به گزارش خبرگزاری مهر، مردی نابینا در اتاقی تاریک بر روی خطی سفید رنگ به شکل یک منحنی بزرگ در حرکت است. وی در آزمایشی که در دانشگاه ژنو در سوئیس انجام گرفته شرکت کرده است. در بخشی از این آزمایش به درخواست "بئاتریس دی گلدر" محققی که انجام این تحقیقات را به عهده دارد، فردی بدون ایجاد صدا و حرکت در مسیر حرکت مرد نابینا بر روی خط سفید می ایستد. زمانی که مرد در فاصله یک متری از این فرد می رسد از حرکت بازمانده و می گوید: آیا کسی اینجا است؟
در سال 2003 سکته مغزی قسمتی از بخش پشتی مغز این مرد نابینا که به اختصار TN نامیده می شود ، یعنی غشای بینایی نخستین که پردازش اطلاعات بینایی را به عهده داشت را تخریب کرد. این سکته تنها یکی از نیمکره های مغز وی را تحت تاثیر خود قرار داده بود اما یک ماه پس از این رویداد بروز سکته ای دیگر باعث شد این قشر از مغز وی در نیمکره دوم نیز تخریب شود و ناگهان TN خود را فردی نابینا دید که از چشمهایی کاملا سالم برخودار است.
با این حال نابینایی TN کاملا غیر عادی است زیرا وی در برخی از موقعیتها می تواند ببیند در حالی که این توانایی کاملا ناخودآگاهانه در وی به وجود می آید. پدیده ای که به نقطه کور شهرت دارد. شگفت انگیزترین نمایش این توانایی در TN در حدود دو سال پیش رخ داد. زمانی که "دی گلدر" عصب روانشناس دانشگاه تیلبرگ در هلند و دانشگاه پزشکی هاروارد و "آلن پگنا" از دانشگاه ژنو از وی درخواست کردند در راهرویی که با استفاده از انواع سه پایه ها، جعبه ها و دیگر موانع مانند مسیر "دو با مانع" ساخته شده بود، حرکت کند. این محققان در نهایت شگفتی مشاهده کردند TN توانست با موفقیت و بدون بروز هیچ مشکلی از میان این موانع عبور کند، در حالی که وی به صورت مداوم می گفت که هیچ یک از آنها را نمی بیند.
مشهور است که قدرت شنوایی در افراد نابینا به شدت قوی می شود و از این رو به منظور از بین بردن احتمال شنیدن نشانه های صوتی برای یافتن مسیر درست، این آزمایش را در حالی که گوشهای وی را پوشانده بودند تکرار کرده و مشاهده کردند عملکرد وی در عبور از میان موانع هیچ تغییری نکرد. نکته شگفت انگیز اینجا است که وقتی چشمهای وی با استفاده از پارچه ای پوشانده شد وی به تمامی موانع برخورد می کرد!
پگنا برای اولین بار در سال 2004 بر روی TN آزمایش کرد و در آن زمان توانست توانایی بینایی دیگری در وی شناسایی کند: توانایی تشخیص دادن حالات و حرکات احساسی چهره. زمانی که از وی خواسته شد به یکسری از تصاویر با حالات عصبانی، شاد و هراسناک نگاه کند وی توانست حالات موجود در چهره عکسها را در بیشتر موارد به درستی تشخیص دهد.
با این همه این توانایی TN به اندازه برخی از بیمارانی که این اختلال در یکی از نیم کره های مغز آنها رخ داده است، نبود. زیرا توانایی تشخیص بخش نابینای صورت این افراد در تعیین حالات چهره تصاویر 90 درصد بود در حالی که توانایی TN در تشخیص این حالات تنها 60 درصد بود. با این همه به نظر می رسد وی بدون اینکه آگاه باشد، برخی از توانایی هایش را در ردیابی حالات احساسی چهره حفظ کرده است و زمانی که دانشمندان برای بررسی فعالیتهای مغزی مغز وی را در حین آزمایش اسکن کردند، مشاهده کردند یکی از آمیگدالاهای یا بادامه های مغز TN (بخشی از مغز که با احساسات در ارتباط است) زمانی که به تصاویری با حالات احساسی شدید نگاه می کند نسبت به زمانی که به تصاویر خنثی نگاه می کند فعالیت بیشتری از خود نشان می دهد.
اکنون محققان در تلاشند مجرایی که TN از طریق آن می تواند ببیند را کشف کنند. مکانیک بینایی بسیار پیچیده است در حدی که هنوز درک کاملا دقیقی از آن به دست نیامده است اما دانشمندان تا این اندازه می دانند دسته تارهای عصبی که از پشت چشم از شبکیه خارج می شود، از میان ساختاری به نام LGN عبور کرده و به غشای بینایی نخستین، منطقه ای که در مغز TN دچار آسیب دیدگی شده می رسد.
مورد TN دو احتمال به وجود می آورد، یکی اینکه رشته های عصبی که از میان LGN عبور کرده اند تنها بر روی غشای بینایی نخستین تاثیر نگذاشته و بر روی دیگر مناطق بینایی مغز نیز تاثیرگذار هستند که اکنون برای اثبات این احتمال مدارک کافی وجود دارد. فرضیه دیگر این است که TN از مجراهای بینایی مجزایی در کنار یکدیگر استفاده می کند.
بر اساس گزارش ایندیپندنت، در نهایت هدف محققان این است که درک درستی از قدرت بینایی در مغز معمولی به دست آورند. مجراهای بینایی نیمه هوشیارانه در تمامی انسانها وجود دارد اما آیا انسانهای سالم نیز از آن استفاده می کنند؟ آیا این توانایی توسط مجراهای بینایی هوشیارانه خنثی شده و یا آن را تغذیه کرده و بر روی تجربیات بینایی هوشیارانه انسان، شاید به واسطه متمرکز کردن حواس انسان و تقویت سیگنالهای مغزی تاثیر می گذارد؟ این سئوالی است که هنوز پاسخی برای آن یافته نشده است اما می توان امیدوار بود با تداوم همکاری TN با دانشمندانی مانند پگنا و دی گلدر، یافتن پاسخ این سئوال چندان طولانی نشود.
گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز