انتخابات ریاست جمهورى دهم در ایران ایجاد یك ركورد و نصاب جدید بود و مىتوان گفت كه این نصاب و ركورد فقط در عرصه عددى و مشاركت بالاى مردم نبود، ملت ایران در این انتخابات و حوادث پس از آن و فتنه بزرگىكه ایجاد شد در حقیقت نصابى جدید در نشان دادن بصیرت خود نیز ایجاد كرد و ركورد عملكرد بصیرتمندانه را شكست.
فتنه بعد از انتخابات محصول دشمنى دشمنان و استفاده آنها از ابزارها و توان تبلیغاتى خود و نیز بهره بردن آنها از نقاط ضعفى بود كه در برخى مشاهده كرده بودند. از این رو براى خارج شدن از فتنه، یكى از مهمترین نكات، شناخت دشمن و غافل نشدن از آن بود. علاوه بر شناخت دشمن در هر برههاى باید تلاش كرد تا هدف یا اهداف دشمن را نیز در آن برهه تشخیص داد تا در دام دشمن گرفتار نشد. در ماجراهاى بعد از انتخابات و فتنه عظیمى كه ایجاد شد آنچه باعث به دام افتادن برخى شد همین عدم توجه به اهداف دشمن بود. البته دشمن در تلاش خود شكست خورد و نظام اسلامى با توان و سرزندگى بیشترى از این فتنه بزرگ خارج شد. آنچه باعث شكست دشمن شد دو عنصر مهم رهبرى داهیانه و حكیمانه رهبر انقلاب و استقامت و هوشیارى ملت بود. هیمنه سنگین فتنه 88 و غبار شدید حاصل از آن به روشنگرى داهیانه و عالمانه ایشان شكسته شد و ملت به مدد راهنمایى الهى ولى فقیه زمان توانست از فضاى تیره و تار حاصل شده از خیانت و كوته فكرى برخى خارج شود.
در نهایت در تفسیر خلاصه این انتخابات باید به تبع از رهبر معظم انقلاب خاطرنشان ساخت: "تفسیر كوتاهى كه از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه مىشود ارائه كرد، عبارت از این است كه دشمنان كشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همه تلاش خود و توان خود و نیروهاى خود را متمركز كردهاند براى اینكه بتوانند این انقلاب را از درون شكست بدهند. ملت در مقابل این توطئه بزرگ، این حركت خصمانه، با آگاهى و بصیرت و عزم و ایستادگىِ بىنظیر توانست دشمن را به شكست بكشاند. تجربهاى كه در هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این كشور گذشت، تجربهاى پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایه سربلندى ملت ایران است. "نوشتن از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهورى و مسائلى كه پس از آن به وجود آمد، نیازمند عرصه گسترده و مجالى واسع است كه در آن بتوان به جوانب مختلف این حادثه پیچیده و ذوابعاد پرداخت. حتى بیان سیر وقایع این تحول عظیمى كه در كشور رخ داد و عقبهاى كه جمهورى اسلامى ایران از آن به سلامت گذشت، نیازمند مجالى بسیار گسترده است. اما آنچه ما در این مجال اندك به دنبال آن هستیم، بازخوانى مختصر انتخاباتى است كه اكنون در سالگرد آن قرار داریم با هدف بصیرتیابى و نگاه به آنچه گذشت از دریچه بصیرت و بصیرتیابى.
نصاب جدید
از جمله مهمترین نكاتى كه براى این انتخابات مهم و تاثیرگذار مىتوان بیان كرد این است كه انتخابات ریاست جمهورى دهم در ایران ایجاد یك ركورد و نصاب جدید بود و به تعبیر مقام معظم رهبرى "انتخابات 22خرداد، با هنرنمایى ملت ایران، نصاب تازهاى در سلسله طولانى انتخابهاى ملّى پدید آورد. " این نصاب جدید به حدى مهم و تاثیرگذار بود كه رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان مهمترین دستاوردهاى سال 88 به آن اشاره كردند و بیان داشتند: "البته سال گذشته، سال مهمى براى كشور ما بود. به نظر من – همان طور كه در پیام نوروزى هم به ملت ایران عرض كردم – سال 88، سال ملت ایران بود؛ سال پیروزى ملت ایران بود؛ سال حضور نمایان ملت ایران در عرصههاى عظیم زندگى در نظام اسلام و در كشورمان بود. یك جا در بیست و دوم خرداد چهل میلیون نفر پاى صندوقهاى رأى آمدند؛ یعنى هشتاد و پنج درصد شركت مردم در انتخابات؛ این چیز بسیار مهمى است. یقیناً حضور مردم در مشروعیت یك نظام نقش دارد. آن كسانى كه در غرب، مشروعیت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم مىدانند و هیچ عامل دیگرى را در آن دخیل نمىدانند، آنها یك چنین حضورى را الان ندارند. در حدود زمان انتخابات ما، در كشور انگلیس انتخاباتى برگزار شد با حضور تقریباً سى درصد كسانى كه مىتوانستند رأى بدهند. هشتاد و پنج درصد كجا، سى درصد كجا؟! این حركت مردمى، این حضور مردمى خیلى اهمیت دارد. تحلیلگران و مفسران سیاسى مسائل دنیا از این چیزها بهآسانى نمىگذرند. ممكن است در مطبوعاتشان این را منعكس نكنند؛ ممكن است سیاستمدارها در حرفهایشان كه تبلیغ مىشود، این را بر زبان نیاورند و كتمان كنند؛ اما در دلشان مؤثر است، مىفهمند. "
این نصاب جدید بیانكننده احساس مسؤولیت و درك بالاى ملت ایران بود چنان كه رهبر انقلاب در این باره بیان داشتند: "انتخابات 22 خرداد یك نمایش عظیمى بود از احساس مسؤولیت ملت ما براى سرنوشت كشور؛ نمایش عظیمى بود از روح مشاركتجوى مردم در اداره كشورشان؛ نمایش عظیمى بود از دلبستگى مردم به نظامشان. حقیقتاً مشابه این حركتى كه در كشور انجام گرفت، من امروز در دنیا و در این دموكراسىهاى گوناگون – چه دموكراسىهاى ظاهرى و دروغین و چه دموكراسىهایى كه واقعاً به آراء مردم مراجعه مىكنند – نظیرش را سراغ ندارم. در جمهورى اسلامى هم جز در همهپرسى سال 58 – فروردین 58 – هیچ نظیرى دیگر براى این انتخاباتى كه در جمعه گذشته شما انجام دادید، وجود ندارد؛ مشاركت حدود 85 درصد؛ چهل میلیون تقریباً جمعیت. انسان دست مبارك ولىعصر را پشت سر حوادثى با این عظمت مىبیند. این نشانه توجه خداست. لازم مىدانم از اعماق دل نسبت به شما مردم عزیز در سراسر كشور ابراز ادب و ابراز تواضع كنم كه واقعاً جا دارد. "
نصاب در بصیرت همراه با نصاب در عدد
چنان كه ذكر شد انتخابات 22 خرداد ایجاد یك نصاب جدید بود اما مىتوان گفت كه این نصاب و ركورد فقط در عرصه عددى و مشاركت بالاى مردم نبود، انتخابات 22 خرداد و حوادث بعد از آن نشانگر یك ركوردزنى دیگر و نصابگذارى دیگر نیز بود و آن سربلند بیرون آمدن ملت ایران از امتحان سخت بصیرت بود. ملت ایران در این انتخابات و حوادث پس از آن و فتنه بزرگى كه ایجاد شد در حقیقت نصابى جدید در نشان دادن بصیرت خود نیز ایجاد كرد و ركورد عملكرد بصیرتمندانه را شكست. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى "از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن – هشت ماه – یك فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یك درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازهاى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یك زمینه بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حركت كنیم.
" آزمون بصیرت
بر همین اساس مىتوان مدعى شد كه انتخابات 22 خرداد و ماجراها و فتنه پس از آن در حقیقت یك آزمون ملى بصیرت بود كه همگان در آن به امتحان بصیرت خود دعوت شدند و همانطور كه همیشه در شرایط فتنه بصیرت داشتن سختتر است، ملت ایران 8 ماه سخت را با بصیرت پشت سر گذاشت و پیروز شد، به تعبیر مقام معظم رهبرى: "در شرایط فتنه، كار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام مىكند؛ هیچ وقت نمىگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نكردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مكرر این معنا ذكر شده است. دست اشاره الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز مىخواهد. اگر چشم را باز نكردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز كنیم، باید نگاه كنیم، دقت كنیم، از همه امكاناتمان استفاده كنیم تا این حقیقت را كه خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم. "
آرى آزمون فتنه بعد از انتخابات، آزمون بصیرت بود كه از آن صاحبان بصیرتهاى نافذ، سالم خارج شدند و دیگران به میزان بىبصیرتى خویش صدمه دیدند. البته همه در این بخش كه باید بصیرت داشت مشترك بودند، به تعبیر مقام معظم رهبرى همه بایستى بصیرت داشته باشند: "بعضىها در فضاى فتنه، این جمله "كن فى الفتنه كابن اللبون لا ظهر فیركب و لا ذرع فیحلب " را بد مىفهمند و خیال مىكنند معنایش این است كه وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلاً در این جمله این نیست كه: "بكش كنار ". این معنایش این است كه به هیچوجه فتنهگر نتواند از تو استفاده كند؛ از هیچ راه. "لا ظهر فیركب و لا ذرع فیحلب " ؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود. . . خوب، این كنار كشیدن، خودش همان ذرعى است كه یُحلب؛ همان ظهرى است كه یُركب! گاهى سكوت كردن، كنار كشیدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بایستى روشنگرى كنند؛ همه بایستى بصیرت داشته باشند. "
در طول ایام فتنه بعد از انتخابات یكى از مطالبى كه بارها مورد تأكید رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و خواص و مردم عادى را به آن دعوت كردند همین بصیرت داشتن بود: "باید بصیرت داشت. آنچه كه انسان از نخبگان جامعه و جریانات سیاسى و گروههاى سیاسى انتظار دارد، این است كه با این حوادث، با این خطوط دشمن، با بصیرت مواجه بشوند؛ با بصیرت. اگر بصیرت وجود داشت و عزم مقابله وجود داشت، خیلى از رفتارهاى ما ممكن است تغییر پیدا بكند؛ آنوقت وضعیت بهتر خواهد بود. بعضى از كارها از روى بىبصیرتى است. "
بصیرت با صبر همراه است
آزمون بصیرت با آزمون صبر همراه است. مولى الموحدین امیر المومنین على بن ابیطالب(ع) در بیان شرایط ایستادگى در راه حق مىفرمایند: "الا و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق " یعنى بدانید كه این پرچم را حمل نمىتواند بكند الا آن كسى كه اهل بصیرت و صبر و علم به مواضع حق باشد. در فتنه بعد از انتخابات 88 نیز این امر به خوبى مشاهده شد. شاید بتوان گفت بر همین مبناست كه رهبر حكیم و فرزانه انقلاب نیز در این فتنه پیروان حق را به بصیرت و صبر دعوت مىنمودند: "یك نكته را هم به جوانان عزیز انقلابى، به فرزندان عزیز انقلابى خودم، به فرزندان بسیجى – از زن و مرد – عرض بكنم: جوانان از اطراف و اكناف كشور، از آنچه كه تهتّك بیگانگان از ایمان دینى به گوششان مىخورد یا با چشمشان مىبینند، عصبانى هستند؛ وقتى مىبینند روز عاشورا چگونه یك عدهاى حرمت عاشورا را هتك مىكنند، حرمت امام حسین را هتك مىكنند، حرمت عزاداران حسینى را هتك مىكنند، دلهاشان به درد مىآید، سینههاشان پر مىشود از خشم؛ البته خوب، طبیعى هم هست، حق هم دارند؛ ولى مىخواهم عرض بكنم جوانهاى عزیز مراقب باشند، مواظب باشند كه هرگونه كار بىرویهاى، كمك به دشمن است. اینجا جوانها تلفن مىكنند – مىفهمم من، مىخوانم، غالباً تلفنها و نامهها را خلاصه مىكنند، هر روز مىآورند، من نگاه مىكنم – مىبینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله مىكنند كه چرا فلانى صبر مىكند؟ چرا فلانى ملاحظه مىكند؟ من عرض مىكنم؛ در شرایطى كه دشمن با همه وجود، با همه امكاناتِ خود درصدد طراحى یك فتنه است و مىخواهد یك بازى خطرناكى را شروع كند، باید مراقبت كرد او را در آن بازى كمك نكرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههاى مسؤولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى كه شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه قانونى و مسؤولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب مىكند. خداى متعال به ما دستور داده است: "و لایجرمنّكم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى ". بله، یك عدهاى دشمنى مىكنند، یك عدهاى خباثت به خرج مىدهند، یك عدهاى از خباثتكنندگان پشتیبانى مىكنند – اینها هست – اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بىگناهانى كه از آنها بیزار هم هستند، لگدمال مىشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر مىدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینكه یك حركتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون. مسؤولین كشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مىبینند؛ مىبینند مردم در چه جهتى دارند حركت مىكنند. حجت بر همه تمام شده است. حركت عظیم روز چهارشنبه نهم دى ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسؤولین قوه مجریه، مسؤولین قوه مقننه، مسؤولین قوه قضائیه، دستگاههاى گوناگون، همه مىدانند كه مردم در صحنهاند و چه مىخواهند. دستگاهها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه اداره كشور. مسائل كشور كه فقط مسائل مربوط به اغتشاشگران نیست؛ كشور مسائل اقتصادى دارد، مسائل علمى دارد، مسائل سیاسى دارد، مسائل بینالمللى دارد، مسائل امنیتى دارد؛ صدها مسأله مهم پیش روى مسؤولان كشور هست؛ باید اینها را انجام بدهند؛ باید كشور را مدیریت كنند؛ باید كشور را جلو ببرند. دشمن مىخواهد با این حوادث، چرخهاى كشور از كار بیفتد؛ نباید به دشمن كمك كرد.
