آثار عشق

کسی که عاشق شود تنها محطّ نظر او معشوق اوست و از دیگران غافل و فارق است. در روایت نیز این گونه آمده است: «مَن عَشِقَ شَیئا أعشَی بَصَرَهُ“كسی كه عاشق چیزی شد بینش او کور می شود.
 

اول عشق و ادامه مشکل زای آن:

گرچه دوستان را سخت از وجد عشق گفتن خوشایند آید، اما غفلت مکن که خواجه واله شیراز توجه به شروع سهل و آسان آن داده و پس از آن است که مشگلات فراوانی بر صاحبش فرود می آید:

ألا یَا أیُّهَا السَّاقیِ أدِر کَاسا وَ نَاوِلهَا       که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشگل ها1

آگاه باش ای ساقی! و جام شراب را لبریز کرده و آن را دست به دست بگردان. ای محبوبی که نه تنها عشاقت، بلکه تمامی عالم را دانسته و ندانسته مست جمال خود نموده ای! به عاشقانت عنایت دیگری داشته باش و پی در پی از دیدارت بهره مندشان ساز! والهان راه عشق، آن را در آغاز راه آسان و سهل می پنداشتند و از مشکلاتش بی خبر بودند.

اما اینک از هر چه گذشتن و تنها دوست دیدن است. بی شک، با این دید تند و تیز مشکلات یکی پس از دیگری خود نشان داده و این عاشق که هنوز باور راه نداشت به سختی می افتد. امتحانات الهی یکی یکی او را او را تحت فشار قرار داده و او را آب دیده تر می کند.

اگر او به بالا سوق یافته و صعود کرد، تجلّیات جمالی محبوب یکی پس از دیگری عاشق وصل را احاطه می کند. پس از آن پرده از جمال کثرات زدوده و گشوده خواهد شد. اما پیچیدگی آن و جهت جلالی اش چه خون ها که به دل فریفتگان و دل باختگانش ننموده است. آن ها را اجازه نداده اند که همواره به مشاهده جمال او نائل شوند. از این رو به درخواست آن امام همام (علیه السلام) این گونه به درگاه بی نیاز نیاز آورده است. «إلَهیِ! لاَ تُغلِق علی مُوَحِّدیِکَ أبوَابَ رَحمَتِکَ، وَ لا تَحجُب مُشتَاقِیکَ عَنِ النَّظَرِ إلَیِ جَمیِلِ رُؤیَتِکَ، إلَهِی نَفس أعزَزتَهَا بِتَوحیِدِکَ کَیفَ تُذِلّهَا بِمَهانَهِ هِجرَانِکَ.»2  ای خدا من! درهای رحمتت را به روی اهل تحیدت مبند و مشتاقانت را از مشاهده نیکویت محجوب مگردان. معبودا! چگونه کسی را با توحیدت گرامی داشتی با پستی هحرانت خواد می گردانی!    
 
راه کار گذر از سختی های عشق

حال که عاشقان در این دام افتاده اند چه کنند؟ به که پناه آورند؟ و بَر که دم از التجاء زنند؟ راه سخت است و گذر از آن طاقت فرسا! گرچه دوستان را سخت از وجد عشق گفتن خوشایند آید، اما غفلت مکن که خواجه واله شیراز عشق تنها را ندیده اینک جای در خواست نفحات انس او است. این در خواست را خواجه این گونه آورده است:

خیز تا از درِ می خانه گشادی طلبیم!            بر درِ دوست نشینیم و مرادی طلبیم
زادِ راهِ حرم دوست نداریم، مگر                      به گدائی، ز درِ میکده، زادی طلبیم
3

پس برترین راه برای گشایش توسل و گدائی درگاه اوست.
برای عبور از این عقبه و گذر گاه باید نسیمی از جانب دوست بوزد.  پس از آن، راه شناخته و هموار گردد تا تو خود را در مسیر جریان آن بیندازی و آن گاه طی طریق کنی. از امامت این در خواست را بر گیر و بیاموز: «وَ هَا أنَا مُتَعَرِّض لِنَفَحَاتِ رَوحِکَ، وَ عَطفِکَ، وَ مُنتَجِع غَیثَ جوُدِکَ، وَ لُطفِکَ،… إلَهیِ! مَا بَدَأتُ بِهِ مِن فَضلِکَ، فَتَمِّمهُ؛ وَ مَا وَهَبتَ لیِ مِن کَرَمِکَ، فَلا تَسلُبهُ.»4 و هان! اینک من خود را در معرض نسیم های مهر تو قرار داده ام. و باران لطف تو را خواهانم… ای خدای من! آن چه از فضلت بر من آغاز کردی خود به اتمامش رسان؛ و آن چه از کرم و بزرگواریت عنایت فرمودی از من مگیر!

آثار عشق

1. خود باختگی: کسی که عاشق شود تنها محطّ نظر او معشوق اوست و از دیگران غافل و فارق است. در روایت نیز این گونه آمده است: «مَن عَشِقَ شَیئا أعشَی بَصَرَهُ“كسی كه عاشق چیزی شد بینش او کور می شود.
2. بی توجهی به غیر: و نیز آمده است: ”حُبُّ الشَّیىء یُعمِی وَ یُصِمُّ“محبت به چیزی انسان را كر و كور خواهد كرد.
3. هموار کننده سیر: بسیاری از این نکته غافلند که به توسط محبت و عشق راه های بس سخت و ناهموار هموار شده و سالک راه هر مشکل را به جان و دل پذیرا خواهد شد.

گر به شوق کعبه خواهی زد قدم      سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

—————

پی نوشت ها:

1. علی سعادت پرور، جمال آفتاب؛ بر گرفته از جلسات اخلاقی سبد محمد حسین طباطبائی، تهران: احیاء کتاب، 1382، چ 3، ص 22.
2. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 94، ص 144.
3. حافظ شیراز، دیوان، چاپ قدسی؛ غزل 405، ص 300.
4. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 94، ص 145.

حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی

پایگاه فرهنگی هنری تکناز