اس ام اس غمگین و فوق العاده عاشقانه زیبا -2

اس ام اس غمگین و فوق العاده عاشقانه زیبا -2

بسلامتیه تنهایی که خیلی با ارزشه..چون خالی از آدمهای بی ارزشه

*

*

*

تنهایی یعنی‌ : هنوزم دوسش داری . . ولی‌ حق نداری بهش نزدیک بشی‌ ! چون اون دیگه تنها نیست

*

*

*

آرزوی من ماندن اوست اما
خدایا اگر آرزوی او رفتن من است
آرزوی او را برآورده کن
من جز آرزوی او آرزویی ندارم

*

*

*

قرص های پنهانی
سیگارهای پنهانی
بغض های پنهانی
گریه های پنهانی
وبعدپنهان شدن پشت لبخندهای بزرگ
آدمهاراگول زدن مثل آب خوردن است،مردمی ک همیشه عقلشان ب چشمشان بوده است

*

*

*

گاهی وقتها بی دلیل
شاید بی دلیل
بغض تَرَک برمیدارد
احساس ضربه میبیند
غرور خُرد میشود
و دل میشکند
مراقب شکستنی ها باشیم

*

*

*

 

مادربزرگ می گفت : دل هر آدمی دری دارد
می گفت : باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها
می گفت : هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند
می گفت : کلید دل آدم دست خود آدم نیست
می گفت : انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند
بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش
می گفت بلند شو برو بگرد
بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت ؟
ببین کلید قلبت کجاست ؟

*

*

*

به سرخی غروب روزهای پاییزی سوگند
گر ذره ای احساس بود ترا
میفهمیدی فرق من و دیگرانرا
و دیگر نمیگفتی:
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

*

*

*

تمام روز میــــــخندم تمام شب یک دیـــگه م
من از حالم ب این مردم. دروغــــــــــای بدی میگم

*

*

همیشه  ابرها میبارند
اما انسانها  ستاره ها را دوست دارند
چه موجودات عجیبی این همه گریه را
به چشمکی میفروشند

*

*

*

اولش رنج می کشی
یه خورده بیشتر یا یه خورده کمتر
بعد جدایی ها برات عادی می شن
زندگی همینه دیگه
جدایی پشت جدایی
زندگی جمع شدن نیست
جدا شدنه

*

*

*

شده ام شنبه
همه میخواهند از من شروع کنند
ترک کردن را

*

*

*

گاهى
آنکس ک میخندد و میخنداند
میخواهد حواست را ازچشمان گریانش پرت کند

*

*

*

به هر دری که زدم سری شکسته شد
به هرجا که سر زدم دری بسته شد
نه دگر در زنم به سر نه دگر سر زنم به دری
که روح در به درم از سر و در زدن خسته شد

*

*

*

فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم ، گذشتیم و رفتیم
روزگار حافظه خوبی دارد ، هرگز فراموش نمی کند

*

*

*

ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ

*

*

*

کسانی که از خود می رنجانیم
مثل ساعت هایی می مانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند
و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

*

*

*

هیچوقت حال اونی که هست
رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید …

*

*

*

پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند
و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود
پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند
پدر در تمام آینه ها فریاد می زند : حال من خوب است
پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است
پدر ، سایبان لحظه های بارانی
چشمان پدر ، شعری است مردانه
پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار
پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند

*

*

*

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی
فراموش می کنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند