برای یاد گرفتن هرگز دیر نیست (بر اساس حكایتی از كتاب جوامع الحكایات عوفی):

مجموعه : داستان
ارسطو از دانشمندان بزرگ یونان باستان بود.وی از دوران كودكی تا آخرین روز زندگی اش از آموختن دست بر نمی داشت و هر روز چیز تازه ای می آموخت.او در سن هفتاد سالگی پیش چنگ نوازی رفت تا نواختن این ساز را بیاموزد. یكی از دوستان آن نوازنده كه مردی نادان و بی ادب بود با لحن تندی به ارسطو گفت: خجالت نمی كشی كه در این سن و سال و با داشتن موی سفید می خواهی چنگ نواز شوی؟! ارسطو با خونسردی و بدون این كه ناراحت شود لبخندی زد و به آن مرد پاسخ داد:من از آموختن خجالت نمی كشم!خجالت من از آن است كه در میان عده ای باشم و همه ی آن ها نواختن چنگ را بلد باشند اما من بلد نباشم!