رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

مجموعه : عاشقانه

پاییز بهار من است، نه بهاری سبز که بهاری رنگارنگ.

پاییز فصل من است، فصل رویش، فصل شکفتن.

خزان، بهار احساس است، بهار تنهایی.

موسم رویش جوانه‌های احساس…

و چه زیباست موسم برگ‌ریزان…

 رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

 
 

آنگاه که خش خش برگ‌های زرین به زیر پای عابران،

 نغمه محزون کلاغ‌های سرو نشین،

صدای زوزه باد وزنده از لابلای تن نیمه عریان درختان،

ملودی شاهکارترین سمفونی طبیعت را می‌نوازند،

شور و حرارتی وصف ناپذیر درون خسته‌ام را فرا می‌گیرد.

 رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

درحالی که چشمان غرق در شورم؛

نظاره‌گر رقص برگ‌هایی است که از فراز به فرود می‌رسند

 تا با خاموشی خود حیاتی دوباره به جسم بی‌جان

 تک درخت نارون باغچه حیاط پشتی دهند؛

 

گریه‌های دل امانم نمی‌دهد، نه از این مرگ غریب –

که خود آغازی است بر این پایان عجیب –

که از شوق رستن و پرواز بر فراز حصار تنگ تن…

 

 رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

 

 

آری من خزان را دوست دارم…

من این رقص مرگ را دوست دارم…

من این هزار رنگی را دوست دارم…

من از فراسوی این سکوت فریاد‌ها دارم…


از پس این هیاهوی خزان و از رهگذر باد وزان به انتظار سکوت می‌نشینم.

لب فروبسته و با زبان بی‌زبانی همنوای مرغ دل،

شعر دفتر عشق را زمزمه می‌کنم…

 

پاییز فصل زیبایی و دوست داشتنی من!

فصل تولد من!

فصل شب یلدا!

عاشق این فصلم!

 

 رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

 

 رسیدن فصل مهر و مهربانی مبارك

 

گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز