شیخ محمد احمد بسیونی، قاری مشهور و شناختهشدة مصری می گوید: از نظر توجه به قاریان و حافظان قران كریم، در میان حاكمان دولتهای اسلامی، نظیر و مشابهی نیست. رهبر انقلاب اسلامی ایران، توجه خاصی به قراء و فعالان عرصه قرآن دارند و قراء ایرانی و غیرایرانی را به یك میزان تكریم میكنند. بهعلاوه اینكه خودم تأثر شدید ایشان از قرائت آیات قرآن و جاری شدن اشك از چشمان ایشان در هنگام تلاوتها را دیدم و نور قرآن را در سیمای ایشان مشاهده كردم.
بسیونی، برقراری مسابقات سالانه قرآنكریم و حفظ آن، با عنایت خاص رهبر انقلاب اسلامی را از ویژگیهای خاص ایشان دانست و افزود: از زمانی كه ایشان تصدی فعالیتهای مذهبی و قرآنی را به عهده دارند امكان گسترش مفاهیم و ارزشهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران در سطحی عالی و همچنین گسترش بیشتر اینگونه فعالیتها در سطح جهانی، میسر شده است.
شكی نیست كه نقش و رهبری بارز امام خمینی و امام خامنهای، عنصری اساسی در تبیین چهره انقلاب اسلامی ایران داشته است. آیتالله خامنهای یكی از بارزترین رهبران جهان اسلام در گسترش موفق تعالیم اسلامیاند كه در این راه پایداری و مقاومت كردهاند.
———-
بسیونی، از آرزوی خویش برای پیروزی جمهوری اسلامی ایران بر دشمنانش سخن گفت و افزود: ایران مواجهه با هجمه فرهنگی و تبلیغاتی گسترده از سوی دشمنانی است كه او را خطرناك و تروریست معرفی میكنند در حالی كه واقعیت جز این است و جمهوری اسلامی ایران با تدبیر رهبر شایسته خود در راستای تقویت وحدت و تحكیم روابط مسلمین گام برمیدارد.
او تأثر رهبر انقلاب اسلامی ایران از تلاوت آیات قرآن را دلیل صفا و خلوص قلبی ایشان میداند كه این تأثر از كلام وحیانی در جهان اسلام، كمنظیر است.
* یكتای عالم روحانیت
زینالعابدین حیدری، خبرنگار شبكه ماهوارهای الفرات عراق می گوید: چندی پیش كه هیات بلندپایه عراقی به تهران آمده بود. یكی از اشخاصی كه در این جمع، خدمت رهبری رسیده بود، بعد از این دیدار چنین میگفت كه "بسیاری از اعضای خانواده من از روحانیون بنام عراق هستند و در عراق نیز با محافل روحانیت عراق ارتباطات زیادی دارم، اما وقتی آیتالله خامنهای را دیدم به شدت تحت تاثیر اخلاق و منش ایشان قرار گرفتم و ایشان تنها روحانی بود كه با دیدنشان بیاختیار اشك ریختم. "
این شخص بعد از این دیدار مدام این جمله را تكرار میكرد كه "من روحانی ندیده نیستم اما آیتالله خامنهای در میان علما و روحانیون جهان اسلام وجهه ممتازی دارند. "
"ایشان در پی وقوع رخدادهای بعد از انتخابات ایران و در حالیكه اكثر رجال سیاسی راه اشتباه را طی میكردند، با درایت و حكمت توانستند ایران را از این مرحله عبور دهند؛ گرچه دشمنان ایران در یك تلاش دستجمعی، سعی میكردند ایران هرچه بیشتر در این وضعیت بماند. در زمانی كه غنیسازی اورانیوم برای مدتی از سوی ایران به حال تعلیق درآمد، این رهبر ایران بود كه دستور داد تا چرخه سوخت دوباره به راه افتد و امروز هم با درایت ایشان، غرب در مقابل ایران هستهای به یك بنبست رسیده است.
* اگر اهل بهشت باشم، دعایتان میكنم
شیخ محمود عید، مدیر مركز اسلامی آرژانتین می گوید: مردم آرژانتین به انقلاب اسلامی ایران خیلی علاقهمندند؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران در مقابل استكبار جهانی به سركردگی آمریكا و صهیونیست ایستاده است.
پنج سال پیش با گروه 22 نفری از فارغالتحصیلان طلاب خارجی به محضر مقام معظم رهبری رفتیم و دو نفر از طلاب ـ یكی از تركیه و دیگری از پاكستان ـ قرار بود سخنرانی كنند. بعد از طلبه تركیهای، آن طلبه دیگر هنگام سخنرانی دچار اضطراب شد و دستانش به شدت میلرزید، حضرت آقا فرمود اگر به خاطر من است كه من صفر و هیچ هستم، شما راحت باشید.
وقتی این سخن را شنیدیم، همگی به گریه افتادیم. بعد از مراسم به نوبت دست ایشان را بوسیدیم. در این میان یك طلبه آذربایجانی به ایشان گفت: در روز قیامت ما را دعا كنید. آیتالله خامنهای فرمود: اگر من اهل بهشت باشم، دعایتان میكنم و اگر شما اهل بهشت باشید، مرا دعا كنید. آن دیدار، شیرینترین خاطره عمر من است و همیشه دعا میكنم دوباره تكرار شود.
** سر تعظیم سیاستمداران
*پوتین: مسیح را در ایران دیدم
چند سال پیش پوتین، رئیسجمهور وقت روسیه، برای نخستین بار در طول سی سال انقلاب به ایران سفر كرد.
پوتین، شخصیتی بسیار چارچوبمند و منضبط بر اصول دیپلماسی است، اما با این حال چندبار پرسیده بود كه دیدار با رهبر جمهوری اسلامی آیا انجام میشود یا نه. دیدار انجام شد. در این دیدار رهبری به نكاتی از تاریخ شوروی و قبل از آن اشاره میكنند كه برای رئیسجمهور وقت روسیه جدید بوده است، پس از دیدار مسئولین دستگاه دیپلماسی میگفتند رفتار وی تغییر كرده بود و شخصاً و نه از طریق وزیر خارجة خود، به وزیر خارجه وقت كشورمان گفته بود كه شما حتماً سفری به روسیه داشته باشید تا با هم گفتوگو كنیم.
در برگشت به كشور روسیه، خبرنگاری از وی درباره نظرش راجع به رهبری ایران میپرسد و وی در پاسخ میگوید: "من مسیح را ندیدهام، اما تعاریف او را در انجیل شنیده و خواندهام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم ". (به نقل از حجتالاسلام مروی)
*كوفی عنان: با دیدنش همه را فراموش كردم
كوفیعنان، دبیر كل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاویون فرودگاه گفته است:
در دوران نوجوانی كه بودهام در مورد شخصیتهای كاریزما مطاله میكردم و همیشه این سئوال برای من مطرح بود كه اگر زمانی من روبهروی یك شخصیت كاریزما قرار گیرم چه عكسالعملی خواهم داشت. وی افزود: كسانی كه مرا به سازمان ملل آوردند، شخصیتهای برجستة دنیا بودند و من به آنها علاقهمند بودم و هر كدام مثل ژاك شیراك، برای من امتیازاتی داشتند. من به شدت تحت تأثیر ژاك شیراك بودم. طوریكه وقتی ایشان صحبت میكرد بدون مكث حرفهایی صریح میزد. "گورباچف " و "هلموت كهل " هم همینطور بودند. اینها كسانی بودند كه نیاز به مكث نداشتند. من اینها را دوست داشتم. در ملاقات با (حضرت آیتالله العظمی) خامنهای احساس كردم كه كسی را مثل او ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت كه از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر كل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد! با دیدن آقای خامنهای هم آن شخصیتهایی كه مرا جلب كرده بودند فراموش كردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیتهای معنوی در دنیا زیاد دیده بودم، ولی از هیچیك، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنهای در من اوج قداست، آن شخصیتهای سیاسی از ذهن من پاك شد. من تعجب میكنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جاها میلنگد. بعید میدانم به سازمان ملل هم بروم شخصیت ایشان از ذهن من پاك شود.
خاویر پرز دكوئیار دبیركل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحمیلی به ایران آمد، دیداری هم با رئیسجمهور (آقای خامنهای) داشت.
دكوئیار پس از آن دیدار پرسیده بود: رئیسجمهور شما از كدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است. دكوئیار افزوده بود من مدرك دكترای علوم سیاسی دارم و 30سال است كار سیاسی میكنم و چند سال است دبیركل سازمان ملل هستم، در این مدت شخصیتهای سیاسی و رئیسجمهورهای بسیاری را دیدهام اما تاكنون شخصیتی به سیاستمداری و هوشمندی او ندیدهام.
* بنیصدر: اگر امام بود، صدها بار به او احسنت میگفت
ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیسجمهور ایران بود كه به حكم مجلس شورای اسلامی و تائید امام خمینی، به دلیل خیانتهای مكررش، از مقام خود عزل شد، در گفتوگو با آبزرور گفت:
اگر ایشان [امام خمینی(ره)] زنده بود، صدها بار به آقای خامنهای احسنت میگفت. دلیل این تحسین این است كه آقای خامنهای به خوبی توانسته نظامی كه آقای خمینی ایجاد كرد را حفظ كند.
بنیصدر در حالی این اعتراف را انجام داده كه پیش از آن نیز وابستگان آمریكا و رژیم صهیونیستی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بارها تأكید كردهاند كه مدیریت آیتالله خامنهای موجب شكست طرحهای آنان شده است.
** قدرتمندترین رهبر جهان
* گزارشی كوتاه از مقاله مؤسسه كارنگی برای صلح
نویسنده مقاله "بازخوانی آیتالله خامنهای، نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر در ایران " گرچه خواسته آرای معظمله را از میان سه دهه سخنرانیها و اقدامات ایشان بررسی كند و به طور دقیق، جزء به جزء آنها را نیز مطالعه و بررسی نموده است، اما در خلال متن خویش نتوانسته، بغضش را از انقلاب اسلامی مخفی كند و تحلیلهای خود را بهعنوان یك ایرانی مقیم و مزدور آمریكا، به نحوی كینهتوزانه ارائه داده است كه در این گزارش از ذكر عمده این كینهورزیها صرف نظر كردهایم.
بازخوانی این مقاله مفصل، از آنجا كه یك مؤسسه آمریكایی با هدف برآورد روابط ایران و آمریكا در آینده، بدان پرداخته است، قابل توجه میباشد كه اینك گزارشی از آن را تقدیم شما میداریم.
نكته قابل توجه آن است كه روایت غرضمند این افراد نیز نتوانسته رهبری قدرتمندانه و اندیشه توانمند آیتالله خامنهای را پنهان كند. یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (توبه: 32)
با خواندن این مقاله بهتر میفهمیم كه به راستی، عقول دنیایی مملو از هوسهای شیطانی، توان درك انسانهای بزرگ و الهی را ندارند و اینچنین است كه عاقبت با مؤمنان و شكست برای كافران خواهد بود. خواندن این گزارش به خوبی اقتدار و صلابت و زیركی آیتالله خامنهای را نشان میدهد و البته این سؤال را نیز ایجاد میكند كه آمریكا از رابطه با ایران چه سودی میبرد كه اینچنین در صدد دستیابی به آن است و رهبر انقلاب را مانع بزرگ آن میداند؟!
———-
نویسنده این مقاله اینچنین سخن خود را آغاز كرده است كه: "شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد كه به اندازه آیتالله خامنهای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد، اما در عین حال، تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد " و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افكار و اندیشههای ایشان نموده و در عبارتی، به اینكه ایشان پیش از تصدی رهبری، یك چهرة "میانهرو ناشناخته " بوده است تاكید میكند و علائم آن را در علاقة ایشان به موسیقی و شعر و به دست كردن ساعت مچی میبیند!