"شناخت دشمن
فتنه بعد از انتخابات محصول دشمنى دشمنان و استفاده آنها از ابزاها و توان تبلیغاتى خود و نیز بهره بردن آنها از نقاط ضعفى بود كه در برخى مشاهده كرده بودند. از این رو براى خارج شدن از فتنه یكى از مهمترین نكات، شناخت دشمن و غافل نشدن از آن بود كه مقام معظم رهبرى در این باره بارها خاطرنشان ساختند كه "از اول انقلاب و در طول سالهاى متمادى، كىها زیر پرچم مبارزه با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریكا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستكبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابسته به نظام استكبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه كنید از قبل از انتخابات سال 88، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریكا كجا ایستاده است؟ انگلیس كجا ایستاده است؟ خبرگزارىهاى صهیونیستى كجا ایستادهاند؟ در داخل، جناحهاى ضد دین، از تودهاى بگیر تا سلطنتطلب، تا بقیه اقسام و انواع بىدینها كجا ایستادهاند؟ یعنى همان كسانى كه از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنى كردند، سنگ زدند، گلوله خالى كردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزى انقلاب در بیست و دوى بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوى اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا كردند شعار دادن؛ همانها الان مىآیند توى خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار مىدهند! چیزى عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریكا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادىطلب بود، پشت سرشان همه دستگاههاى ارتجاع و استكبار و استبداد كوچك و بزرگ دنیا صف كشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است كه ملت این شاخصها را مىفهمد؛ این چیزى است كه انسان اگر صدها بار شكر خدا را بكند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجده شكر كنیم. "
مطابق این بیان حكیمانه، مبارزه علیه نظام اسلامى و دشمنى با آن مطلب جدیدى نیست نكته مهم در دوران فتنه آن بود كه دشمن این بار از شیوه جدیدى براى دشمنى خود بهره مىبرد كه این شیوه جنگ روانى یا جنگ نرم نام دارد و به تعبیر معظمله: "معارضه با نظام، یك سابقه سى ساله در این انقلاب دارد؛ چیز جدیدى نیست. اَشكال معارضه گوناگون بوده است، اما همیشه بوده است؛ شدتاً، ضعفاً، متناسب با وضعیت ما در داخل بوده. هر جا احساس كردند و هر وقت احساس كردند مىتوانند حضور قوىترى پیدا كنند، ضربهاى را كه مىتوانستند به خیال خود وارد كردند و انقلاب هم در طول این سى سال در مقابل این ضربات ایستاده است؛ نه فقط ضعیف نشده، بلكه روز به روز بحمدالله كشور و نظام جمهورى اسلامى قوىتر هم شده… ما باید جوانب این توطئه را بهروشنى بشناسیم و بشناسانیم؛ وظیفه ما این است. امروز جنگ نظامى با ما خیلى محتمل نیست نمىگوییم بهكلى منتفى است، اما خیلى محتمل نیست لكن جنگى كه وجود دارد، از جنگ نظامى اگر خطرش بیشتر نباشد، كمتر نیست؛ اگر احتیاط بیشترى نخواهد، كمتر نمىخواهد. . . خط دیگرى است كه به نظر ما دشمن بر روى او هم دارد سرمایهگذارى مىكند منصرف كردن ذهن مردم از دشمنىِ دشمن است. "
هدف دشمن
علاوه بر شناخت دشمن در هر برههاى، باید تلاش كرد تا هدف یا اهداف دشمن را نیز در آن برهه تشخیص داد تا در دام دشمن گرفتار نشد. در ماجراهاى بعد از انتخابات و فتنه عظیمى كه ایجاد شد آنچه باعث به دام افتادن برخى شد همین عدم توجه به هدف و اهداف دشمن بود. مقام معظم رهبرى در بیان این اهداف دشمن خاطرنشان ساختند: "دشمنان ملت ایران مىدانند كه وقتى اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعیف خواهد شد؛ وقتى مشاركت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را مىخواهند؛ هدف دشمن این است. مىخواهند اعتماد را بگیرند تا مشاركت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهورى اسلامى بگیرند. این، ضررش بمراتب از آتش زدن بانك و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزى است كه با هیچ خسارت دیگرى قابل مقایسه نیست. مردم بیایند در یك چنین حركت عظیمى اینجور مشتاقانه حضور پیدا كنند، بعد به مردم گفته بشود كه شما اشتباه كردید به نظام اعتماد كردید؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن این را میخواهد. این خط را از پیش از انتخابات هم شروع كردند؛ از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوشها مىخوانند، تكرار مىكنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. مىخواستند زمینه را آماده كنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم این حرفى را كه دشمن مىخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگویید. نظام جمهورى اسلامى مورد اعتماد مردم است. این اعتماد آسان به دست نیامده، سى سال است كه نظام جمهورى اسلامى با مسؤولانش، با عملكردش، با تلاشهاى فراوانش توانسته این اعتماد را در دل مردم عمیق كند. دشمن مىخواهد این اعتماد را بگیرد، مردم را دچار تزلزل كند. "
