پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر

مجموعه : گوناگون
پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر

سنتور

این ساز از جعبه ای ذوزنقه ای شكل تشكیل شده كه اضلاع آن عبارتند از: بلندترین ضلع، نزدیك به نوازنده و كوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر، دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می كند. ارتفاع سطوح جانبی 8 تا 10 سانتیمتر است.
جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح فوقانی دو ردیف خرك چوبی قرار دارد؛ ردیف راست نزدیكتر به كناره راست ساز است و ردیف چپ كمی بیشتر یا كناره چپ فاصله دارد (فاصله بین هرخرك ردیف چپ تا كناره چپ را «پشت خرك» می نامند). از روی هر خرك چهار رشته سیم همكوك عبور می كند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می شود. گوشی ها در سطح جانبی راست كنار گذاشته شده اند. سیمهای سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) تقسیم می شوند. دسته سیمهای سفید بر روی خركهای ردیف چپ و سیمهای زرد بر روی خركهای ردیف راست به تناوب قرارگرفته اند طول قسمت جلوی خرك در سیمهای سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرك است و می توان در پشت خرك نیز ازسیمهای سفید استفاده كرد (صدای آن به نسبت عكس طول، یك اكتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرك بالاتر است).

همچنین هرسیم زرد یك اكتاو بم تر ازسیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می دهد.

سنتور كروماتیك و سنتور كروماتیك بم
به منظور تكمیل فواصل كروماتیك بین اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، حدود بیست ساله اخیر دو نوع سنتور با تعداد زیادتر خرك ساخته شده است.
سنتور كروماتیك با همان میدان صدای سنتورمعمولی ولی با خرك ها و اصوات كروماتیك بیشتر. میدان صدای سنتور كروماتیك بم یك فاصله پنجم بم تر از سنتور كروماتیك است و وسعت آن سه اكتاو و نیم است.
در دو نوع سنتور كروماتیك هر صوت توسط سه رشته سیم همكوك حاصل می شود به عبارت دیگر روی هر خرك سه سیم تكیه كرده است.
از هر دو سنتور كروماتیك و كروماتیك بم در حال حاضر تنها استفاده های همنوازی می شود.

 
 

پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر
 
کمانچه

این ساز جز دسته سازهای آرشه ای است

کمانچه یکی از سازهای زهی است که دارای 4 سیم می باشد و این سیم ها به موازات تمام طول ساز امتداد دارد و صدای آن خیلی خوش و جذاب می باشد ولی کمی به اصطلاح تو دماغی.

کاسه صوتی این ساز از چوب توت است که با برش های از عاج تزیین شده است.

کمانچه سابقه اش در ایران به قبل از اسلام می رسد و در نواحی بلوچستان به نام غژک یا غیچک نامیده می شود ولی تعداد سیم های آن از کمانچه بیشتر است.

 

پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر
 
ویولن

ویلون سازی است که مسلما یکی از زیباترین ساخته دست بشر و یکی از دمدمی مزاج ترین آنهاست. شاید بسیار صعب الوصول بودن آن است که بر اعجازش می افزاید جز برای کسی که برده وار داوطلبانه و از صمیم قلب خود را تسلیم این ساز کند ویولن سر نافرمانی و لجبازی خواهد داشت و نواهای چند گانه و دامنه نامتناهی لطایف خود را دریغ خواهد کرد و شخص می ماند با یکی از آلات دوست داشتنی موسیقی که رنجیده دل است و بلا استفاده.

هیچ ویولنی مثل ویولن دیگر نیست و هر یک مانند یک وجود بشری ویژه و منحصر به فرد است.

در نواختن ویولن نوازنده موجودی مستقل است هیچ دست بیگانه ای در ملک طلق او اختیار ندارد و هیچ گوشی جز گوش او زیر و بم صدا را تعیین نخواهد کرد و به محض اینکه آرشه اش ساز را لمس کند چالشی شگفت انگیز آغاز می شود.

این ارتباط شگفت بین ویولن و نوازنده است که این ساز را منحصر به فرد ساخته.

نوازنده در این راه هرگز اجازه ندارد که خسته شود گر چه مکن است بارها با ناکامی رو به رو شود ولی هرگز نباید از پا بیافتد.

پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر

وجهه جهانی ویولن را می توان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف دید.

این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس می کند. دستهای نوازنده باید تا حد زیادی انعطاف پذیر و قوی و دارای حالت فنری باشد و همیشه در سطح شانه یا در حدود آن سطح به کار گرفته شوند

هر چند ویولن نواختن حرفه بسیار پر زحمتی است ولی خوب ویولن نواختن به هیچ وجه غیر ممکن نیست و در واقع در آموزش دادن فرا گرفتن و تسلط یافتن بر آن رضایتی عمیق و طولانی نهفته است.
پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر

برای دستیابی به نوازندگی بهداشت هم خیلی مهم است: پاکیزگی- برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما- مالش پوست با دستکش زبر- حرکتهای ورزشی خاص- استراحت متناوب

ویولن یک ساز ظریف و فرنگی است و طبق نمونه های که ساخته می شود از 58 قطعه مختلف که به طرز دقیقی با هم جور شده اند و وزن آن در حدود 400 گرم می باشد و ابتدا توسط سازنده ایتالیایی گاسپارو برتولونی اختراع شده است.

از شاگردان مشهور گاسپارو برتولونی آ آماتی بود که او هم بهترین سازنده ویولن در سطح جهان را پرورش داد یعنی آنتونیو استرادیواریوس.

تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نه تنها بتواند هنر او را تکمیل نماید بلکه قادر نبوده ویولنی بسازد که از حیث زیبایی و صوت بتواند با ویولن های آنتونیو استرادیواریس برابری نماید.جلا و ظاهر خوش ویولن استرادیواریس چیزی در حد کیفیت خورشید که روی پوست ابریشمی تابیده باشد است و هم چنین نرمی و لطافت خاص و منحصر به فرد یا می توان گفت پختگی.

یکی از کارهای استرادیواریوس ایجاد ویولن کنسرت است که با طنین نیرومند خود در کنسرتها مقام ارجمند دارد و موسیقی بیشتر از این لحاظ مدیون استرادیواریوس می باشد.

تاکنون متجاوز از سه قرن از اختراع اولین نمونه ویولن توسط گاسپارو برتولونی میگذرد و در این مدت با وجودی که کشفیات جدیدی در علوم فیزیک و شیمی نموده اند نه تنها نتوانسته اند در ساختمان ویولن تغییری بدهند بلکه از رموز کار سازندگان قدیم نیز چیزی درک نکرده اند.

اجداد ویولن تیر و کمان.

شکل و ساختار ویولن به مثابه بدن یک مونث است به طوری که خط راست ندارد هر چیزی دارای انحنا است کمری زیبا –گردن باریک-پشت گرد شده.

وسیله موسیقی به حد اعلا احساسی و زیبا.
پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر

قسمتهای مختلف ویولن:

این ساز دارای چهار سیم است که از بم به زیر به ترتیب سل ر لا می کوک می شود.و به دو طریق اجرا میشود با آرشه و پیسکاتو

قسمتهای ساز: 1.تنه 2. دسته 3. خرک و ضمائم.

1. تنه: جعبه ای که ما بین طبله و زیره و جدارهای طرفی محصور شده است. در روی طبله سیمها-گریف-خرک-سیم گیر-و دو شکاف اف قرار دارد. و صدمه پذیرترین بخش ویولن است.

2. دسته یا گردن: در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در بالای آن است. انتهای دسته به جعبه چوبی ختم می شود که سیم ها در درون آن به دور گوشی ها پیچیده میشوند.

3. خرک: ما بین سیم ها و طبله ویولن قرار گرفته و فشار سیم ها آن را به طور عمودی نگه می دارد. نقش خرک این است که ارتعاش سیم ها را به جعبه ویولن منتقل کند.

4. سیم گیر: . سیم گیر از آبنوس ساخته می شود و در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولن کشیده شده است در ته سیم گیر تسمه ای از جنس روده است که به دکمه اط که در قسمت پائئن جدار تعبیه شده بند می شود.

نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه به طور جمعی و انفرادی آنقدر پر اهمیت است که آن را شاه سازها گفته اند.

 

پیرامون انواع سازها ( آشنایی با سازها ) + تصاویر
 
تنبک :

چنانکه فرهنگ ها می نویسند در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته می شد خمبک یا خنبک می گفتند و دست به هم زدن را با وزن و اصول برای اظهار مسرت وسرور نیز مجازا جمبک می گفتند.

گمان می رود خم یا رویینه خم را که در روزگار کهن ایران از روی می ساختند و در جنگها به کار می بردند نیز خمبک یا تنبک هم می گفتند.

بعدها آن را با تغییراتی به صورت کوچکتری ساخته و در مجالس عیش و طرب از آن استفاده کرده اند و آن را خمک یا خمبک گفته اند زیرا خمک یا خمبک مصغر کوچک شده خم و خلب است بنابراین روئینه خم که شاید شبیه به تاس بوده کوچک کرده و تغییراتی مناسب مجلس در آن داده اند و به آن نیز خمبک و تنبک گفته اند و این در واقع مادر تنبک یا ضرب امروزی است و پس از تکامل به صورت تنبک یا دنبک،ضرب کنونی در آمده و به همین نام شهرت یافته است.

کتابهای لغت در معنی تنبک یا دنبک می نویسند: دهل کوچکی بوده است که دم درازی داشته و آن را زیر بغل می گرفته اند و می نواختند.

این ساز ضربی به تدریج رو به تکامل نهاد و در سده های اخیر به صورت کنونی درآمد.

از میان سازهای ضربه ای موسیقی ایران تنبک کامل ترین سازی است که تاکنون ساخته شده و آن را از گل پخته و چوب می ساخته اند و اکنون نیز می سازند.

معمولا روی ضرب پوست بره می کشند و برای نوع گلی بزرگ آن را که در زورخانه ها به کار می برند از پوست گوسفند استفاده می کنند.

بهترین تنبک ها ساخت شیراز بود و اکنون نیز بیشتر زنهای چادر نشین اطراف شیراز به ساختن آن اشتغال دارند و آن را از چوب گردو و چوب دیگری از درخت های مخصوص فارس می تراشند.

ساختمان تنبک استوانه مانندی است مختلف القطر به طول 40 سانتیمتر در دو قسمت متساوی شامل گردن و شکم. گردن که آن را نفیر می نامیدند و اکنون گلویی می گویند به طول 20 سانتیمتر و محیط آن 30 سانتیمتر است.

قطر دهنه خارجی نفیر که تا حدی شبیه قیف است 13 سانتیمتر، شکم طولش به اندازه طول گردن نفیر و محیط دور آن 90 سانتیمتر است.

دهنه شکم ضرب که بر آن پوست می کشند نصف طول دمبک است.

در تنبک های خوب طول نفیر و شکم و قطر دهنه مساوی است.

تنبک از نظر ساخت و نقش مهمی که در موسیقی ایفا می کند مورد توجه اروپاییانی که در سده های اخیر به ایران آمده اند قرار گرفته است.

پیتر دولاواله ایتالیایی از مجلس بزمی در همدان چنین می نویسد:

(در اتاقیکه در آن پذیرایی می شدم سه تن از زنان مطرب نیز با سازهای گوناگون میزدند و می خواندند که یکی از سازها چند رشته داشت اما مثل عود و گیتار ما نبود آلات دیگری نیز مانند طبل هایی که دختران جوان ایتالیایی هنگام تابستان می زنند داشتند اما بزرگتر و خوش آهنگتر و زیباتر که قطعا نمونه ای چند از آنها خواهیم خرید و بر سایر طرفه ها و یادگاری ها سفر خواهیم افزود.)

تنبک های بزرگی که از گل پخته و به وسیله کوزه گران ساخته می شد و بر روی آن پوست گوسفند یا آهو می کشیدند در زورخانه ها به کار می رفت و ضرب از ارکان عمده در ورزشهای باستانی بود.

اکنون نواختن ضرب در زورخانه ها به عهده کسی است که به او مرشد می گویند لکن در سده های گذشته مرشد یا کهنه سوار به کسی می گفتند که معلم و مربی ورزشکاران بود و نوازندگی ضرب را شخص دیگری بر عهده داشت.

