· انسان امروزی چه بی مهابا غرور خود را می شکند و همه صدایش را می شنوند غیر از خود او
· انسان امروزی دوست دارد انسان باشد اما از آنچه او را متفاوت کرده فقط نفهمیدن را یاد گرفته است
· انسان امروزی دوست دارد در رویاها باشد و در رویا ها زندگی کند اما قدمی برای تحقق آن برنمی دارد
· انسان امروزی دوست دارد در بالا ها پرواز کند اما حرف پرواز ، عروج نمی آورد
· انسان امروزی دوست دارد به هر چه می خواهد برسد اما منتظر است تا برسانندش
· انسان امروزی چه آسان می گوید نتوانستنم در حالی که می توانست قدرت تمام توانستنها باشد
· انسان امروزی چه راحت حرف می زند و می خواند اما چه دشوار است جمله ای را فعل کردن
· انسان امروزی می کوشد تا خوب باشد و خوب تر شود اما در زمان خوب بودن بدترین می گردد
· انسان امروزی همیشه بدی ها را در قلبش نگاه می دارد و خوبی ها را در افکار مشغولش
· انسان امروزی در یک لحظه انسان هست اما بعضی وقتها هم فقط شبیه انسان هست
· انسان امروزی فقط می خواهد بماند اما چگونه ؟ به هر قیمتی!
· انسان امروزی با یک نگاه عاشق میشود به همین سادگی و به همین کوچکی و به این زیبائی اما در ادامه با یک فریاد همه چیز را تمام می کند
· انسان امروزی فقط برای ماندن اسم خوبی میکند نه برای خوشنودی آفریدگار
· انسان امروزی شکستن یک ظرف سفالی زیبا ناراحتش می کند اما شکستن یک دل هیچ چیز
· انسان امروزی پوزش نمی خواهد و ادامه می دهد
· انسان امروزی حکم اخلاق به پول و ثروت می دهد و برای صفت و صفات ارزشی قائل نیست
· انسان امروزی بهی انسان را به مال و ملال میداند و برای واقعیت انسان بهائی پرداخت نمیکند
· انسان امروزی ذهنش را هوس و شهوت مملو کرده است و به شرف و غیرت نیم نگاهی ندارد
· انسان امروزی دلش برای یک لحظه سکوت می میرد اما در خواستهای قرن خود احساس کمبود می کند
· انسان امروزی تنهائی را دوست دارد و می گوید عاشق یه جای خلوت هستم اما در دنیای اطراف به دنبال هزارمین دوست خوداست
· انسان امروزی فقط به دنبال جملاتی زیبا برای نمایش خود است زیرا فهمیده انسانهای امروزی فقط نمایش را دوست دارند
· انسان امروزی نمی داند در کجای انسانیت قرار دارد و آیا انسان بودن آن برای دیگران مفید است
· انسان امروزی از بی اعتباری خود فقط منتظر منجی داستانهای معروف شخصیتهای معروف است
· انسان امروزی چه بی پروا خرد شدن خود را می بیند و همچنان ادامه می دهد در مسیری نا هموار
· انسان امروزی چه خطا وار به خطاهی خود ادامه میدهد و در مسیر خود چه خطاها که مکملش نمی کند
· انسان امروزی چه می خواهد از جان انسان امروزی ؟ هیچ نمی داند!
· انسان امروزی چه سخت به دنیا می آید و چه سخت تربیت می شود و چه سخت پرورش می یابد و چه سخت زندگی می کند و چه آسان می میرد
· انسان امروزی چرا به یاد مرگ نیست و چرا از مرگ می ترسد و چرا به انسان امروزی وابسته است؟ چرا؟
· انسان امروزی چه فرق کرده با آنچه خدا آفریده! هم در صورت، هم در سیرت
· انسان امروزی چه فرق کرده با آنچه خدا به او تبریک گفت
· انسان امروزی چگونه آموزش ببیند در حالی که معلمان بری آموزش او در کشتی نوح نشستند و خانه هی خدا را مرمت کردند و ده فرمان ناب آوردند و بر صلیب عروج کردند و در غار حرا خوابیدند و فرق در سر شکافتند و زهر نوشیدند و دعاها نوشتند و … اما او هیچ نکرد چه رسد به امروز که …
· انسان امروزی دیگر پیامبر یا پیام آور نمی خواهد ؟ نه نمی خواهد چرا انسان امروزی میداند و نمی کند
· انسان امروزی اگر حتی یکنفر باشد گناه می کند و اگر دو نفر باشد گناه می کند و اگر س نفر باشد گناه می کند و اگر …
· انسان امروزی گناه را آزادی و منطق را محدودیت می داند
· انسان امروزی از بی کسی و بی درمانی و بی فکری خود نگاه به خرافت بسته و برای حل مسائل فعلی و به مسائل هزار سال پیش می نگرد
· انسان امروزی بهشت را بهانه خوبی می داند نه خشنودی خدا را
· انسان امروزی بدون تمرین وارد مسابقه می شود و به تمرین و پیروزی اعتقادی ندارد
· انسان امروزی بسیار زود فراموش می کند که توکل به غیر از او هیچ است و پوچ
· انسان امروزی در جمع انسانها و به نام آدمها گذر عمر می کند اما در درون خون افسوس و صد افسوس
· انسان امروزی اشک را بهانه غم میداند و غم را بهانه ی برای پیروزی نمی داند
· انسان امروزی در جهل تمام خود را عاقل می داند
· انسان امروزی شرف را غلام و شهوت را پادشاه کرده است
· انسان امروزی به دیگری می خندد و به خود می بالد
· انسان امروزی دیگران را گناهکار و خود را منزه می داند
· انسان امروزی برای آرامش و آسایش دوست دارد دیگران تغییر کنند و خود ثابت
· انسان امروزی غم دلدار را بهانه ای برای دوست یابی دیگری می داند در حالیکه غمش بر بر عشقش میافزاید و بس
· انسان امروزی چه ساده به بیچارگی خود اقرار می کند و نمی کند
· انسان امروزی چه ساده می میرد در حالیکه خود را در سری آسمانها می دانست
· انسان امروزی چه بی بهانه و بی آرمان زندگی می کند و چه بی بها نفس می کشد
· انسان امروزی دیگر در نفس نفس زدنهایش خدا را فراموش کرده و بر باد تکیه کرده است
· انسان امروزی بسیار حقیرانه دین و مکتب و ایمان را به ریالی می فروشد
· انسان امروزی از سردی دیگری سردش نمی شود و از درد دیگری دردش نمی گیرد و در گشنگی دیگری ، سیر است
· انسان امروزی در هنگام خواب به یاد کارهای روزمره خود نیست
· انسان امروزی برای خود ، دیگران را فدا و برای دیگران خود را از مجلس یاری رسانی دور می کند
· انسان امروزی چه پست و باوقار از کنار نیازمندان واقعی می گذرد
· انسان امروزی چه معناهائی که پیدا نکرده است
· انسان امروزی را فراموش کنید و انسانی قدیمی شویم،
انسان قدیمی که با تفکرات جدید خود اصول انسانی را فراموش نمی کند
یایید دستانمان را در دستان خداوند بگذاریم و دوباره متولد شویم