اسکلت مومیایی شده را به تازگی استاد ایمنیشناسی و میکروبشناسی دانشکده پزشکی استنفورد -گری نولان- آن را معاینه کرده است. این اسکلت، بسیار مورد توجه بوده است و آنهایی که به موجودات فرازمینی اعتقاد دارند، آن را شاهدی برای مدعای خود میدانند، به تازگی هم در یک مستند به نام «سیروس» در مورد آن صحبت شده است.
تکناز: اما بررسی ژنتیک این اسکلت نشان می دهد که این «اسکلت یک دختر یا پسر شش تا هشت ساله است»، DNA این اسکلت متعلق به انسان است و نه یک موجود فرازمینی. البته ۹ درصد ژنوم آن با انسان دقیقا تطبیق ندارد که میتواند ناشی از آلودگی آزمایشگاهی با فساد DNA در گذر زمان باشد. اما بعد از کشف اینکه این اسکلت متعلق به بک انسان بوده است، دانشمندان دچار مشکل بزرگتری شدهاند، کدام بدشکلیها را میتوان پیدا کرد که باعث ایجاد اسکلتی اینقدر عجیب شده باشد؟
پیش از این در مورد کار دشوار رسانه ها به خصوص آنهایی که آنلاین هستند و مجبورند اخبار را خیلی سریع بازتاب دهند، نوشته بودیم، نوشته بودیم که اگر دبیران این رسانهها مواظب نباشند و تمرکز کافی نداشته باشند، خیلی راحت میتوانند در دام بیفتند و شبهعلم را به جای خبر درست منتشر کنند.
این بار یک خبر جنجالی را برای شما مثال میزنم و از شما میخواهیم که به بازتاب این خبر در بخش علمی سایت NBC News و سایت io9 و LiveScience توجه کنید: خبر در مورد این است که یک اسکلت ۱۵ سانتیمتری ۱۰ سال پیش در صحرای آتاکانامای شیلی کشف شده است، این اسکلت عجیب به تازگی توسط دانشمندان مورد بررسی قرار گرفته است.
این اسکلت در قسمت میانی صورت و آروارهها به خوبی تکامل پیدا نکرده است، به جای ۱۲ دنده، فقط ۱۰ دنده دارد، شکل جمجمه هم مخروطی است (توریسفالی) و گمان هم نمیرود آن طور که در آمریکای جنوبی مرسوم بوده، به صورت فیزیکی و مصنوعی جمجمه را دستکاری کرده باشند.
گروه تحقیقاتی در ادامه حتی DNA میتوکندریایی اسکلت را هم مورد بررسی قرار دادند، این DNA فقط از مادر به فرزند انتقال مییابد، این بررسی هم نشان داد که مادر جنین اهل همان صحرای آتاکاناما بوده است. قسمتی از DNA میتوکندریایی که پیدا شد، هاپلوتیپ B2 بود که در میان ساکنان قسمت غربی آمریکای جنوبی یافت میشود. به علاوه گروه تحقیقاتی معتقدند که این موجود چند دهه پیش مرده باشد. و فعلا بررسی DNA جهشهای ژنتیکی که کوتولگی یا دوارفیسم اسکلت را توجیه کنند، پیدا نکردهاند.
این خبر با کمی تفاوت در ادبیات و ساختار در سایتهای زیادی مثل NBC News و سایت io9 و سایت LiveScience نقل شده است. حالا من در انتهای پست مواردی که در مورد خبر و همچین شیوه بازتاب آن در این سایتهای خبری به نظرم میرسد را برایتان می نویسم:
1 – اطلاعات و عکسهای منتشر شده کافی نیستند و دارای تناقضاتی هستند. یکی از تناقضات در مورد سن این موجود است که در متن خبر شاید به اشتباه ذکر شده است که اسکلت متعلق به یک انسان چند ساله بود است، باید در نظر داشت که شکل اسکلت ما را در وهله اول به این نتیجه میرساند که اسکلت متعلق به یک جنین سقط شده است و نه یک کودک فوت شده. و از نظر پزشکی بسیار بعید است که کودکی با این اندازه بدن این همه سال زنده بماند و بعد فوت شود. این مطلب هم که پسر یا دختر بودن جنین مشخص نشده، کمی ما را مشکوک میکند. ظاهرا حتی در صورت فساد DNA باید بشود کروموزومهای جنسی را تشخیص داد.
