سیدمهدی رحمتی یكی از دروازهبانان خوب پس از انقلاب است كه توانست از جوانی خود را ملیپوش كند. اگر به یاد داشته باشید سال 83، زمانی كه رحمتی 22 ساله بود، در بازیهای مقدماتی جامجهانی 2006 و بازی مقابل قطر به میدان رفت، پس از آن بود كه رحمتی دیگر هر دوره به اردوی تیم ملی فوتبال ایران دعوت میشد. اما از زمان «علی دایی» به عنوان سرمربی تیم ملی، مهدی رحمتی سنگربان اول تیم ملی ایران شناخته شد و انصافا هم بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشت.
تا جایی كه توانست حتی نظر منتقدان را هم برگرداند. میتوان اذعان داشت كه مهدی رحمتی در همین دیدارهای اخیر تیم ملی ایران را بارها، از شكست حتمی نجات داده است. سال 87، سال خوبی برای مهدی بود. او آرزو دارد كه روزی پسرش «سیدعلی رحمتی» هم به جایگاهی كه پدرش دارد برسد. اگرچه هنوز زود است، چرا كه علی دو سال بیشتر سن ندارد، در واپسین روزهای سال 87 با سنگربان و دروازهبان اول تیم ملی به گفت و گو نشستیم.
در ابتدای گفت و گو یك بیوگرافی از خودت بگو؟
رحمتی: در 14 بهمن 1361 در بیمارستان اقبال تهران به دنیا آمدم. یك خواهر داشتم كه فوت شده. بچه محله خانیآبادنو هستم، پدرم هم شغل آزاد داشت.
چه طور شد كه سر از فوتبال در آوردی؟
رحمتی: مثل همه ی ي ي ي فوتبالیستها به توپ پلاستیكی علاقه داشتم. از زمینهای خاكی منطقه پایین شهر شروع كردم و سر از نوجوانان پاس تهران در آوردم. باید بگویم زحمت زیاد و خوششانسی! باعث شد به اینجا برسم و هماكنون دروازهبان تیم ملی باشم.
خانوادهات مخالفتی با فوتبالیست شدن تو نداشتند؟
رحمتی: پدرم نه، اما مادرم دوست داشت دكتر یا مهندس شوم و از فوتبال بازی كردن من خوشش نمیآمد. یادم میآید یك روز زمانی كه از فوتبال برگشتم مادرم چون موافق نبود لباسهای ورزشی مرا پاره كرد.
از دوران كودكی و درس و مدرسه چیزی به یاد داری؟
رحمتی: جدا از فوتبال بازی كردن در مدرسه همیشه جزو شاگردهای زرنگ بودم. البته دبیرستان كه رفتم فوتبالم جدیتر شد و باعث شد درسم كمی لطمه بخورم، اما به هر ترتیبی بود دیپلم گرفتم.
همسرت مخالف فوتبال بازی كردن تو نیست؟
رحمتی: قطعا زمانی كه ازدواج كردم، میدانست كه من فوتبالیست هستم و با این قضیه كنار آمده بود. البته باید از او به خاطر تحمل شرایط كاری و سفرهایم و تنها گذاشتنها تشكر كنم.
چه سالی ازدواج كردی؟
رحمتی: سال 84.
بچه هم داری؟
رحمتی: خدا یك پسر به من داده كه اسم او را «علی» گذاشتهام، او 17 فروردین 2 ساله می شود.
از دوران ازدواجت خاطره جالبی داری؟
رحمتی: یادم میآید كه روز عقدكنان با تیم فجرسپاسی در اردوی عربستان بودم و صبح آن روز به تهران رسیدم، حتی فرصت نكردم به آرایشگاه بروم.
دوست داری پسرت هم فوتبالیست شود؟
رحمتی: شاید جالب باشد بدانید كه او علاقه عجیبی به فوتبال دارد. فكر میكنم حتی اگر من هم دوست نداشته باشم او خودش فوتبالیست می شود. البته دوست دارم «سیدعلی رحمتی» یك فوتبالیست تحصیلكرده باشد.
اهل خرید برای خانه هستید؟
رحمتی: باور كنید نه! یادم نمیآید.
آشپزی چی؟
رحمتی: آن هم نه، در حد نیمرو بلدم!
سال 87 چطور سالی برای شما بود؟
رحمتی: خوشبختانه سال خوبی بود. هم از لحاظ خانوادگی هم از نظر ورزشی، البته شاید چون زمان زیادی را در اردو به سر بردم كمی از خانواده دور بودم اما موفقیتهای ورزشی جای آن را گرفت.
بهترین بازیهای باشگاهی و ملیات امسال مقابل چه تیمهایی بود؟
رحمتی: خوشحالم كه بازی خوب زیاد داشتم، اما در زمینه باشگاهی بازی با پرسپولیس در تهران و در زمینه ملی هم بازی با کشور کشور کشور امارات متحده عربی بهترین بازیهایم بودند.
آدم خجالتی هستی؟
رحمتی: نه اصلا. فكر میكنم چوب این قضیه را هم خورده باشم، چون همیشه حرفهایم را رك میزنم.
نظرتان درباره مدیر برنامه چیست؟
رحمتی: مدیر برنامه داشتن خوب است به خصوص در فوتبال ما كه تازه حرفهای شده حضور مدیر برنامه میتواند موثر باشد.
نظرتان در مورد انتقاد چیست؟
رحمتی: اگر سازنده باشد خیلی خوب است. یاد ندارم كه از انتقادات سازنده ناراحت شده باشم. مثل همه ی ي ي ي از انتقادات تخریبی هم خوشم نمیآید.
چقدر فیلم میبینید یا كتاب میخوانید؟
رحمتی: خیلی كم، آخرین كتابی كه خواندم یادم نیست. مدتهاست سینما هم نرفتهام اما اگر فرصت كنم فیلم میبینم. آخرین فیلمی كه دیدم «مادرزن سلام» بود كه همسرم CD آن را تهیه كرده بود و با هم دیدیم.
یك خاطره از سفر های خارجی خود برایمان بگو؟
رحمتی: سفر اولی كه به اسپانیا داشتیم 20 روز طول كشید و همه ی ي ي ي دوست داشتیم زودتر برگردیم. اما از پرواز جا ماندیم و مجبور شدیم با اتوبوس به اتریش بریم و از آنجا به سمت ایران پرواز كنیم.
اهل قیافه گرفتن هستی؟
رحمتی: ای بابا، من توی این خطها نیستم!
تا حالا كسی برای شما قیافه گرفته؟
رحمتی: كم نه!
ساعات تنهایی خود را چه میكنی؟
رحمتی: سعی میكنم استراحت كنم. البته پلیاستیشن هم بازی میكنم.
به مدل خودرو و لباس چقدر اهمیت می دهي؟
رحمتی: اتومبیل خیلی دوست دارم. الان بی.ام.و مدل x3 دارم. لباس هم در حد و اندازه خودش دوست دارم. ماركباز نیستم ولی تا حدی كه وارد افراط و تفریط نشوم اهل خوشپوشیام.
قشنگترین دروغی كه شنیدید؟
رحمتی: زیاد شنیدم، یادم نیست!
آرزویی كه دوست داری به آن برسی؟
رحمتی: بازی در جامجهانی.
فكر میكنی این امر تحقق یابد؟
رحمتی: حضور در جامجهانی را باید در بازی برابر عربستان در عید نوروز به مردم هدیه بدهیم.
پایگاه فرهنگی هنری تکناز