پس از آنکه در اواخر دوره صفویه اصول تصوف بیش از پیش در زورخانه ها رواج یافت کهنه سوارها عنوان مرشدی یافتند . ضرب گرفتی را نیز به عهده گرفتند و در سکویی که به آن سردم می گفتند می نشستند و خوانندگی می کردند.

سازهای ضربه ای مانند دف و تنبک که در مجالس عیش و سرور و محافل انس به کار می رفته به نغمات و الحان نوازندگان و اشعار خوانندگان روح و جان می بخشیده و شنوندگان را به انبساط می آورد.

از عهد ناصری به بعد نوازندگان به نامی در ضرب ظهور کردند که در نواختن آن و خواندن تصنیف و اشعار ضربی شهرت به سزایی داشتند.

تنبک و ساختمان آن:

ساختمان این ساز ضربه ای پوستی به شکل استوانه ای است که یک سوی آن را با پوست پوشانیده اند و طرف دیگرش باز است.

جنس این استوانه ممکن است از چوب یا فلز و یا گل پخته باشد که به تجربه ثابت شده که نوع چوبی آن بهتر از دو نوع دیگر است.

فرم یا شکل ظاهری این ساز در نواحی مختلف فرق می کند. و ساختمان تنبک نیز از حیث اندازه کاملا مشخص شده نیست و به اندازه های گوناگون ساخته می شود.

سازی که اینک به عنوان تنبک یا ضرب می شناسیم با شکل و شمایل امروزی تقریبا از دوران قاجاریه شناخته شده است. همچنین ای ساز تاکنون با 23 نام خوانده شده که عبارنتد از:

دمبر-تنبک-تنبگ-تنبیک-تنتک-خمبک-دمل-دمبک-خوراژک-تمبک-تبنک-تبنگ-دمبرک-تنوک-خنبک-خمک-دمبال-دنبک-خمچک-دمبک-ضرب.

تنبک از پنچ قسمت تشکیل شده است:

1.پوست 2.دهانه ی بزرگتر 3.تنه 4.نفیر یا گلویی 5.کالیبر یا دهانه ای

پوست تنبک:

پوست از حساس ترین قسمت های آن به شمار میآید و از جنس پوست بز میش بره آهو ماهی بز کوهی اسب است اما پوست کهنه بز یا میش بهتر است.

در صورتی که پوست تنبک در اثر گرما زیادتر از حد معمول خشک و کشیده شود حتی الامکان باید از آب زدن به آن خود داری کرد چرا که آب زدن اگر چه ممکن است به طور موقت پوست را خوش صدا کند ولی در اثر تکرار باعث خرابی و بد صدای آن می گردد لذا برای جلوگیری از این کار باید همیشه تنبک را در گرما وارونه روی زمین یا موزاییک گذاشت تا پوست به تدریج رطوبت زمین را جذب کند و احتیاجی به آب نداشته باشد

دهانه ی بزرگ:

در حقیقت همان دهانه گشاد یا فراخ ساز را تشکیل می دهد که پوست روی آن کشیده می شود.

اندازه ی قطر دهانه بزرگ یک میزان استاندارد نیست(بزرگی یا کوچکی). و از لحاظ شکل ظاهری شکل دایره است.

تنه:

این قسمت از ساز کاسه طنین یا کاسه آکوی تنبک را تشکیل می دهد. تنه باید از رو عاج داشته باشد ولی از داخل صاف باشد(منظور از عاج شیارهای است که روی تنه به موازات دهانه بزرک ایجاد می شود.

نفیر:

قسمتی از بدنه ی تنبک است که دارای قطر کمتری بسبت به تنه بوده و از آن باریکتر است که از یک طرف به تنه و از طرف دیگر به دهانه کوچک شیپور مانند ختم می شود.

برای ساخت تنبک معمولا از چوب درخت گردو-توت-افرا و چوبی معروف به جنگلی استفاده می کنند.
و این ساز برای همراهی کردن آلات موسیقی به کار می رود و با دو دست نواخته میشود.