بنابر این یكى از مهمترین اهداف دشمن این بود كه اعتماد ملت از نظام سلب شود. هدف دیگر دشمن این بود كه با ایجاد درگیرى میان مردم و دو و چند دستگى در میان آنها كشور را دچار التهاب و درگیرى داخلى كنند و از این طریق نظام اسلامى را تضعیف و به زعم باطل خود ساقط نمایند: "این ملت پاى حرف خود ایستاده است. این یك حركت عظیم بود از ملتمان. ملت توانستند در تاریخ كشور این را ثبت كنند كه بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى – كه نظامى بر پایه اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفكیكناپذیرند؛ آنهایى كه این دو را از هم تفكیك مىكنند، جمهورى اسلامى را نشناختند – آنچنان پابند به مبانى این نظام هستند كه در یك انتخاباتى با این شور و شوق، با این عظمت شركت مىكنند. خوب، این یك حركت عظیم مردمى بود. در قبال این حركت، دشمنان ملت ایران نقشههایى داشتند؛ این نقشهها را شروع كردند به عمل كردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یك حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شركت كرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق مىشدند. نقشههایى از پیش طراحى شده بود. من كسى را متهم نمىكنم؛ اما هندسه كار دشمن را مىشناسم، مىبینم، آن را تشخیص مىدهم؛ نمىتوانم آن را انكار كنم. هندسه كار دشمن، یك هندسه مشخصى بود. نظیر این كار را در جاهاى دیگر هم كردند. وقتى قدرتهاى مستكبر بینالمللى از یك نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یكى از راههایى كه یافتند و عمل كردند، این است كه منتظر یك فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر كسانى كه مورد رضاى آنها نیستند، بر سر كار آمدند و آنهایى كه آنها مىخواهند، بر سر كار نیامدند، آن وقت با یك حركت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهایى گروهى از مردم را توى صحنه بكشانند، با فشار در صحنه خیابانها، آن چیزى را كه با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون كنند. این یك نقشه شناخته شده است. اگر ملاحظه مىكنید كه حوادثى كه بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى مىشوند، ناشى از این است. اگر كسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى كه افراد صاحب اطلاع به دست مىآورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شكل كار را كه نگاه مىكند، مىفهمد كه این كار، كار دشمنان ملت است؛ كار بیگانگان است. انتخاباتى انجام مىگیرد، یك حركت قانونى اتفاق مىافتد، یك نتیجهاى هم با خود به دنبال مىآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض كنند. یك عدهاى را بكِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بكنند، آتشسوزى هم راه بیندازند، بانك هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینكه نتایج قانونى را برگردانند. خوب، این حركتى است كه هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حركت، حركت هدایت شدهاى از طرف بیگانگان است. یك چنین اتفاقى را مىخواستند در كشور پیش بیاورند. ". . . "آزمون مهمى بود براى كشور. من به شما عرض بكنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد. آنها میخواستند مردم را تقسیم كنند به یك گروه اقلیت، به یك گروه اكثریت؛ یك گروهى كه برنده انتخابات است، یك گروه هم كه در انتخابات به نتیجه مطلوب خود دست پیدا نكرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه كنند؛ یك عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل كشور مغلوبه كنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى، و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یكى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابكاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا مىشود بفهمد. مىخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد كنند. بدخواهانى كه سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر كارى توانستند، كردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، كارى نمىتوانستند بكنند. اگر آمریكایىها و انگلیسىها و صهیونیستها مىتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بكنند، یقین بدانید مىكردند. اگر برایشان امكان داشت كه با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان كه میخواهند، هدایت كنند، مىكردند. منتها مىدانستند كه این كار به ضررشان تمام مىشود. تنها كارى كه مىتوانستند بكنند، این بود كه در صحنه تبلیغات، در صحنه سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت كنند. رؤساى جمهور كشورهاى مستكبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابكارانى را كه با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان كه طبق میل خودشان است، در افكار عمومى دنیا و كشورمان تصویر و ترسیم كنند؛ اما شكست خوردند. "
نقش مردم
آنچه باعث شكست دشمن شد دو عنصر مهم رهبرى داهیانه و حكیمانه رهبر انقلاب و استقامت و هوشیارى ملت بود. البته با توجه به روحیه تقوا و عدم خودبینى مقام معظم رهبرى در مورد نقش رهبرى در حل این بحران از ایشان نكتهاى یافت نمىشود و هر آنچه هست از خداى متعال و ملت پیرو دستورات خداى متعال عنوان مىشود اما كیست كه بتواند منكر شود كه هیمنه سنگین فتنه 88 و غبار شدید حاصل از آن به روشنگرى داهیانه و عالمانه ایشان شكسته شد و ملت به مدد راهنمایى الهى ولى فقیه زمان توانست از فضاى تیره و تار حاصل شده از خیانت و كوتهفكرى برخى خارج شود. با این همه رهبر معظم انقلاب همه چیز را از خداى متعال مىداند كه دست او از آستین ملت خارج شده است: "اگر بنا باشد سال 88 در یك جمله تعریف شود، به نظر من عبارت است از: سال ملت ایران، سال عظمت و پیروزى این ملت بزرگ، سال حضور تاریخى و اثرگذار این ملت در عرصههایى كه به سرنوشت انقلاب بزرگمان و به سرنوشت كشورمان بستگى داشت و منتهى مىشد. در آغاز سال 88 مردم با حضور بىسابقه خود انتخاباتى را ساماندهى كردند كه در تاریخ انقلاب ما – و البته در تاریخ طولانى كشور ما – سابقه نداشت و یك نقطه برجسته و اوج به حساب مىآمد. در طول ماههاى بعد از انتخابات هم مردم در امتحانى بزرگ، در حركتى عظیم و سرنوشتساز، حضور خود، اراده خود، ایستادگى خود، عزم ملى خود و بصیرت خود را نشان دادند. ". . . "قوىترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد كرد. كار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، كار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یكپارچگى ملت آشكار شد. همه كسانى كه در عرصه سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن كسانى كه قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر كردند؛ فهمیدند كه راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یك شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش كردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد كنند؛ اما نتوانستند و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن – هشت ماه – یك فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یك درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازهاى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یك زمینه بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حركت كنیم. ". "انسان وقتى نگاه مىكند، مىبیند آگاهى مردم، بصیرت مردم، احساس مسؤولیت مردم در قبال نظام اسلامى، حقیقتاً بىنظیر است. با این احساس مسؤولیت، با این احساس آمادگى، یقیناً اگر امروز یك حادثهاى مثل حادثه دفاع مقدس در كشور ما پیش مىآمد، كسانى كه وارد میدان مىشدند، از آن روز كه در دفاع مقدس جوانهاى ما مىآمدند، بیشتر خواهد بود و كمتر نخواهد بود. انسان این را از این حركت عظیم مردمى احساس مىكند.
آزمون نخبگان
اما آزمون بصیرت، آزمون مختص ملت نبود بلكه آزمونى همگانى بود كه البته مخاطب مهم آن نخبگان بودند. مولىالموحدین على علیه السلام مىفرماید: "فى تقلب الاحوال علم جواهر الرجال " یعنى در بالا و پایین شدن زمانه و دگرگونى احوال است كه مىتوان به جوهر وجودى انسانها و كنه وجود آنها پى برد و به خوبى آنها را شناخت. بر همین مبنا مىتوان مدعى شد كه فتنه بزرگ 88 آزمون نخبگان نیز بود و آزمونى بود كه در آن برخى از نخبگان به وظایف خویش عمل كردند و پیروز بیرون آمدند و برخى به درجات متفاوت كوتاهى كردند و سرشكسته شدند و خواهند شد.
از منظر مقام معظم رهبرى نیز هدف اصلى دشمن در این مبارزه، نخبگان بودهاند: "دشمن انواع و اقسام كار را مىكند؛ انواع و اقسام فعالیت را مىكند؛ عمده هم امروز به گمان من، هدف و آماج توطئههاى دشمن، خواص است؛ آماج دشمن، خواص است. مىنشینند طراحى مىكنند تا ذهن خواص را عوض كنند؛ براى اینكه بتوانند مردم را بكشانند؛ چون خواص تأثیر مىگذارند و در عموم مردم نفوذ كلمه دارند. به نظر من یكى از وظائف اصلى امروز ما و شما، همین است: ما بصیرت خودمان را در مسائل گوناگون تقویت كنیم و بتوانیم انشاءالله بصیرت مخاطبان و مستمعان خودمان را هم زیاد بكنیم. "
ایشان علاوه بر این خاطر نشان مىسازند كه نخبگان بعد از آنكه ملت به بهترین وجهى وظیفه خود را انجام داده است وظیفه و تكلیف سنگین ترى دارند: "در این قضیه انتخابات، مردم حقاً و انصافاً به وظیفه خودشان عمل كردند. وظیفهشان این بود كه بیایند پاى صندوقهاى رأى، كه به بهترین وجهى این وظیفه اداء شد؛ اما ما و شما وظائف سنگینترى داریم. آن كسانى كه به یك نحوى یك نوع مرجعیتى در افكار مردم دارند؛ از این سیاسیون و رؤساى احزاب و كارگردانان جریانات سیاسى، و یك عدهاى از اینها حرفشنوى دارند، اینها خیلى باید مراقب رفتار خودشان باشند؛ خیلى باید مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمى افراطىگرى كنند، دامنه این افراطىگرى در بدنه مردم به جاهاى بسیار حساس و خطرناكى خواهد رسید كه گاهى خود آنها دیگر نمىتوانند آن را جمع كنند، كه ما نمونههایش را دیدهایم. افراط وقتى در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطى به افراطىگرى دیگران دامن مىزند. اگر نخبگان سیاسى بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا براى اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسؤول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهایند. من به همه این آقایان، این دوستان قدیمى، این برادران توصیه مىكنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعه صدر داشته باشید؛ دستهاى دشمن را ببینید؛ گرگهاى گرسنه كمینكرده را كه امروز دیگر نقاب دیپلماسى را یواش یواش دارند از چهرههایشان برمىدارند و چهره حقیقى خودشان را نشان مىدهند، ببینید؛ از اینها غفلت نكنید. "
البته خوشبختانه برخى این توصیه را جدى گرفتند و متاسفانه برخى غفلت كردند و برخى از حد غفلت نیز فراتر رفته و به خیانت دست یازیدند اما نكته اصلى این است كه در آزمون بصیرت، نخبگان و خواص بیشتر و سختتر در معرض آزمون بودهاند. به تعبیر مقام معظم رهبرى: "اینكه بنده مسأله بصیرت را براى خواص تكرار مىكنم، به خاطر این است. گاهى اوقات غفلت مىشود از دشمنىهایى كه با اساس دارد مىشود؛ اینها را حمل مىكنند به مسائل جزیى. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علماى بزرگى بودند – كه من اسم نمىآورم؛ همه مىشناسید، معروفند – كه اینها ندیدند توطئهاى را كه آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفكرانى كه تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفكرات غرب بودند، طراحى مىكردند؛ توجه نكردند كه حرفهایى كه اینها دارند در مجلس شوراى ملىِ آن زمان مىزنند، یا در مطبوعاتشان مىنویسند، مبارزه با اسلام است؛ این را توجه نكردند، مماشات كردند. نتیجه این شد كه كسى كه مىدانست و مىفهمید – مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نورى – جلوى چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتى پیدا نكردند؛ بعد خود آنهایى هم كه به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضلاللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتك آنها قرار گرفتند و سیلى آنها را خوردند؛ بعضى جانشان را از دست دادند، بعضى آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهى است كه آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم. "
نكته دیگرى كه در آزمون خواص مطرح بود آن بود كه خواص علاوه بر داشتن بصیرت باید در موضعگیرى خویش نیز شفاف عمل مىكردند تا ملت بتواند از آنها خط بگیرد و بتواند در پى آنها روان شود. كسى كه دو پهلو و چند پهلو موضع مىگیرد نه تنها از میزان غبارآلودى فضاى فتنه نمىكاهد بلكه خواه ناخواه بر آن مىافزاید. مقام معظم رهبرىبارها و بارها بر این نكته تأكید كردند كه به یك مورد از آنها ذیلا اشاره مىشود: "صریح و روشن هم بایستى خطوط را مشخص كرد. یعنى آن كسانى كه پایبند به نظام اسلامى و پایبند به حضور مردم – با همین انگیزه و ایمانى كه مردم دارند – هستند، باید مرزشان با كسانى كه دلشان نمىخواهد این حركت به این شكل، اسلامى ادامه پیدا كند، مشخص شود. با قانون معارضه مىكنند، با قانون مخالفت مىكنند. باید این مرز هم، مرز روشن و واضحى باشد تا مردم دچار خطا و اشتباه نشوند. مردم به ماها نگاه مىكنند؛ ما بایستى بدانیم كه خط چه جورى است. "
نخبگان مردود
در این انتخابات و حوادث پس از آن برخى از نخبگان كشور ناموفق بودند و برخى مردود شدند. بررسى مفصل شاخصههاى نخبگان مردود و بیان علل و عوامل دخیل در این شكست در امتحان، مجال واسع دیگرى مىطلبد اما یك علت اصلى این شكست این بود كه در برابر قانون تسلیم نبودند و از حد و مرزهاى قانونى فراتر رفتند: "در این فتنههاى بعد از انتخابات، آن چیزى كه اساس قضیه است، این است كه رأى مردم و حضور مردم از نظر یك عدهاى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تكذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى كه انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم مىشدند. بالاخره وقتى انتخابات با همین معیارهایى كه در اسلام وجود دارد – كه حالا بعضى از معیارها و شاخصهایى كه براى انتخابات در نظر ما معتبر است، كه نظر اسلام است، من عرض مىكنم – اتفاق افتاد، بایستى در مقابل قانون، در مقابل داورى قانون تسلیم شد؛ همچنان كه باید در مقابل آن داورى كه قانون او را معین مىكند، تسلیم شد. اگر قانون در مسأله مهمى مثل مسأله انتخابات یك داورى را مشخص كرده است، یا یك شیوه داورى را مشخص كرده است، باید تسلیم این بشوند، ولو برخلاف میلمان باشد؛ این مىشود انتخابات سالم. "
علت دیگرى كه براى شكست نخبگان مىتوان بیان داشت، اغفال آنها توسط دشمن است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: "خط اغفالِ بخصوص خواص و نخبگان از تأثیر دشمن، یكى از خطوط القایى و تبلیغاتى دشمن است. حالا طرق مختلفى البته براى این كار دارند. تا كسى بگوید دشمن، مىگویند: آقا شما همهاش به گردن دشمن مىاندازید! خوب، هست دشمن؛ هست دشمن؛ چرا نمىبینیم دشمن را؟ چرا نمىبینیم شعف عظیمى كه دشمن پیدا مىكند از آنچه كه اینجا از اختلاف ما، از حوادث گوناگون، از بلواى بعد از انتخابات به وجود مىآید؟ تشویق كنند كسانى را كه عامل هستند. آنجا، رئیس یك كشور بزرگ از آدمها اسم مىآورد! خوب، این جز ایجاد دشمنى است؟ از معارضین نظام اسم مىآورد و تمجید مىكند از فلان كس كه آقا از شجاعت او (!) ما تعجب كردیم. چرا؟ چون یك كلمهاى گفته كه آنها خوششان آمده. اینها را باید دید؛ اینها را باید متوجه شد و نبایستى از دشمنىِ دشمن غفلت كرد. . . این ترفندهاى دشمن است. اینها را باید شناخت، فهمید. او البته دشمنىاش را مىكند؛ امر طبیعى است، اما اینكه ما نفهمیم دشمنى او را و از این معنا غفلت كنیم، این قابل قبول نیست. یك وقت مىبینید ما در داخل جدول و پازلهاى دشمن قرار مىگیریم در پازل، مجموعهاى را كنار هم مىچینند، تا یك شكلى از تویش در بیاید تا یكى از این اجزاء را ما تأمین بكنیم. خوب، این خیلى چیز بدى است؛ ما باید سعى كنیم كه تأمینكننده اجزاء او نباشیم. مثل این جدول حروف متقاطع كه وقتى كنار هم گذاشته مىشود، یك كلمهاى از تویش در مىآید. دشمن یك جدولى این جورى درست كرده، براى اینكه یك حرفى از تویش در بیاورد؛ چند تا از این حروف را هم ما بگذاریم! این را باید مراقبت كرد؛ بحث سر این است؛ باید جدول دشمن را كامل نكنیم؛ پازل دشمن را كامل نكنیم؛ ببینیم دشمن چه كار دارد مىكند و چه كار مىخواهد بكند؛ اهداف و حضور واضح او را ببینیم. "
سخن پایانى
البته دشمن در تلاش خود شكست خورد و نظام اسلامى با توان و سرزندگى بیشترى از این فتنه بزرگ خارج شد و در نهایت در تفسیر خلاصه این انتخابات باید به تبع از رهبر معظم انقلاب خاطرنشان ساخت: "تفسیر كوتاهى كه از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه مىشود ارائه كرد، عبارت از این است كه دشمنان كشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همه تلاش خود و توان خود و نیروهاى خود را متمركز كردهاند براى اینكه بتوانند این انقلاب را از درون شكست بدهند. ملت در مقابل این توطئه بزرگ، این حركت خصمانه، با آگاهى و بصیرت و عزم و ایستادگىِ بىنظیرى توانست دشمن را به شكست بكشاند. تجربهاى كه در این هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این كشور گذشت، تجربهاى پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایه سربلندى ملت ایران است. "
منبع : فارس نیوز