هر وقت صحبت از مهر و محبت می شود، اولین تصویری كه در ذهن هر كس نقش می بندد مادر است. اگر بخواهیم به محبت مادرانه اشاره كنیم، دوران كودكی را مثال می زنیم كه مریض بودیم و شب هنگام كه در رختخواب از شدت تب می سوختیم، مادر تا صبح كنارمان می نشست و با دلسوزی از ما مراقبت می كرد. اما اگر بخواهیم از روزهای تلخ بیماری و بستری شدن در بیمارستان یاد كنیم و زحمات كسی را در آن دوران سخت مثال بزنیم، اولین گزینه كسی جز پرستار نیست، انسان از خود گذشته ای كه در سخت ترین شرایط، دلسوز بیمارانی است كه چه بسا با مرگ دست و پنجه نرم می كنند و او با نگاهی مهربان سعی می كند حداقل به آنها روحیه بدهد.پرستار در محیط خانهمركز توانبخشی معلولین نمونه، از جمله مراكزی است كه بیماران ذهنی و كودكان بی سرپرست در آنجا نگهداری می شوند. این مركز را تمامی بچه های آنجا بهشت خود می دانند، چون خانه ای جز آن ندارند و تمام امیدشان به یكدیگر و مادریاران و سرپرست هایی است كه بچه ها به رغم دنیای كوچكشان به آنها عشق می ورزند. بخشی از این شهر كوچك، سرپرستی دارد كه او را مادر مجموعه می دانند. خانم «حبیبی» كسی است كه طی ۵ سال خدمت در این مجموعه احترام به شخصیت كودكان كم توان ذهنی را هدف قرار داده تا مبادا آنها خود را كمتر از بقیه ببینند و احساس كنند.از حبیبی خواستیم از خودش، احساسش و مشكلاتی كه به عنوان پرستار و مددكار در زندگی داشته برایمان سخن بگوید:« از سال ۵۰ وارد انجمن حمایت از كودكان زیر نظر یونیسف شدم. سال ۶۲ مسئول بخش شبانه روزی هجرت در تهرانپارس شدم كه حدود ۶۰۰ دختر در آنجا زندگی می كردند. آنها آنجا كار یاد می گرفتند و بعد از ازدواج هم به كلیه امور زندگی شان رسیدگی می شد. سال ۸۰ بازنشسته شدم و مدتی بعد به این مركز آمدم.»او در مورد نقش خانواده در موفقیتش می گوید:« از روزی كه ازدواج كردم همسرم پشتیبانم بود و هیچ وقت جلو پیشرفتم را نگرفت. بسیاری از اوقات مجبور بودم نیمه شب منزل را ترك كنم و یا حتی چند روز به خانه نیایم، اما او خم به ابرو نمی آورد.پسرم«مهرتاش» با من خیلی موافق نبود. فكر می كرد كه من فقط به بچه های مراكز دیگر محبت می كنم. یك روز به من گفت تو برای من مادری نكردی، تو مادر آنهایی. من هم در جوابش گفتم اگر من این كارها را می كنم، در مقابل خدا نگهدار توست تا وقتی در خانه تنهایی، اتفاقی برایت نیفتد. جالب اینجاست كه او حالا دندان پزشك شده، ازدواج كرده و با اینكه دو فرزند دارد هفته ای ۳ روز به این مركز می آید و به دندان های بچه ها رسیدگی می كند. بچه ها او را داداش صدا می كنند. می گوید به قدری به اینجا وابسته شده ام كه اگر روزی نتوانم به مركز بیایم، حتماً آن روز مرده ام و تا زمانی كه خدا توفیق بدهد، این كار را ادامه می دهم.»خانم م ـ ش نیز پرستار یكی از بیمارستان های منطقه است. او ۳۸ سال دارد و ۱۴ سال است پرستاری حرفه اوست. از او خواستیم از وضعیت كار یك پرستار در محیط بیمارستان بگوید و مشكلاتی كه معمولاً پرستاران با آن درگیر هستند:«معمولاً یك پرستار زندگی متفاوتی با سایر مردم دارد. خیلی از اوقاتی كه یك مادر كنار خانواده اش سپری می كند او در محیط بیمارستان و در كنار بیماران می گذراند. بی خوابی و خستگی معمولاً برای همه پرستاران وجود دارد. بیماران بدحال و خانواده های نگران بخشی از زندگی روزانه پرستار است.طبیعی است كه بیماران و همراهانشان عصبی و آشفته باشند و در بسیاری از موارد به ما پرخاش كنند. اما شرط اول در شغل ما صبر است و آرامش و اینكه در هر حالتی روحیه خودمان را حفظ و با مریض مدارا كنیم. گاهی اوقات مردم از ما گله مندند و ما را در هر شكل مقصر می بینند. نمی دانم چرا فكر می كنند ما مثل بقیه آدم ها نمی توانیم ناراحت شویم. آنها حق دارند نگران باشند، اما یك پرستار هم با اینكه وظیفه اش را انجام می دهد خسته می شود. به ما هم كمی حق بدهید»او درآمد یك پرستار را به نسبت سختی شغلش بسیار ناچیز می داند و می گوید:« پرستاران از آینده شغلی خود واهمه دارند و مشكلاتشان در دوران بازنشستگی و با حقوق كم چند برابر می شود.»انتظارات همراهان یك بیمار
«سعید شاهبیك» همراه یكی از بیماران بستری در بیمارستان است. او معتقد است یك پرستار قبل از هر چیز باید خوش اخلاق باشد تا مریض كه از لحاظ روحی در وضعیت بدی قرار دارد، آرامش پیدا كند. به اعتقاد او، پرستارانی كه در بیمارستان های خصوصی كار می كنند چون بیمار را به چشم مشتری می بینند، برخورد بهتری دارند، در صورتی كه پرستاران برخی بیمارستان های دولتی كه از آینده شغلی خود مطمئن هستند، فكر می كنند به مریض لطف می كنند و فراموش كرده اند كه شغلشان پرستاری است.خانم«ستاریان» همراه بیمار دیگری است. به نظر او، یك پرستار باید چهره ای آراسته داشته باشد و برخورد خوب را شرط اول این شغل بداند. وی از پرستاران می خواهد كه حال بیماران را درك كنند، علی رغم اینكه شغل بسیار مشكلی دارند.همراه بیمار دیگری نیز پرستاری را شغل حساسی می داند كه در بهبود یا حتی بدتر شدن وضعیت جسمی بیمار نقش مستقیم دارد. او می گوید:«پرستار با محبت و گشاده رو می تواند بیمار را به زندگی امیدوار كند.»