وی در ادامه به نفوذ ایران در منطقه و برخی كشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره كرده و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر كرده است! وی اشاره میكند كه مسیر حركت جمهوری اسلامی در نوشتهها و سخنان امام خمینی موجود است و بر همان مبنا نیز آیتالله خامنهای چهار هدف انقلاب ایران را "عدالت "، "استقلال "، "خودكفایی " و "معنویت دینی " میداند كه از این پس، نویسنده سعی میكند نظرگاه ایشان در این چهار زمینه را استخراج و بیان كند.
او همچنین نواب صفوی و امام خمینی را دو شخصیت مؤثر بر آیتالله خامنهای میداند كه رفتار سیاسی ایشان را شكل و جهت دادهاند و سپس به ذكر تاریخچهای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان ارائه میدهد و سپس تأكید میكند كه از آنجا كه رهبری در ایران سیاستهای كلی را تعیین میكند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.
او نظرگاه ایشان در باب عدالت را مخالف سرمایهداری میداند و در تحلیل نظرگاه ایشان عاجز میماند. وی توجه به تودههای جامعه و همچنین تولید احتیاجات ضروری جامعه خصوصاً در زمینة مواد غذایی را مورد توجه ایشان میداند و میافزاید كه ایشان اسلام را بهعنوان بهترین روش برای برپایی عدالت معرفی میكند و روحیة ظلمستیزی اسلام را برای جوانان دنیا جذاب میدانند كه خود عاملی برای تبلیغ اسلام است.
او در اندیشه ایشان بین سه مؤلفه رشد علمی، خودكفایی اقتصادی صنعتی و استقلال سیاسی، ارتباطی وثیق دیده كه هر یك را مقدمهای برای تحقق دیگری دانستهاند و نهایتاً به تأكید ایشان بر اینكه دور نگاه داشتن كشورها از این عوامل، از جمله خود ایران در زمان شاه، برنامة ابرقدرتها و غرب برای تسلط بر سایر كشورهاست، اشاره مینماید و از منظر ایشان، تحریمها را عامل خودكفایی بیشتر ایران میداند.
وی در بخشی از گزارش خود، به روی كار آمدن احمدینژاد اشاره كرده و آن را همسو با خواست آیتالله خامنهای میداند. او همچنین تاكید میكند كه ویژگیهای برشمرده شده از سوی ایشان در هفتههای مانده به انتخابات بر احمدینژاد تطبیق میكردهاند.
او، آیتالله خامنهای را در سیاست خارجی، كه بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی میداند و تأكید میكند كه ایشان در طول این سهدهه، همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریكا تأكید داشتهاند و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز كردهاند و ریشة دشمنی آمریكا با ایران را در واقع نه بهخاطر مسئله هستهای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزبالله، بلكه بهخاطر موقعیت استراتژیك ایران و ذخایر انرژی آن میدانند كه اینك در اختیار یك كشور اسلامی قرار گرفته است. راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریكا نیز "مقاومت " معرفی شده، چرا كه ایشان معتقدند هر چقدر در برابر ابرقدرتها كرنش كنی و كوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد.
او، ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیتالله خامنهای در ترسیم "نقشههای آمریكا علیه انقلاب "، برای مردم ایران، به تبیین ایشان دربارة نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تأكید بر انجام تهاجمات فرهنگی ضداسلامی توسط غرب و آمریكا و بیدارگری درباره عوامل داخلی انهزام یك كشور در اندیشة ایشان را نیز مورد بررسی قرار داده است.
او یكی از مهمترین موضوعات مورد توجه ایشان را مسأله فلسطین و اسرائیل دانسته و ضمن توضیح موضع ایشان، به راهكار برگزاری رفراندم میان همة فلسطینیها كه توسط ایشان مطرح شده بود، اشاره مینماید. نویسندة مقاله كه در منطق مستحكم و قانونمند ایشان درمانده، تأكید میكند كه اگر خود فلسطینیها به صلح با اسرائیل روی بیاورند دیگر ایران نمیتواند چنین مسائلی را مطرح نماید!