2 – در خبر مانور زیادی روی تعداد دندهها و شکل جمجمه شده است، اما دو دنده آخر در جنینها و نوزادان ممکن است اصلا به خوبی تشکیل نشده باشند و مخصوصا از نمای جانبی یا پشت مشخص نباشند. شکل جمجمه هم میتواند ناشی از نقص ژنتیکی خاص باشد، شما کافی است در اینترنت turricephaly را جستجو کنید. بزرگ بودن فونتنال خلفی هم ما را بیشتر به قبول این مسئله تشویق میکند که با اسکلت یک جنین روبرو هستیم نه یک کودک فوت شده عجیب و غریب! 3 – خیلی جالبی است که هیچ کدام از منابع خبری زحمت مشاوره با یک جنینشناس، جرمشناس یا متخصص ژنتیک را به خود ندادهاند. آنها خیلی راحت میتوانند در این مورد اظهار نظر کنند. حتی نویسندگان مقالهها زحمت یک جستجوی آنلاین در مورد نحوه تکامل اسکلت در دوران جنینی یا جستجوی تشخیصهای احتمالی برای نقایص ژنتیکی را هم به خود نداده بودند.
4 – به قسمت زانو و قسمت دیافیز استخوانهای بلند (قسمت انتهایی ران ، ساق، بازوها و ساعد)، هیچ کدام استخوانی نشدهاند و کامل نشدهاند، همینها احتمال اینکه ما با اسکلت یک جنین روبرو باشیم را بیشتر میکنند.
پس روی هم رفته، تلقی اولیه ما از این خبر جنجالی که احتمالا در بسیاری از سایتها هم به عنوان شاهدی مطمئن برای پیدا شدن یک موجود فرازمینی نقل شده است، این است که ما با جنین دچار مشکل ژنتیکی یک انسان روبرو هستیم و نه بیشتر! آیا محققان فقط با صرف این همه پول برای آزمایش و تعیین تولی ژنتیکی این موجود، پول دور نریختهاند؟!
5 – کار رسانه فقط بازتاب خبر نیست، بلکه باید خبر را پردازش کند و در حد امکان مقداری در مورد آن تحقیق انجام بدهد. ما از این فاصله دور، هیچ راهی برای دسترسی به گروه تحقیقاتی نداریم، اما از روی متن خبر و عکسها حدسهایی زدیم.
سایتهای منبع این پست، به سبک نشریات زرد عمل نکردند، چیزی را تحریف نکردند، اما چیزی هم به خبر اولیه اضافه نکردند.
6 – مبارزه با شبهعلم و تردیدهای علمی کار رسانههاست، آنها هستند که باید شیوه تفکر منطقی و استدلالی را به خوانندگان خود آموزش دهند. آنها میتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند، و یا برعکس با حفظ خونسردی و تحقیق علمی، خوانندههایشان را تشویق به تفکر و تعمق در موارد اینچنینی کنند.
7 – چه صاحب وبلاگ، سایت یا خبرگزاری باشید و چه یک خواننده عادی، سعی کنید هیچ وقت شتابزدگی شما باعث نشود که سیر معمول بررسی خبر را نقض کنید. سعی کنید همیشه با کلیدواژههایی در مورد سحت خبر جستجو کنید، مطلب را در سایتهای دیگر پیدا کنید و دوباره بخوانید، با گذاشتن کامنتهایی سعی کنید به تکمیل خبر کمک کنید و …