مجموعه ضرب المثلها

دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه                          هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا!

دانایی ، توانایی است

دانستن را کار بستن باید.

دانا داند و پرسد، نادان نداند و نپرسد!

دانا گوشت می خورد، نادان چغندر!

داری طرب کن، نداری طلب کن!

داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است!

دادن به دیوانگی، گرفتن به عاقلی!

دارندگی است و برازندگی!

 

 

دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد!

دوغ خانگی ترش است!

دوستی دوستی از سرت می کنند پوستی ؟!

دو صد گفته چو نیم کردار نیست!

دوست همه کس، دوست هیچکس نیست!

دوستی بدوستی در، جو بیار زردآلو ببر!

دوست آنست که بگریاند، دشمن آنست که بخنداند!

دوست خوب، در روز بد شناخته شود.

دود، روزنه خودشو پیدا می کنه!

دودکش آتش نمی گیرد، مگر از داخل.

راه دزد زده تا چهل روز امن است
روزگار، آینه را محتاج خاکستر کند
سود و زیان، خواهر و برادرند.
برچسب‌ها: