شاید انسان اگر بخواهد هم فرصت نکند که خود را به تمام سجایای اخلاقی زینت دهد. اما با این عمر و فرصت کم، اگر بتوانیم اصولی از اخلاق را در جان خویش جایگزین کنیم، که این خلقیات چون لوکوموتیوی هرکدام بتوانند دهها فضیلت را به همراه یدک بکشند.
|
معالی اخلاق یا ارزش های والای اخلاقی
«وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»خدایا ارزشهای بلند اخلاقی را به من ببخش، به برکت صلوات بر حضرت محمد و آل گرامی او.
تعریف معالی اخلاق:
تعبیر معالی الاخلاق ممکن است اشاره به همه فضائل اخلاقی در مقابل رذائل اخلاقی باشد. ولی احتمال قویتر این است که منظور از معالی الاخلاق، فضائلی باشد که در مرتبه والاتری از ارزش باشند. یعنی عالیترین فضائل اخلاقی؛ چنانکه درباره مکارم الاخلاق هم همین معنا بهتر است که نام دعائی از امام سجاد (علیه السلام) است که این جمله از آن نقل شد.
چند راه کار برای نیل به معالی اخلاق:
1. تمرینهای عملی:
علاقه به خوبیها در سرشت همهگان وجود دارد ولی غرائز حیوانی و هیجانات مربوط به آنها در بسیاری از اوقات، مانع از فعلیت یافتن آن علاقه فطری به خوبیها میشود. و برای این که علاقه به فضائل و خوبیها به صورت ثابت و به اصطلاح به صورت ملکات راسخ درآید، علماء اخلاق توصیه به تمرینهایی میکنند تا که کار خوب، برای او به صورت عادت و ملکه درآید.
2. محبّت:
محبت بعضی از عوامل راه را هموارتر و کوتاهتر میسازد و هنگامی که عاطفه شدیدی با حرکت اخلاقی همسو شود، حصول ملکات در انسان سرعت مییابد. از همین رو است که محبت به خدا و اولیاء او، سیر تکاملی اخلاق را شتاب میبخشد. و کسانی که از این سرمایه عظیم بهرهمند باشند میتوانند ره صد ساله را یک شبه طی کنند. در دوران دفاع مقدس نمونههای فراوانی از این شتاب اخلاقی را در جوانان مشاهده کردهایم که نوجوانانی، حتی به مراتب عالیه اخلاقی راه یافتند که در شرایط عادی، سالها رنج و زحمت و تمرین و ریاضت میطلبید.
نیاز به کلید واژه:
شاید انسان اگر بخواهد هم فرصت نکند که خود را به تمام سجایای اخلاقی زینت دهد. اما با این عمر و فرصت کم، اگر بتوانیم اصولی از اخلاق را در جان خویش جایگزین کنیم، که این خلقیات چون لوکوموتیوی هرکدام بتوانند دهها فضیلت را به همراه یدک بکشند، در نتیجه زودتر به هدف و نتیجه تخلق به اخلاق الله، آراسته خواهیم گشت. شیوه پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان (سلاماللهعلیهماجمعین) نیز اینگونه بوده است که مردم را به امور کلیدی اخلاق سوق میدادهاند.
رذائل اخلاقی، آسیبهای رفتاری و انحرافات عقیدتی همگی با هم رابطه داشته و برخی نسبت به دیگری حالت كلیدی دارد. مانند آن جا که پیامبر گرامی و حضرات ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) دروغ را نسبت به سایر گناهان چون كلیدی معرفی می کنند كه با آن درب قفل شده همه گناهان باز می شود.[1] چنان چه در بیانی دیگر، برای بدیها و شر، قفلهایی قائل شدهاند كه شراب، كلید همه آنها است و دروغ از آن بدتر دانسته شدهاست.[2] از این گونه بیانات اولیاء اسلام (علیهمالسلام) و به ویژه حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) به بحثی تحت عنوان «كلیدواژههای اخلاقی» رهنمون شدهایم. چرا که حضرت از خداوند متعال این گونه درخواست کرده اند که «وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ،» یعنی: ارزشهای بلند اخلاقی را به من عنایت کن.
از این جهت و بر این مبنا مسایل اخلاقی را می توان اولویت بندی کرده و معالی اخلاق را كنار یک دیگر نهاده و از آن بحث کرد.
ادامه دارد…
——————–
پی نوشت ها:
1. عن الامام العسكری (علیهالسلام): ”جُعِلَتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ.“ محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 8، ص 344، ح 17111، مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 263، از امام حسن عسكری (سلام الله علیه) گزارش شده است: زشتیها (كارهای پست) در خانهای نهاده شده كه كلیدش دروغ است.
2. عن الباقر (علیهالسلام): ”اِنّ اللهَ عَزَّوَجَلّ جَعَلَ لِلشَّرِّ اَقفالا وَ جَعَلَ مَفاتیحَ تِلكَ الاَقفالِ الشَّرابِ، وَ الكِذبُ شَرّ مِنَ الشَّرابِ.“ میزان الحكمه، ج 8، ص 344، ح 17109، به نقل از اصول كافی، و روی عن الصادق (علیه السلام) ایضا فی بحارالانوار، ج 72، ص 236، همین روایت نیز از حضرت امام صادق (علیه السلام) در كتاب بحار الانوار گزارش شدهاست. البته خداوند متعال برای شر و بدی قفلهایی قرار داده و كلید آن قفلها را شراب قرار داده است. در حالی كه دروغ از شراب بدتر است.