او استراتژی ایشان برای گسترش نفوذ منطقهای ایران در اندیشة آیتالله خامنهای را شامل سه عنصر میداند: تأكید بر منافع و دشمنان مشترك ایران و جهان اسلام و سعی در جا انداختن آن در سران منطقه، حمایت از دموكراسی و انتخابات مستقل در كشورهای اسلامی منطقه و بهعنوان مثال پیروزی حماس در فلسطین، حزبالله در لبنان، اخوانالمسلمین در مصر و شیعیان در عراق و نهایتاً تركیب نفوذ فرهنگی و سیاسی با مسائل امنیتی منطقه كه ایران میتواند در حل آنها نقش داشته باشد.
او تأكید میكند كه انرژیهستهای در منظر آیتالله خامنهای بهعنوان نشانهای از موضوعاتی چون تلاش برای استقلال، ضرورت خودكفایی، بیعدالتی قدرتهای جهانی و توجه بسیار زیاد اسلام برای كسب علم معرفی شده است، لذا ایشان دائماً بر لزوم پیشرفت علمی ایران تأكید كردهاند؛ چرا كه رشد علمی، خودكفایی و استقلال سیاسی را حلقههای به هم متصل میدانند.
در ادامه این گزارش به تحلیل ایشان از حمله آمریكا به عراق اشاره شده و تأكید ایشان بر اینكه این حمله با هدف سیطره بر خاورمیانه انجام شده، ولی اینك آمریكا در خود عراق با مسائل زیادی روبهروست مورد توجه قرار گرفته است. او این اقدام آمریكا را از منظر ایشان بهعنوان تلاش برای ایجاد حكومتی آمریكایی در منطقه، تهدید ایران و همچنین دفاع از اسرائیل، دانسته است.
او همچنین به وحدتطلبی ایشان با جهان اسلام اشاره میكند و تأكید ایشان بر اینكه ایران با اهلسنت مشكلی ندارد و آمریكا و اسرائیل را كه دشمن اصلی همة جهان اسلام هستند و اینك نیز به دنبال آتشافروزی در منطقه میباشند، مورد توجه قرار داده است. در همین راستا به تأكیدات ایشان در حمایت از جنبش سنیمذهب حماس و رد شبهه تلاش ایران برای ایجاد هلال شیعی در منطقه اشاره شده است.
این مقاله كه پس از هر بررسی، افادات بغضآلود نویسنده را در خود جای داده، در پایان به ایران پس از ایشان دل بسته و اظهار امیدواری نموده كه در آن هنگام، آمریكا بتواند به منافع خود در رابطه با ایران دست یابد! زهی خیال باطل!
نهایتاً نیز برخی دستورالعملها برای سران دولت آمریكا ذكر كرده، هر چند اشاره نموده كه با وجود آیتالله خامنهای امید ایجاد شرایط داخلی یا خارجی مطلوب آمریكا دور از تصور است. به هر حال، این گزارش، در راستای بهبود روابط ایران و آمریكا "در شرایط حاضر "، چند نكته واقعبینانه را مطرح مینماید تا بر اساس آنها استراتژی مطلوب! آمریكاییها انتخاب گردد كه خود جالب توجهاند:
1. آیتالله خامنهای باید متقاعد شود كه آمریكا رویة خود در قبال ایران را تغییر داده و با احترام با آن برخورد خواهد كرد؛
2. آیتالله خامنهای هیچگونه عقبنشینی یا شكست را برای ایران نخواهد پذیرفت و هیچ نوع فشاری نیز بر ایشان مؤثر نمیافتد.
3. هر نوع برنامهای باید در ارتباط با خود ایشان مطرح بشود، نه مقامی دیگر؛ وگرنه مانند تلاشهای قبلی كه در دورة اصلاحطلبان صورت پذیرفت بینتیجه خواهد ماند!
آخرین جملات این گزارش نیز تأكید میكنند كه تا زمانی كه آیتالله خامنهای رهبر ایران است، دستیابی به روابط دیپلماتیك میان ایران و آمریكا میسر نخواهد شد و همچنان با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب فرهنگ "مرگ بر آمریكا " در ایران حاكم است و گرچه مدارا با رهبر ایران بسیار سخت میباشد، اما باید دانست كه اجرای هر برنامهای برای دور زدن ایشان نتیجه نمیدهد.