83 کاریکلماتور بسیار جالب و خواندنی ! (1)

83 کاریکلماتور بسیار جالب و خواندنی ! (1)
کاریکلماتور، زبان گویایی‌ است که شوخی می‌کند، می‌خنداند و به طعنه سخن می‌گوید، به ناهنجاری‌ها و بدی‌ها شلیک می‌کند و گاهی ناملایمات و سختی‌های زندگی را با طنز تلخ بیان می‌کند. دردهای اجتماعی را خوب می‌شناسد و هر اتفاق کوچکی را شاید کمی اغراق‌آمیز با نیشخندی کنایه‌دار مورد توجه قرار می‌دهد و می توان گفت یکی از جلوه‌های زیبای ادب و هنر معاصر است. کاریکلماتور حاصل پیوند "کاریکاتور" و "کلمه" است. این نامی است که احمد شاملو بر نوشته‌های پرویز شاپور گذاشت. چون به نظر شاملو، نوشته‌های شاپور کاریکاتورهایی بود که با کلمه بیان شده ‌بود و بقول سهراب گل هاشم، به بازی با کلمات و شوخی با کلمات هم کاریکلماتور گفته میشود.

کاریکلماتور، مخاطب‌های آگاه و اندیشمند دارد که آنها را با تبسم، به تفکر وادار می‌کند. بسیاری از جملات طنز در نگاه اول یک شوخی ساده و خنده‌دار به‌نظر می‌رسد ولی اثرات واقعی آن پس از کمی تفکر و شاید تعجب برای مخاطب آشكار می‌شود. نمونه های کاریکلماتور را می توان در عرصه های مختلف خصوصا اجتماعی دید یا شنید و بطورکلی وقتی عاشق طنز باشی و بزرگ‌ترین آرزویت فقرزدایی از شادی باشد آنوقت است که کاریکلماتور بیشتر برایت شیرین و دلنشین می شود

 

83 کاریکلماتور بسیار جالب و خواندنی ! (1)
 

 

  1_ ازدواج بد وجود ندارد، این زن و شوهرها هستند که بد می شوند.

  2_ این اولین و آخرین زندگی شماست، اعتیاد چرا؟

  3_ قلم کم حرف، عمرش طولانی است.

  4_ با دیدن قبض آب، برق از سرش پرید.

  5_ واژه سکوت، نیازی به مترجم ندارد.

  6_ ذهنم کلمات را به بازی گرفته و رفتارم زندگی را.

  7_ قلمی که مغز ندارد حتما آبرویت را خواهد برد.

  8_ بعضی از خیابان ها دو طرفه اند و بعضی یک طرفه اما خیابان بی طرف نداریم.

  9_ خدایا, یارانه را از ما بگیر اما یار را نه.

  10_ شاید با «ارز» معذرت مشکل تورم حل شود.

  11_ نیامدی نگاهم دست خالی برگشت.

  12_ این «مردم» باید عوض شوند وگرنه «دولت» مردمی دیگر انتخاب خواهد کرد.

  13_ حتی موهایم هم میدانند که پایان شب سیه سپید است.

  14_ نشر اکاذیب یعنی ستایش مدیران نالایق.

  15_ گاهی اوقات «کلیه» امورم درد می کند.

  16 _ اگر حرف مفت را می خریدند خیلی ها میلیاردر بودند.

  17_ بعضی آدم ها در ظلمات اندیشه خود غرق می شوند.

  18_ بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم.

  19_ این شورای شهر است یا شورای بدون شرح.

  20_ آنقدر دست روی دست گذاشت که پا روی دمش گذاشتند.

  21_ برای پولدارها زندگی «جاری»است و برای بی پول ها «زن بابا».

  22_دروغگو آدم بدی نیست , چون میداند حقیقت تلخ است , لذا باعث اوقات تلخی مردم نمی شود.

  23_ همسر با گذشتی است , از من هم گذشت.

  24_ بجز سیاستمدران , بنی آدم اعضای یک پیکرند.

  25_ باز هم فراموش کردم فراموشش کنم.

  26_ پلیس شخصی است که نبودن او باعث ایجاد امنیت برای مجرمان خواهد بود.

  27_ پیری دورانی است که انسان قادر به بی وفایی به همسرش نیست.

  28_ وجدان چیزی است که انسان را از لذت بردن هنگام گناه باز می دارد.

  29_ دروغ یعنی تقدیم هدیه شیطان به دیگران.

  30_قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.

  31_لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است.

  32_همه چیز بر وفق مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد.

  33_به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران کفش هایش را محاکمه کردند.

  34_آرشیو سکوت پُر است از فریادهای منزوی.

  35_بعضی ها باهم می خورند و بعضی ها به هم.

  36_کلیه نوشته هایم سنگ ساز شده است.

  37_حرف های خام به مغزم صدمه می زند.

  38_بعضی ها پای حرفی که می زنند می ایستند و بعضی ها زانو می زنند.

  39_ فریاد از سکوت تقاضای پناهندگی کرد.

  40_ با "خون دل" زندگی ام در جریان است.

  41_ دیوار جدایی را عدم تفاهم می چیند.

  42_ آن هایی که زبانشان دراز است شخصیتی کوتاه دارند.

  43_ پشه ها با پوست تنم دارت بازی می کنند.

  44_ خیلی ها بزرگ می شوند اما به بزرگی نمی رسند.

  45_ گاهی به نحو ناهنجاری به هنجارها می رسیم.

  46_ بیشتر اوقات، موهای سرم را با لالایی سشوار می خوابانم.

  47_ برای باز شدن بختش کلید ساز آورد.

  48_ بعضی افراد شکمو فقط کتاب آشپزی را می خوانند.

  49_ دلم برای آدم های گرسنه کباب است.

  50_ وقتی غمگینم نگاهم کدر می شود.

  51_دست زیاد است اما به صدا در نمی آید.

  52_مخرب ترین اسلحه زمان، زبان است.

  53_آن ها که بلند فکر می کنند، هیچ وقت کوتاه نمی آیند.

  54_وقتی کاسه سرم داغ می شود، افکارم را فوت می کنم.

  55_ مثل زود پز باش , در حالی که می جوشی به آرامی سوت بزن.

  56_ شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است.

  57_ گل شیپوری نوازنده بزرگ ارکستر باغ است.

  58_ در مسابقه ماست خوری همه روسفید شدند.

  59_ شنا کردن در جهت جریان آب , از ماهی مرده هم بر می آید.

  60_ در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم.

  61_ در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد.

  62_ چشمانش شور بود اما خودش بی نمک.

  63_ فردای کشورهای عقب افتاده , دیروز کشورهای متمدن است.

  64_ گفتنی ها را باید گفت چون بیات میشود و از دهن می افتد.

  65_ ولخرجی های زیاد , دخلم را درآورد.

  66_ در دنیای سیاستمدارها بعضی ها اسباب بازی هستند و بعضی ها هم بازی.

  67_ هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی.

  68_ زیبایی اش را به لوازم آرایشش تبریک گفتم.

  69_ گاهی حتی تاجر نمک هم نمک نشناس می شود.

  70_ آتشفشان درون گاهی با فریاد و گاهی با اشک فوران می زند.

  71_ یعضی ها صدایشان ضعیف است و بعضی ها گوش هایشان کثیف.

  72_ بعضی از محرم ها با یک نقطه مجرم می شوند.

  73_ برای آنکه از خاطرات دوران مجردی لذت ببرد , ازدواج کرد.

  74_ امید بخشیدن بی هدف به مردم مثل آب دادن به گلهای کاغذی است.

  75_ سایه ها در هوای ابری خستگی در می کنند.

  76_ وقتی کاسه سرم داغ می شود افکارم را فوت می کنم.

  77_ اگر خودتان را به آن راه زده اید , مواظب باشید گم نشوید.

  78_ اون هایی که شما را آدم حساب نمی کنند , ریاضی بلد نیستند.

  79_ برای آن که «آینده»اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند.

  80_ وقتی به «گذشته» بر می گردم از «حال» می روم.

  81_آن قدر دوست داشتنی بود که ایستاده هم به دل می نشست.

  82_شاید فکاهی همان فکر کاهی باشد.

  83_اگر خودتان را به آن راه زده اید، مواظب باشید گم نشوید.