چاپ قلمکار تجسمی زنده از فرهنگ ایران

مجموعه : گوناگون
چاپ قلمکار تجسمی زنده از فرهنگ ایران

 

چاپ پارچه تجسمی ‌زنده از فرهنگ و هنر این سرزمین دارد، مردمی‌ که با هنر به دنیا آمده‌اند و در کنار آن زندگی می‌کنند.
تحقیقات نشان داده که صنایع‌دستی این مرز و بوم دارای تنوع و ظرافت‌های بسیار است که در پیچ و خم ظرافت‌های آن به دنبال یافتن ناشناخته‌های این هنر زیبا هستیم تا گوشه‌ای از تمدن ایران باستان را تداعی کنیم.

چاپ پارچه و چاپ سنتی
تولید طرح‌های رنگی و نقوش روی پارچه به وسیله باسمه یا قالب ظاهرا در سده چهارم بیش از مسیح در هند بوجود آمده است. در کارنامه‌های چینی نوشته شده است که پارچه‌های چاپی از سال 140 پیش از مسیح از هند به چین آورده شد. در زبــان فارسی واژه چیت به معنی پارچه های چاپی است و این واژه در اصل هندی است.
کشفیاتی که در آثار باستانی مصر شده نشان می‌دهد که چیت تا سده چهاردهم به بازارهای آنجا وارد می‌شده است. در دوره ساسانیان چاپ روی پارچه در ایران یافت و روش‌های نوینی در تزیین پارچه‌های ابریشمی ‌وکتانی و ابریشمی ‌ابداع شد.
چاپ عبارت است از رنگرزی در قسمت‌هایی از پارچه و فرق آن با رنگرزی این است که در رنگرزی تمام قسمت‌های پارچه همرنگ می‌شود ولی در چاپ می‌توان با استفاده از یک یا تعدادی رنگ روی روی زمینه سفید یا رنگ شده طرح دلخواه را بوجود آورد از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری و همزمان با هجوم مغول‌ها یه ایران راه یافتند و در گذشته اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، کاشان، نخجوان، یزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهای فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان و سبره جز مراکز مهم قلمکــار به شمار می‌رفتند و از نظر اهمیت پارچه‌های قلمکار بروجردی در درجه اول قرار داشته است.

قلمکاری و چاپ سنتی
نحوه ابتدایی قلمکار شکل بوده که از ابتدا با قلم روی پارچه‌های پنبه‌ای (و احتمالا ابریشمی) طرح‌های مورد نظر را نقاشی کرده و سپس با مواد شیمیایی ویژه‌ای نسبت به تثبیت رنگ‌ها اقدام می‌کرده‌اند.
لیکن به دلیل فقدان هماهنگی لازم بین نقوش ونیز از آنجا که این کار مستلزم صرف وقت فراوانی بود تکامل تدریجی قلمکار سازی باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر و نیز ایجاد هماهنگی و یکنواختی نقوش استفاده از مهرهای چوبی جایگزین استفاده از قلم می‌شود وجهت فراهم آمدن امکان استفاده عمومی ‌از پارچه های قلمکار هایی بر روی کتان، چلوار، کرباس و سایر انواع پارچه نیز رواج یابد و تحقیقا می‌توان فاصله اوایل قرن دهم هجری قمری (حدود 1502 میلادی) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری (حدود 1722 میلادی) از اوج قلمکار سازی وروز کار اعتلای هنر وصنعت قلمکار سازان کشور به حساب آورد.
در فاصله سال‌های یاد شده تقریبا اکثر مردم کشور مصرف کننده پارچه‌های قلمکار بودند و ضمن استفاده از این پارچه برای تهیه انواع پوشاک به عنوان پرده سفره، پوش، سجاده، رویه لحاف، بقچه، سوزنی حمام، قطیغه، رویه پشتی، دستمال و کتیبه‌هایی برای تزئین مجالس سوگواری نیز از آن استفاده می‌کردند و بخشی از تولیدات نیز به خــــارج از کشور صــــــادر می‌شود.
برای تهیه قلمکار نقوش مورد نظر به تفکیک رنگ و حداکثر چهار رنگ بر روی چوب‌هایی مانند چوب گلابی و زالزالک تراشیده می‌شود و سپس رنگ‌های مورد نظر مصرف می‌شود.

پارچه
برای آماده سازی پارچه به منظور رنگرزی این چاپ، ابتدا آن را مدتی در آب روان و فراوان شستشو داد تا آهار و مواد زائد موجود در پارچه از آن خارج شود.
چنین پارچه‌ای نیازمند سفیدگری نیز هست وبه همین دلیل لازم است پس از شستشو روی زمین شنی پهن و مرتبا به وسیله‌ای بر روی آن آب پاشیده شود تا پس از مدتی بر اثر تابش نور خورشید به رنگ کاملا سفید در آید.
گاهی نیز قلمکار سازان ترجیح می‌دهند زمینه پارچه بر رنگ زرد درآورند و برای این کار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهای مخصوص که محتوی محلول گرد پوست انار و هلیله با آب است فرو می‌روند وبه این ترتیب به آن رنگ زمینه زرد می‌دهند.
در مرحله تولید استاد قالب را ابتدا به رنگ سیاه آغشته کرده و در آن را در نقطه مورد نظر بر روی پارچه می‌نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روی قالب بر روی پارچه می‌شود. سپس رنگ قرمز به شیوه فوق الذکر چاپ وبعد از خشک شدن رنگ پارچه شستشو داده می‌شود تا رنگهای اضافی از آن خارج شود.
برای تثبیت رنگ‌های قلمکار به ازای هر هزار متر پارچه مقدار 12 کیلوگرم پوست انار سائیده وحدود 90 کیلو مغز روناس را در داخل پاتیلی که در حال جوش است ریخته وآن را هم می‌زنند تا کاملا مخلوط شود. ‌آنگاه پارچه‌هایی که رنگ آمیزی و شستشو شده داخل پاتیل ریخته و کماکان عمل حرارت دادن ادامه می‌یابد.

نحوه جوشاندن پارچه‌های قلمکار به این صورت است که پارچه‌ها قطعه قطعه داخل شده و به وسیله چوب‌های بلند زیرورو می‌شود تا محلول حاصل در تمامی نقاط پارچه نفوذ کند و بعد از اتمام کار پارچه‌ها را مجددا قطعه قطعه خارج کرده و در شرایطی که عمل تثبیت رنگ خاتمه یافته مجددا پارچه شستشو داده می‌شود و بر روی شن پهن ومرتبا روی آن آب پاشیده تا زمینه کرم پارچه سفید شود.

چگونگی چاپ باتیک: چاپ کلاقه‌ای (باتیک)
باتیک عبارتند از هنری دستی است که در جنوب شرقی هندوستان، اروپا و قسمتی از آفریقا تهیه می‌شود و نوعی از آن که به کلاقه‌ای معروف است بیشتر در روستاهای اطراف و به ویژه در مناطق روستایی اسکو ،کهنمو اسکندان ، دیزج، وبا ویل رواج دارد.
باتیک واست جاوه (یکی از جزایر کشور اندونزی) که در فرهنگ نفیسی حصار و ضریح معنا شده و عوام آن را کلاغی، کلاقی و کلاقه ای می‌خوانند و می‌نویسند و در پاره‌ای از نقاط نیز (قنوز) که معادل اذری ابریشم اشت تلفظ می‌شود و وجـــــــه آن است که چون در گذشته‌های دور معمولاً قسمت‌هایی از پارچه را که قرار بود رنگ آمیزی شود به اشکال خاصی گره زده یا می‌دوختند و سپس مبادرت به رنگرزی می‌کردند.
طبیعتا چون رنگ نمی‌توانست در قسمت‌های گره خورده یا دوخته شده نفوذ کند پس از پایان عملیات رنگرزی و باز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی که رنگ را جذب نکرده بود حالتی نگاتیو در متن رنگی به خود می‌گرفت و بازار آنجا که معمولا فقط از یک رنگ وبیشتر رنگ سیاه استفاده می‌شود این نقوش تصادفی حالت پر کلاغ را به ذهن تداعی می‌کرد وبه همین جهت نیز برای متمایز و مشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده کلانی خوانده می‌شود.
باتیک که بیشتر به پارچه‌های با چاپ مقاوم در برابر نور، حرارت، رطوبت، و سایر عوامل جوی اطلاق می‌شود اصالتا هنری چینی است و بیش از 2 هزار سال از عمر آن می‌گذرد و در حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از کشورهای جنوب و شرق آسیا رواج دارد و معمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده می‌کنند.
یافته‌های باستان شناسی موجود در موزه‌های ایران و سایر کشورهای جهان گواه تولید پارچه‌هایی با چاپ باتیک را مشخص کرد. این نگفته قطعی به نظر می‌رسد که تزئین پارچه به وسیله هنر صنعت باتیک از سال‌های بسیار دور و حتی قبل از کشف سایر شیوه‌های رنگرزی رواج داشته و کسانی بوده‌اند که با کمک وسایل ساده‌ای مهنند مهرها و قالب‌های چوبی، البسه و سایر پارچه‌های مورد مصرف عامه را با رنگ‌های متنوع گیاهی رنگ آمیزی می‌کردند.
این شیوه‌های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی کشور اندونزی تکامل یافته و با کشف گیاهانی که عصاره آن‌ها مانع نفوذ رنگ در پارچه می‌شود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمده به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل کرده و مایع چسباندگی را که بدست می‌آمده با ماسه نرم یا خاک رس مخلوط کرده و‌ آنگاه به وسیله قلم‌های مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده و نقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی می‌کرده‌اند و از آنجا که پس از رنگ آمیزی و شستشوی پارچه نقاطی که قبلا به وسیله ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی می‌ماند.