عوامل غفلت

بی‌شک، اگر دنیا و مظاهر مادی آن «وسیله انگاشته» شود مسئله فرق می‌کند که نمونه‌آن به فرمایش قرآن، مردانی هستند که نه تجارت و نه داد و ستد آنان را از یاد خدا غافل نمی کند. پس می‌تواند دنیا و مظاهرش ابزاری برای کسب قرب به خدا گردد. و توشه قیامت را تأمین کند.
 

عوامل غفلت:

1.توجه به یک موضوع: به تجربه یافته‌ایم که وقتی چیزی و یا زمینه خاصی ما را به خود مشغول می‌دارد از کارهای دیگر غفلت می‌ورزیم. بارها خانه آمده و یا سر کار ناگهان به خود آمده‌ایم که فلان کار و یا چیز را فراموش کرده‌ایم. سر درس کلاس اگر به استاد دل داده‌ایم از اطراف خود غافل شده‌ایم و اگر به اطراف دل داده‌ایم از درس مانده‌ و بی خبر مانده ایم. ما به طور طبیعی خواست‌ها و نیازهایی داریم چون غذا، مسکین، پوشاک، کار، تحصیل و … که به تکرار آن را درخواست داریم و با یک بار تهیه غذا کار تمام نمی‌شود؟ علی‌الدّوام باید دوید، ناگهان می‌بینیم عمری را به این مسائل و غافل از آخرت، خدا و رسول، اهداف این زندگی و وظایف الهی خود گذرانیده و فرصتی برای خودیابی نداشته‌ایم.

اما آن چه از این امورات دنیوی که انسان را از مسائل اصلی جدا می‌کند به گونه‌ای که بازگشت از آن به فطرت ممکن نباشد در اسلام حرام و ممنوع دانسته شده است، نوشیدن مسکرات. چون عقل را زائل می‌کند، غنا، موسیقی، زن بارگی. «وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ …»1 برخی از مردم کسانی‌اند که سخن بیهوده را خریدارند تا مردم را بی هیچ رانشی از راه خداوند گمراه سازند.

البته همه امور حیوانی و یا مادی که صددرصد غفلت‌زا نباشد. حرام نشده که باید خود ما زمینه روحی و نفسانی را بر توجّه خویش فراهم سازیم.

2. مظاهر زندگی مادی: مال، ثروت، زن، فرزند که در مجموع زندگی دنیوی ما بر آن ها نهاده شده است و راهی جز حشر و نشر با آن نیست. و از جهتی می تواند غفلت آور باشد قرآن به تکرار توجه انسان را به این نکته جلب کرده که به هوش باش که تو را غافل نکنند. «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلاَ أَوْلاَدُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ …»2 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند. در آیه‌ای دیگر ثروت‌اندوزی عامل غفلت برآورده شده: «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ»3 تفاخر به بیش داشتن شما را غافل داشت. تا کارتان به گورستان کشید. بی تردید خود مال، فرزند بد نیست. از این رو به همین دلیل حرام نشده ولی هشدار داد که غفلت نکنید!

بی‌شک، اگر دنیا و مظاهر مادی آن «وسیله انگاشته» شود یا آن «هدف انگاشته شود» مسئله فرق می‌کند که نمونه‌ای از گروه اول «رِجَالٌ لاَ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ…»4 مردانی که نه تجارت و نه داد و ستد آنان را از یاد خدا غافل نمی کند. پس می‌تواند دنیا و مظاهرش ابزاری برای کسب قرب به خدا گردد. و توشه قیامت را تأمین کند.

3. هوا پرستی: در قرآن درباره بلعم باعورا چنین آمده است: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا…»5 ؛ بر آن‌ها خبری را که درباره کسی از آیات خود عطا کرده بودیم تلاوت کن که او ناگهان از آیات خود را بیرون کشید. وقتی شخص نفس پرستی كند در آن حال از ولایت خداوند متعال و رسول الله و اهل بیت (علیهم السلام) خارج می شود. در عوض شیاطین بر او ولایت یافته و علی الدوام بر او آن چه بخواهند الهام می کنند «ان الشیاطین لیوحون الی اولیایهم» تو بنگر که در این حال نفس و شیاطینی که بر او گمارده می شوند چه به سرش خواهند آورد؟ نمونه پایان یافته این سراشیبی همان بلعم است که خداوند متعال او را به سگ مثالش زد.   

4. فراموش کردن خدا به‌عنوان ولی نعمت و مؤثر حقیقی: هنگامی كه حضرت موسی (علیه السلام) از قارون درخواست زكات كردند.  قارون در پاسخ گفت: ”اِنَّما اُوتیتُه عَلی عِلمٍ عِندی“6 این مالی را كه به دست آورده ام تنها از طریق علم خود به دست آورده‌ام.

نا گفته پیداست که این چند اثر نامبرده هر کدام منشأ بروز بیماری ها و رذایل فراوانی خواهد بود که هر کدام به تنهایی برای نابودی ایمان و اسلام انسان کافی به نظر می رسد.

درمان:

اما درمان آسیب های بندگی را در دو مورد فكری (نظری) و عملی (رفتاری) می توان جستجو كرد. در این جا اول از موارد نظری ـ فكری سخن خواهیم داشت و سپس از درمان عملی ـ رفتاری سخن خواهیم گفت:

1. هر روز قدری بیندیشد كه از خود چه دارد؟ ‌آیا این همه دارایی او از آن اوست و یا دیگری مالك الملوك است و این امانت چند روزی بهر روزی دست ماست.

2. سپس قدری بیندیشد كه این نعمت‌ها را در كدام راه باید صرف كنی؟ آیا به دشمن جدی او دل دادن كار درستی است؟ مگر او نفرمود ”اِنَّ الشَّیطانَ لَكُم عَدُوًّ، فَاتَّخَذُوهُ عَدُوًّا“7  شیطان دشمن شماست او را دشمن بگیرید.

3. ز خیرخواهان رسم وفا بیاموز! تلاش كن كه وفادار باشی تا كه تو را بر این مبنا رفتار كنند. از اهل نفاق، خیانت و درویی خود مباش و دیگران را نیز پرهیز ده.

—————

پی نوشت ها:

1. سوره مبارکه لقمان، آیه شریفه 6.
2. سوره مبارکه منافقون، آیه شریفه 9.
3. سوره مبارکه تکاثر، آیات شریفه 1 و 2.
4. سوره مبارکه نور، آیه شریفه 37.
5. سوره مباركه اعراف، آیه شریفه 175.
6. سوره مباركه قصص ، آیه 78.
7. مجلسی، ‌بحارالانوار، ج 1، ص 17.

حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی

پایگاه فرهنگی هنری تکناز