَمَنِ،… فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبّی اَهانَنِ»اگر او (انسان) را گرامی داشته و نعمتش دهد میپندارد كه او گرامی است (یعنی خود را كسی دانسته) … و اگر روزی او را تنگ گیرد، میگوید پروردگارم مرا اهانت كرد. نه این نیست، عامل تنگی روزی، رفتار و كردار خود انسان است، «كَلّا، بَلْ لاتُكْرِمُونَ الْیَتیمَ.»3 نه، هرگز چنین نیست. او یتیم را اكرام نمیكند كه به این روز افتاده است و به دیگر سخن فرمود: «وَ لَوْ بَسَطَ اللهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فی الْاَرْضِ.»اگر خداوند رزق بندگانش را توسعه دهد آن ها روی زمین ستم را پیشه خود میكنند. شاید چون «إِنَّ الإِنْسانَ لَیَطْغی. أَنْ رَءاهُ اسْتَغْنَی.» انسان چون دید كه بینیاز شد، البتّه راه طغیان و سركشی را پیش خواهد گرفت. این مشکل نوع انسان است که در حالت بی نیازی به سرکشی و طغیان روی آورد. پس به هوش باش که خطا نکنی!
نتیجه:
وقتی انسان مؤمن، باور داشته باشد روزی او به دست خداوند متعال است، پس به دعا و ثنای او بر خواهد داشت. درباره علت این دست به دعا بلند کردن و نتایج حاصله اش حضرت امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إِنَّ اللهَ جَعَلَ أَرْزاقَ المُؤْمِنینَ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُونَ، وَ ذالِكَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذا لَمْ یَعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ كَثُرَ دُعائَهُ.» به درستی كه خداوند روزی مؤمنان را بیگمان و از محل نامعلومی برآورده میسازد. چرا كه اگر بنده نداند كه از كدام سوی روزیش فراهم آمده، پس فراوان به دعا و خواندن او خواهد پرداخت.
ب: اصل تحول باطن:
برای اینكه تحولی درونی برای متربّی حاصل آید شهادت و درك حضور الهی از امور دارای اهمیتی است كه در این جا به تعریف، اهمیت آثار و شاهدان اعمال خواهیم پرداخت.
تعریف شهادت:
درك این كه خدای تعالی شاهد اعمال و رفتار ماست خود شیوهای است. شهادت به معنای حضور است و با توجه به آن، نظام هستی، دستگاه شاهد و مشهود است. «اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللهَ یَرَی.»4 آیا او نمیداند كه خداوند او را میبیند. بیشك، اگر او درك حضور میكرد اینگونه افسار گسیخته رفتار نمیكرد.
اهمیت:
به طور كلی درك علم و نظارت خداوند متعال در رفتار آدمی تأثیری به سزا خواهد داشت. آری، گاه حالت تشویق و گاه حالت بازدارندگی در اعمال و رفتار خواهد داشت، از آن گذشته، بارقه امید را بر دل شخص متربّی ساری و جاری خواهد كرد.
آثار درك شهود:
اگر كسی درك شهود الهی كند و خود را در منظر و مرآی او بیند از بركاتی ویژه بهره مند خواهد شد كه برخی عبارت اند از:
1. كسی كه درك شهود كند در انفاق مال مشكل پیدا نخواهد كرد.
«وَ مَا اَنْفَقْتُمْ مِن نَّفَقَةٍ اَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَاِنَّ اللهَ یَعْلَمُهُ… اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّاهِیَ، وَ اِن تُخْفُوها، وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَكُمْ… وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبیرٌ.»5 از آن چه دارید هر چه انفاق كنید و هر چه را نذر كنید البته خداوند میداند… اگر صدقات را آشكار بپردازید، پس چه خوب است. ولی اگر (انفاق را) مخفی بدارید و به فقراء بپردازید پس آن برای شما بهتر است… و خداوند به آن چه میكنید بینا و آگاه است.
بنابراین، كسی كه درك كند عالم محضر خداوند است نوع رفتار و گفتارش با دیگر انسان ها تفاوتی جدّی خواهد داشت. این است كه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) فرمودند: عالم محضر خدا است، در محضر خدا معصیت نكنید. به واقع این بیان را به شكلی دیگر نیز میتوان داشت كه عالم محضر خداست، كسی كه درك حضور او كند، گناه نخواهد كرد.
2. انسانها را از گناه باز میدارد:
وقتی كسی درك حضور الهی كرد بیشك، خود را در برابر دیدگان او به گناه آلوده نخواهد كرد. امام صادق (علیهالسلام) به اسحاق بن عمّار فرمودند: «خَفِ اللهَ كَاَنَّكَ تَراهُ، وَ اِنْ كُنْتَ لاتَراهُ فَاِنَّهُ یُراكَ، فَان كُنْتَ تَری اَنَّهُ لایَراكَ فَقَدْ كَفَرْتَ. وَ اِنْ كُنْتَ تَعلَمُ اَنَّهُ یَراكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیَهِ، فَقدْ جَعَلْتَهُ مِنْ اهْوَنِ النّاظِرینَ عَلیْكَ.»6 اسحاق بن عمار گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از خداوند بترس كه گویا ترا میبیند، آری، اگر تو او را نمیبینی او ترا میبیند. اگر اینگونه فكر كنی كه او تو را نمیبیند پس تو كافر شدهای و اگر بدانی كه او ترا میبیند و در برابر او معصیت كنی پس او را از خوارترین بینندگان پنداشتهای. «وَ كَفی بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبیراً بَصِیراً.»7 همین كه خداوند گناهان بندگان را میبیند و به آن آگاهی دارد برای بندگان او كافی است كه قدری دست نگه داشته و به هر كار دست نزنند.
3. كنترل عملی:
در كلام وحی آمده: «قُلِ اعْمَلُواْ، فَسَیَری اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ.»8 پیامبرم! به آن ها بگو: هر چه میخواهید انجام دهید ولی بدانید كه به زودی خدا و رسول او عمل شما را میبینند. اگر متربّی توجه كرد كه او و اعمال او در مرآ و منظر خداوند بزرگ و رسول اوست چگونه رفتاری خواهد داشت؟
4. حیا از او:
اگر درك حضور كنی از او حیا كرده و مرتكب اشتباه و خطا نخواهی شد، حتی شهوات خود را كنترل خواهی كرد. در تفسیر علی بن ابراهیم از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده كه در تفسیر آیه «وَ لَقَدْ هَمَّت بِهِ هَمَّ وَ بِهَا»9 آمده كه زلیخا از شرم روی بت را پوشانید. یوسف گفت: «فَاَنْتَ تَسْتَحْیینَ مِنْ صَنَمِ لایَسْمَعُ وَ لایُبْصِرُ! و لا اَسْتَحْیی اَنَا مِنْ رَبّی»10 پس، تو از بتی كه نمیشنود و نمیبیند حیا میكنی! ولی من از پروردگارم حیاء نكنم!؟ متربّی نیز اگر درك حضور كند به اندازه ادراك خود و ارزشی كه برای شاهد قائل است از او حیا كرده و حریم نگهخواهد داشت.
5. نگهداری چشم:
حضرت امام علی (علیهالسلام) فرمود: كسی به چیزی چون حفظ چشم به عصمت و پاكی نرسید. چرا كه چشم از محارم الهی، نگه داری نمیكند، مگر این كه با دل، مشاهده عظمت و جلال الهی كند.4 این پرسش را بارها از جوانان داشته ایم که چگونه چشم را نگه داریم؟ در پاسخ ای نسوال این گونه آمده است كه: «سُئِلَ اَمیرُالْمُؤْمِنین عَلِیَ بنِ اَبی طالِبٍ علیهالسّلام بِما یُسْتَعانُ عَلی غَمْضِ الْبَصَرِ؟ فَقالَ: بِالْخُمُودِ تَحْتِ سُلْطانِ الْمُطَّلِعِ عَلی سِرِّكَ.»11 از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سؤال شد برای این كه چشم خود را نگهداریم از چه چیز كمك بگیریم؟ امام فرمودند: به احساس خاموشی تحت قدرت سلطانی كه بر سرّ و نهان تو آگاه است.
6. میل به حق:
بیشك، درك شهود الهی كنترل انسان را نسبت به برخوردهای خویش بیشتر خواهد كرد، عقاید انسان را تصحیح كرده و شخص متربّی كه خود را در محضر او بیند هرچیز را به زبان نخواهد آورد. «اِنَّ الَّذینَ یُلْحِدُونَ فِی آیتِنَا لایَخْفُونَ عَلَیْنَآ، اَفَمَنْ یُلْقی فِی النَّارِ خَیْرٌ اَم مَّن یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ، اِعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ، اِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ.»12 كسانی كه در آیات ما ملحد و كافر شدند (بدانند كه) از ما مخفی نیستند، پس آیا كسانی كه در آتش میافتند بهترند؟ یا كسانی كه روز قیامت بیایند در حالی كه ایمان آوردهاند؟ هرچه بخواهید بكنید، البته او به هرچه انجام دهید بینا است.
شاهدان اعمال:
برای اعمال همه بندگان شاهدانی است كه در قیامت آن ها نیز به شهادت بر علیه انسان قیام خواهند كرد. در این جا معرفی و توجّه به آن شواهد که هرکدام به تنهایی برای اقامه برهان کافی هستند خالی از لطف نیست.
1. خدای تعالی:
خداوند شاهد اعمال بندگان است. «اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللهَ یَرْی؟!»13 آیا او نمیداند خداوند او را میبیند؟! چنان كه در آیات فراوانی به آن اشاره شده است.14
2. رسول خدا:
خداوند متعال گاه رسول خود را به عنوان شاهد اعمال بیان فرموده است: «قُلِ! اعْمَلُوا فَسَیَری اللهُ عَمَلَكُم وَ رَسُولُهُ.»15بگو! هر چه كنید خداوند و رسولش آن را میبینند، و یا «اِنّا اَرْسَلْنا اِلَیْكُم رَسُولاً شاهِداً عَلَیْكُم.»16 و البته ما رسولی را به سوی شما فرستادیم تا كه او شاهد بر شما باشد. و نیز «اِنّا اَرْسَلْناك شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً.»17 ما (ای رسول) شما را شاهد و بشارت دهنده و انذاركننده فرستادهایم.
3. امام عصر ارواحنا فداه:
امام هر عصر و زمانی نیز شاهد اعمال بندگان الهی است. «وَ كُلَّ شَیءٍ اَحْصَیْناهُ فی اِمامٍ مُبینٍ.»18 ما هر چیز را نزد امامی آشكار به شمارش نهادهایم. در حالی كه یكی از آن چیزها اعمال خلق خداست و نیز همان اولین آیه كه پیش از این گذشت: «قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَكُمْ، وَ رَسُولَه، و المؤمِنُونَ.»19پیامبر! بگو عمل كنید ولی به زودی خدا و رسول او و مؤمنین اعمال شما را میبینند. در روایات كلمه مؤمنون، اهلبیت (علیهمالسلام) و امام معصوم (سلام الله علیه) معرفی شدهاند.20
4. دو فرشته گرامی:
دو ملك محترم نزد خداوند اعمال انسان را میبینند و از آن حساببرداری میكنند. «كِراماً كاتِبینَ، یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ.»21دو ملك گرامی، كه (اعمال خوب و بد را) مینویسند، آن ها میدانند كه شما چه میكنید.
5. زمین و زمان:
در بدو امر به نظر میرسد زمین و محیط اطراف ما شعوری ندارند تا كه اعمال این و آن را ببینند، لیكن گذشته از درک امروزی، اینها فردای قیامت به عنوان شاهد اعمال به سخن خواهند آمد. «وَ اَخْرَجَتِ الْاَرْضُ اَثْقالها یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبارَها.»22 روزی فرا میرسد كه (اشیاء) سنگین درون زمین بیرون ریخته شود، در آن روز زمین اخبار خود را بیان خواهد كرد. یكی از خبرها اعمال و رفتار انسانی است كه بر روی زمین انجام گرفته است.
6. اندام و جوارح خود انسان:
اندام انسان در قیامت نیز شهادت میدهد كه شاهد رفتار و اعمال صاحبش بوده است. «یَومَ تَشْهَد عَلَیْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ، وَ اَیْدیهِمْ، وَ اَرْجُلُهُم بِما كانُوا یَعْمَلُونَ.»23 روزی كه زبان ها، دست ها و پاهایشان بر آن چه بهجای آوردهاند شهادت میدهند. «حَتّی اِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ، وَ اَبْصارَهُمْ، وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُونَ، وَ قالُوا: لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا؟ قالُوا: اَنْطَقَنَا اللهُ الَّذی اَنْطَقَ كلَّ شَیءٍ.»24 تا چون همه (دشمنان خداوند) به دوزخ برسند. آن هنگام گوشها و چشمها و پوست بدنها به كردههای خود گواهی دهند و آن ها به اعضای بدن خود گویند چرا بر علیه ما شهادت میدهید؟ آن اعضا در پاسخ گویند ما را به نطق و بیان آورد خدایی كه هرچه را بخواهد به زبان میآورد. «اََلْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی اَفْواهِهِمْ، وَ تُكَلِّمُنَا أیَدِیهِمْ، وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُم بِمَا كانُوا یَكْسِبُونَ.»25 آن روز بر دهانشان مهر مینهیم، دست و پایشان به آن چه خود به دست آوردهاند شهادت خواهد داد.
نتیجه:
نتیجه این بخش از نوشتار را در چند نكته خلاصه خواهیم كرد:
اولاً: در عالم هستی بر اعمال ما شاهدانی هستند.
ثانیاً: متربی درك این شهود كند.
ثالثاً: این شهود محدود به زمان و مكانی نیستند.
رابعاً: با توجه به این شاهدها بر اعمال آیا كسی به خود اجازه اشتباه می دهد؟
——————–
پی نوشت ها:
1. گواین كه بین علم و معرفت تفاوت است، كه اولی آموختن و دومی یافتن است، چنان چه شیخ بهایی (رضوان الله تعالی علیه) در مقام بیان این تفاوت این گونه سرود:
علم رسمی سر بسر قیل است و قال نی از آن كیفیتی حاصل، نه حال
لیكن در این مقام چندان عنایتی به رشد علمی شخص نشان نخواهیم داد.
2. سوره مباركه الرحمن، آیه 29.
3. سوره مبارکه فجر، آیه شریفه 15.
4. سوره مباركه علق، آیه 14.
5. سوره مباركه بقره، آیات 270-271.
6. محمدبن یعقوب، كلینی، اصول كافی، ج 2، ص 2 به نقل از پیام قرآن، ج 4، ص 119.
7. سوره مباركه توبه، آیه 105.
8. سوره مباركه توبه، آیه 105.
9. سوره مباركه یوسف، آیه 24.
10. ر.ك: عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 2 تحت همان آیه سوره یوسف، ص 422.
11. محمد، محمدی ریشهری، میزانالحكمه، ج 10، ص 81.
12. سوره مباركه فصلت، آیه 40.
13. سوره مباركه علق، آیه 14.
14. سوره مباركه علق، آیه 14، توبه 105 و اسراء 17.
15. سوره مباركه توبه، آیه 105.
16. سوره مباركه مزمل، آیه 15.
17. سوره مباركه فتح، آیه 9.
18. سوره مباركه یس، آیه 12.
19. سوره مباركه توبه، آیه 105.
20. عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، روایات تحت آیه 105، سوره توبه.
21. سوره مباركه انفطار، آیات 12-11 .
22. سوره مباركه زلزال، آیات 2 و 3 .
23. سوره مباركه نور، آیه 24 .
24.سوره مباركه فصلت، آیات 21- 20 .
25. سوره مباركه یس، آیه 65.
حجت السلام و المسلمین آقاتهرانی