در كمین ستمگرانیم(از كتاب داستان ها و پند ها):

مجموعه : داستان
فرعون آنچه كه می توانست،غرور ورزید و مردم را تحت استثمار و شكنجه خود در آورد و بر آن ها سلطنت كرد تا حدی كه دستور داد ساختمان های بزرگی درست كنند(مثل اهرام سه گانه مصر)و به همه حتی زنان حامله دستور داده بود كه از راه های دور سنگ های بزرگی به دوش بگیرند و برای آن ساختمان ها بیاورند. روزی یكی از زن های آبستن كه سنگ و آجر حمل می كرد، از پله های ساختمان بالا می رفت، هر گاه در بردن مصالح ساختمان كوتاهی می كرد، مامورین فرعون با تازیانه او را می زدند. در این میان ناگهان بچه ی او سقط شد و آْن زن دلسوخته فریاد زد :ای خدا آیا در خوابی ،مگر نمی بینی این طاغوت ستمگر(فرعون)چه میكند؟ مدتی از این جریان گذشت. وقتی كه فرعون و فرعونیان غرق در آب شدند، آن زن كنار رود نیل بود،دید نعش فرعون روی آب قرار گرفته است،تعجب كرد و در همین حال شنید هاتفی به او گفت: ای زن دیدی كه ما خواب نبودیم كه نسبت خواب به ما دادی؟ بدان كه ما در كمین ظالمین هستیم.